نکات کلیدی این مطلب:
- رفتار شما میتواند نتایج شما را شکل دهد.
- ممکن است به نظر برسد که اعمال خوب به سمت خودتان برمیگردند.
- وقتی انسانهای بد «پیروز میشوند»، کارما همچنان اهمیت دارد.
کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – اخیراً داشتم در ساحلی متروک، بادخیز و با شنهای سفید قدم میزدم که به طور اتفاقی به یک اسکناس ۵۰ هزار تومانی مچاله شده برخوردم که روی شنها افتاده بود. لحظهای به آن خیره شدم، مطمئن نبودم چه میبینم. اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که «حتماً کارمای خوبی دارم.»
دقایقی بعد، همچنان که به راه رفتن ادامه میدادم، یک سکه دریایی (سکههای دریایی آبزیانی از شاخه خارپوستان و به صورت پهن و صفحهایشکل هستند) سفید بزرگ و بینقص دیدم که امواج خروشان آن را سالم و بدون شکستگی به ساحل آورده بودند. با دیدن این سکه دریایی نادر، شگفتزده شدم و با خودم فکر کردم که آیا کارما واقعی است؟
کارما باوری است که در ادیان باستانی، به ویژه هندوئیسم، بودیسم و جینیسم ریشه دارد و بر اساس آن اعمال شما (چه خوب و چه بد) در طول زمان به خودتان بازمیگردند. کلمه کارما به معنای واقعی کلمه به معنای “عمل” است، اما به معنای “پیامدها” نیز میباشد. در واقع، اگر اعمالی بکارید که دیگران را غنی کند، در آینده نتایج خوبی دریافت خواهید کرد. برعکس، اگر اعمالی را به دیگران تحمیل کنید که به آنها آسیب برساند، به نوبه خود عواقب منفی آن را متحمل خواهید شد.
همانطور که بودا گفته است، «اگر چراغی برای کسی روشن کنی، راه خودت را نیز روشن خواهد کرد.» رالف والدو امرسون (Ralph Waldo Emerson) فیلسوف و شاعر آمریکایی نیز با این گفته موافق بود، وقتی نوشت: «قانون کارما اجتنابناپذیر است. نمیتوانی کار بدی بکنی، مگر اینکه رنج بدی ببینی.»
آیا اعمال کارمایی جنبهی تبادلی دارند؟ آیا میتوانید کارهای خوب خود را به امید بخت و اقبال خوب در آینده ذخیره کنید؟ دانشمندان در این باره چه میگویند؟
محققان به طور فزایندهای تکرار میکنند که رفتار، نتایج را شکل میدهد. مطالعات نشان میدهد که اعتقاد به کارما بر نحوه عملکرد افراد تأثیر میگذارد و باعث رفتارهای سخاوتمندانه، اخلاقی و اجتماعی میشود. یک مطالعه بین فرهنگی نشان داد، کسانی که به کارما اعتقاد دارند، احتمال بیشتری دارد که به دیگران کمک کنند و همچنین حس عمیقی از هدف و رفاه دارند.
علم همچنین تأیید میکند که انجام کار خیر نه تنها برای گیرنده، بلکه برای دهنده نیز از نظر اجتماعی، روانی و حتی بیولوژیکی مفید است. اعمال مهربانانه باعث آزاد شدن اندورفین (endorphin)، افزایش نشاط، کاهش استرس و تقویت حس ارتباط ما با دیگران میشود. انجام کار خیر در واقع شیمی مغز ما را تغییر میدهد. به عنوان مثال، افرادی که برای دیگران پول خرج میکنند، شادی بیشتری نسبت به کسانی که آن را برای خودشان خرج میکنند، گزارش میدهند. آنها دریافت کننده آبشاری از مزایا میشوند که به عنوان “احساس سرخوشی کمک کننده” شناخته میشود. (پیشنهاد میشود مطلب دستورالعمل رواقی برای توسعه فضایل را مطالعه کنید.)

نیکی، نیکی میآورد
اکنون میدانیم که مهربانی مسری است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد یک عمل نیک عموماً سه عمل سخاوتمندانه دیگر را از سوی گیرنده الهام میبخشد و تأثیر موجی ایجاد میکند که بسیار فراتر از عمل اولیه در جامعه گسترش مییابد. به این ترتیب، علم شروع به تأیید آنچه سنتهای باستانی مانند کارما مدتهاست میگویند، کرده است: نیکی، نیکی میآورد.
به این ترتیب، کارما قابل مشاهده است. اعمال از خوب اغلب نیرویی را ایجاد میکنند که محققان آن را «حلقههای اجتماعی» مینامند. وقتی سخاوتمندانه عمل میکنیم، مغز ما مواد شیمیایی آزاد میکند که حال ما را بهبود میبخشد و احتمال کمک دوباره ما را بیشتر میکند. اگر امروز به کسی کمک کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که نه از فردی که به او کمک کردهاید، بلکه از کسی در پایین دست کمک دریافت کنید. این شما را در حلقه زیر قرار میدهد:
عمل خوب = احساس خوب = تکرار
این حلقه آنقدر قوی است که از آن به عنوان سرمایه اجتماعی (بازگشت سرمایه قابل اندازهگیری از مهربانی) یاد میشود.
