نکات کلیدی این مطلب
- ترس های بزرگ، برای ما خطرناک ترین نیستند.
- ترس مانند یک نوزاد بی قرار است. برای آرام شدن، باید آن را در آغوش گرفت.
- فرار و اجتناب از عواملی که ما را میترسانند، در واقع ترس ما را در طول زمان افزایش میدهند.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – سیستم ترس مانند سیستم درد است. ما از این تجربه لذت نمی بریم، اما اغلب توجه ما را به مسائل مهم معطوف می کند. مواقعی هست که عمل از روی ترس موجه و مفید است. اگر جلوی قطاری که می آید بایستید، ترس شما را وادار می کند که از خط راه آهن خارج شوید.
اما اغلب اوقات، عواملی که ما را بیشتر می ترسانند، سه ویژگی غیرمنتظره دارند:
- چیزهایی که بیشتر از همه می ترسیم برای ما خطرناک ترین نیستند. ما از مار و هواپیما می ترسیم. ما از صندلی و سیب زمینی سرخ کرده نمی ترسیم. با این حال، سبک زندگی کم تحرک و غذاهای پرکلسترول بیشتر از مارها و سقوط هواپیما باعث مرگ ما انسانها می شوند. به عبارت دیگر ترسناک به معنای خطرناک نیست.
- آنچه ما فکر می کنیم از آن می ترسیم معمولاً آن چیزی نیست که واقعاً از آن می ترسیم. مثال: افرادی که از پرواز می ترسند به فرزندان خود اجازه پرواز می دهند. اکثر مردم فرزندان خود را دوست دارند. اگر آنها معتقد بودند که پرواز خطرناک است، بچههایشان را به خطر نمیانداختند. در بیشتر موارد، آنچه ما از آن می ترسیم، در واقع خود تجربه ترس، احساسات ناخوشایند بدنی و افکار نگران کننده همراه آن است. بیشتر ترس، ترس از ترس است.
- فرار و اجتناب از عواملی که ما را میترسانند، در واقع ترس ما را در طول زمان افزایش میدهند، نه کاهش. این به این دلیل است که اجتناب مانند یک اعتیاد عمل می کند.
برخی از افراد مواد مخدر یا الکل را نه برای اضافه کردن مشکل به زندگی خود، بلکه برای حل مشکل و فرار از ناراحتی مصرف می کنند. این در کوتاه مدت جواب می دهد، زیرا استفاده از آنها منجر به احساس بهتر می شود.
اما زندگی درازمدت است و برای به دست آوردن احساس خوب، نمیتوان برای همیشه از مخدر و الکل استفاده کرد. زیرا خیلی زود، به جای اینکه آنها برای شما کارکردی داشته باشند، شما برای آنها کار می کنید و زندگی شما از هم می پاشد.
فرار از ناراحتی ترس هم همینطور. این یک مشکل است که به عنوان یک راه حل پنهان می شود.
بنابراین، برای مدیریت صحیح ترس چه باید کرد؟
ابتدا، لازم است ارزیابی خود را از خطر نه بر اساس میزان ترس خود، بلکه بر اساس واقعیتهای موقعیت بنا کنید. همیشه حقایق را بررسی کنید. حقایق در این دنیا دوستان شما هستند، حتی اگر خوشایند نباشند.
دوم، کنار گذاشتن عادت اجتناب است. اجتناب سودی جز دوری بیشتر از حقایق نخواهد داشت. اگر تنها راه حل شما برای ناراحتی ترس اجتناب باشد، بیشتر و بیشتر از ترس خود اجتناب خواهید کرد و به زندانی می روید که از خود دوری می کنید.
در عوض، باید یاد بگیرید که با ترسهای خود روبرو شوید و آنها را بپذیرید. ترس مانند یک نوزاد بی قرار است. برای آرام شدن، باید آن را در آغوش گرفت. ناراحتی ترس را بپذیرید و تحمل آن را بیاموزید، زیرا زندگی مانند یک الماس است: گرانبها و زیبا، اما سرسخت. ناراحتی بخشی از بودن و دستیابی به هر چیزی معنادار در این دنیاست. (پیشنهاد میشود مقاله اجتناب روانی چیست را مطالعه کنید.)
احساسات خود را بپذیرید. اما هنگام تصمیم گیری در مورد یک اقدام، فقط به احساسات خود تکیه نکنید. زیرا در حالی که احساسات شما مهم هستند، اما آنها رویدادهای ذهنی هستند نه رویدادهای دنیای واقعی. احساسات ما اغلب اطلاعات جزئی یا تحریف شده را ارائه می دهند.
در عوض، قبل از تصمیمگیری، از منابع اطلاعاتی استفاده کنید. از خود بپرسید: ارزشهایی که میخواهم در تصمیمم نمایانگر شوند، چه ارزشهایی هستند؟ اهداف من در این شرایط چیست؟ حقایق چیست؟ عقل چه می گوید؟
با در نظر گرفتن این منابع اطلاعاتی، میتوانید تصمیم گیری سنجیدهای داشته باشید که در دراز مدت خروجی بهتری خواهید داشت.
در نهایت، هنگام مواجهه با ترس، به طرز فکر خود توجه کنید. به ویژه بر روی سه گزینه زیر تمرکز کنید که از تجربه چندین سال کار مشاوره و روان درمانی با افراد مختلف برآمده اند.
ابتدا شجاعت را در اولویت قرار دهید. همانطور که همه ما ترس داریم، همه ما هم شجاعت داریم. سوال این است: کدام یک از این موارد را برای دنبال کردن انتخاب می کنید؟ ترس مشاور مهمی است، اما رئیسی شرور است. شجاعت یک رهبر خردمند است، پشت سرش باشید.
دوم: به کنجکاوی خود متمایل شوید. ما می توانیم از کودکانی بیاموزیم که همه دلایل ترسیدن را دارند و در عین حال بسیار کنجکاوتر از آن هستند که بترسند. نکته حرفه ای: وقتی به خود می گویید “من می ترسم.” به جای آن به خود بگویید “من کنجکاو هستم”.
آخرین مراقبت است. فروید میگوید: «وقتی کسی مطمئن است که دوستش دارند جسور میشود.» روابط خود را پرورش دهید. این بهترین سرمایه گذاری است که می توانید برای یک زندگی خوب انجام دهید. اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که به آنها اهمیت می دهید و به شما اهمیت می دهند. خود را به یک پروژه معنادار متصل کنید. ویکتور فرانکل میگوید: «کسانی که «چرا» برای زندگی کردن دارند، میتوانند تقریباً هر «چگونه» را تحمل کنند.» وقتی یک «چرا» دارید که به آن اهمیت میدهید، ناراحتی ناشی از ترس صرفاً به صدای پسزمینه تبدیل میشود.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
- چگونه می توان به طور موثر با ترس از ناشناختهها روبرو شد؟
- تله رفتارهای اجتنابی و ایمن
- 5 گام ساده برای مقابله با تفکر انتقادی
- درمان فوبیا یا اختلال هراس
- 12 روش برای متوقف کردن حملات پانیک
- 3 نکته برای مقابله با فلج تصمیم گیری
- پرورش خرد
- ترفند کثیف مغز مضطرب
- 3 راه برای غلبه بر احساس پوچی