حتی به نظر میرسد که کودکان خردسال نیز برای کارما برنامهریزی شدهاند. روانشناسان رشد مشاهده کردهاند که کودکان نوپا ترجیح میدهند با شخصیتهایی که مهربان و منصف تلقی میشوند تعامل داشته باشند و کسانی را که ظالم هستند، طرد میکنند. به عنوان مثال، یک مطالعه در دانشگاه ییل نشان داد که نوزادان شش ماهه عروسکهایی را که به دیگران کمک میکنند، به عروسکهایی که به دیگران آسیب میرسانند، ترجیح میدهند. آیا حس «هر چه بکاری، همان را به دست میآورم» حتی قبل از اینکه بتوانیم صحبت کنیم، در ما نقش بسته است؟
از سوی دیگر، رفتارهایی که ناشی از خودخواهی یا فقدان اخلاق باشند، میتوانند هزینههای بالایی داشته باشند. فرد خاطی میتواند آسیب به اعتبار و طرد اجتماعی را تجربه کند. مطالعهای جذاب نشان داد، کسی که یک عمل زشت گذشته را به یاد میآورد، به معنای واقعی کلمه وادار میشود که برای شستن دستهایش به صابون متوسل شود و به طور استعاری خود را از گذشتهاش پاک کند. (پیشنهاد میشود مطلب مانترا برای زندگی روزمره را مطالعه کنید.)
کارما در مقابل شانس
آیا کارما همان شانس است؟ آیا من خوش شانس بودم که سکه دریایی و اسکناس ۵۰ هزار تومانی را پیدا کردم؟ شانس بر اساس نظریه متفاوتی عمل میکند. تحقیقات دانشمندان انگلیسی مملو از مطالعاتی در مورد شانس است که نشان میدهد چیزی بسیار متفاوت از کارما است. محققان دریافتند که هر چه روال خود را بیشتر تغییر دهیم، برخوردهای شانسی بیشتری خواهیم داشت. هرچه برخوردهای شانسی بیشتر باشد، فرصتهای بیشتری در معرض ما قرار میگیرند، بنابراین پتانسیل بیشتری برای نتایج خوب وجود دارد. در واقع، هر چه بیشتر به فرصتها «بله» بگویید، خوش شانستر خواهید بود.
در مقابل، کارما تصادفی نیست. شانس در مورد شانس است؛ خوششانسیِ رسیدن به یک نتیجه خوب. کارما در مورد این است که چگونه اعمال ما که ریشه در نیت و صداقت دارند، به خودمان بازمیگردند.
این هم از دردسرهای این ماجرا. همه ما افرادی را میشناسیم که سوءاستفاده میکنند و با این حال به قدرت میرسند، ظاهراً عواقب کارمایی آنها را تحت تأثیر قرار نمیدهد. همچنین، افرادی را میشناسیم که با خوش قلبی زندگی میکنند، اما رنج میبرند و ظاهراً آشکارا از پاداشهای کارمایی بهرهمند نمیشوند. شاید نکته همین باشد که بزرگترین قدرت کارما در عوض و بدل کردن نیست، بلکه در این است که ما را وادار میکند دنیا را خوب ببینیم و از حضور خود در این دنیا برای بهتر کردن آن استفاده کنیم. پاداش میتواند خواب بهتر، اعتماد دیگران و ارتباطات اجتماعی معنادار باشد و این به خودی خود، نتیجه قدرتمندی است. (پیشنهاد میشود مطلب 3 ایده از ارسطو برای ساختن یک زندگی خوب را مطالعه کنید.)
برگردیم به پیادهرویام در ساحل. هنوز دوران خوشیهایم تمام نشده بود. همینطور که داشتم راه میرفتم، سکه دریایی و اسکناس ۵۰ هزار تومانی را قایم کرده بودم که ناگهان متوجه شدم تلفن همراهم را جایی در امتداد آن ساحل پهناور گم کردهام و حس خوبم فوراً از بین رفت. با وجود امید کمم، شروع به برگشتن کردم. اولین کسی که دیدم مردی بود که با لبخند به سمتم میآمد. در حالی که تلفن همراهم را به سمتم دراز کرده بود، پرسید: «چیزی گم کردی؟»
این کارمای خوب، آنقدر زیاد بود که نمیتوانستم آن را برای خودم نگه دارم. وقتی به خانه رسیدم، به خیرهای که به زنان کم توان کمک میکند، کمک مالی کردم. اما اسکناس ۵۰ هزار تومانی را نگه داشتم تا هر بار که آن را میبینم، به خودم یادآوری کنم که جریان کارمای خوب را پیش ببرم.
«پیشنهاد میشود از تست های شخصیت کلینیک روانشناسی آوان که به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده شده است، برای آشنایی و آگاهی بیشتر از خودتان استفاده کنید.»
مطالب مشابه:
- زنده نمانید، شکوفا شوید
- چگونه به آرامش درونی برسیم؟
- تعریف مجدد موفقیت در زندگی
- چگونه خود را با تمام معایب دوست داشته باشیم
- نحوه تشخیص و رهایی از “ترحم به خود”
- گم شدن در مسیر زندگی و 5 قدم برای یافتن دوباره خود
- درمان سوماتیک، کلید پنهان درمان استرس مزمن
- شکوفایی، رقص جاودانهٔ نور در باغ وجود
- ایجاد تابآوری ذهنی
- 3 راه فوری برای بازگرداندن حس آرامش درونی
- خود کاذب؛ زندانی که خودمان ساختهایم
- هنر رها کردن
- خودآگاهی و 7 راهکار علمی برای تقویت آن
- تسلط بر خود، مسیر رسیدن به آرامش
- آیا بدون دلیل احساس اضطراب میکنید؟