نکات کلیدی این مطلب:
- باورها عمیقاً در ضمیر ناخودآگاه ما ریشه دارند و نحوه تفسیر چالش ها و رویدادهای زندگی را شکل می دهند.
- تجربیات اولیه زندگی نقش مهمی در شکل گیری باورها دارند.
- حمایت حرفه ای و تمرین شفقت به خود گام های حیاتی در تغییر باورها هستند.
کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – باورها، مفروضات و اعتقادات عمیقی هستند که ما در مورد خود، دیگران و دنیای اطراف خود داریم. آنها افکار ما را شکل می دهند، بر رفتارهای ما تأثیر می گذارند و نقش اساسی در نحوه تفسیر تجربیات ما دارند. درک و اصلاح باورهای ما برای پرورش طرز فکر سالم و حفظ سلامت روان ضروری است.
اخیرا، رج مالهوترا (Reg Malhotra) سخنران و مربی سلامت روان، در مورد ارتباط حیاتی بین باورها و سلامت روان صحبت کرده. بینش او روشن می کند که چگونه بررسی مجدد باورهای ما می تواند زندگی ما را متحول کند، اضطراب را کاهش دهد و توسعه فردی را تقویت کند.
تأثیر باورها بر سلامت روان
باورها عمیقاً در ضمیر ناخودآگاه ما ریشه دارند و اغلب بدون اینکه متوجه باشیم افکار و اعمال ما را شکل می دهند. طبقه بندی آنها به عنوان مثبت یا منفی ساده نیست. باورها بر نحوه درک و پاسخ ما به چالش ها تأثیر می گذارند. برای مثال، کسی که موانع را به عنوان فرصتهایی برای رشد در نظر میگیرد، میتواند انعطافپذیری و سازگاری ایجاد کند. در مقابل، باورهای محدودکننده ممکن است چالشها را تهدیدآمیز جلوه دهد و منجر به شک و تردید در خود یا اجتناب شود.
تحقیقات از این تمایز حمایت می کند. مطالعات نشان می دهد که افراد با خودباوری منفی بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب هستند، زیرا آنها اغلب شکست ها را به عنوان تأیید نارسایی خود تفسیر می کنند. در همین حال، کسانی که خودباوری مثبت دارند، تمایل دارند بهزیستی روانشناختی بالاتری را تجربه کنند و مشکلات را به عنوان فرصت هایی برای یادگیری و بهبود خود می بینند.
مالهوترا این بینش ها را تکرار کرد و تأکید کرد که چگونه الگوهای باور ناخودآگاه سلامت روان ما را شکل می دهد. او خاطرنشان کرد: “ما همیشه متوجه نمی شویم که تجربیات اولیه ما چقدر بر باورهای ما تأثیر می گذارد.” کشف این باورها اولین گام در جهت تغییر شکل آنها و بهبود سلامت روان است.
نقش تجربیات اولیه
مطالعات نشان میدهند که تجربیات اولیه زندگی بهطور قابلتوجهی باورهایی را که در بزرگسالی داریم شکل میدهند و بر نحوه نگرش ما به خود و جهانبینی ما تأثیر میگذارند. رفتارهای مثبت از سوی مراقبان و همسالان، عزت نفس سالم را تقویت می کند، در حالی که رفتارهای منفی، مانند انتقاد یا غفلت، اغلب منجر به باورهای محدودکننده ای می شود که تا بزرگسالی ادامه می یابد و باعث پدیدار شدن شک به خود، اضطراب، و شایستگی پایین میشود.
تحقیقات بر تأثیر تجربیات اولیه تأکید دارد. مهربانی والدین با انعطاف پذیری و باورهای مثبت به خود مرتبط است، در حالی که والدین خشن می توانند منجر به مشکلات عاطفی و الگوهای فکری منفی شوند. همانطور که مالهوترا تاکید می کند، “هرچه بیشتر ریشه باورهای خود را درک کنیم، قدرت بیشتری برای تغییر آنها داریم.” با شناخت منشأ باورهایمان، میتوانیم الگوهای محدودکننده را از بین ببریم و دیدگاههای سالمتری اتخاذ کنیم.
استراتژی هایی برای ترویج باورهای سالم
بنابراین، چگونه میتوانیم از باورهای محدودکننده به باورهای توانمند کننده تغییر مسیر دهیم؟ استراتژیهای زیر نقشهای برای حفظ سیستم اعتقادی سالمتر ارائه میدهند.
باورهای منفی را شناسایی و به چالش بکشید. اولین قدم برای داشتن طرز فکر سالم، شناخت باورهایی است که شما را عقب نگه می دارند. این شامل برداشتن یک گام به عقب و مشاهده گفتگوی درونی شماست. از خود بپرسید: در مورد توانایی ها و ارزش هایم چه اعتقادی دارم؟ آیا این باورها مبتنی بر واقعیات هستند یا فرضیات؟ پس از شناسایی، اعتبار این باورها را به چالش بکشید.
به عنوان مثال، اگر دائماً فکر می کنید “من به اندازه کافی خوب نیستم”، شواهدی را پیدا کنید که با این تفکر در تناقض است. مالهوترا بر اهمیت این عمل تأکید میکند: «وقتی شروع به شناخت این باورهای محدودکننده میکنید، میتوانید به آرامی با تمرکز بر زمانهایی که موفق شدهاید و رشد کردهاید، آنها را از بین ببرید.» (پیشنهاد میشود مطلب چگونه پافشاری بر باورها زندگی ما را شکل می دهد را مطالعه کنید.)
جملات تاکیدی مثبت را بپذیرید. جملات تاکیدی مثبت ابزار قدرتمندی برای تغییر شکل سیستم اعتقادی شماست. جملات مثبت با باورهای منفی مقابله می کند و ضمیر ناخودآگاه شما را دوباره برنامه ریزی می کند. با تکرار منظم جملات تاکیدی مانند “من قادر به دستیابی به اهدافم هستم” یا “من شایسته موفقیت هستم”، می توانید ذهنیت خود را از شک به خود به اعتماد به نفس تغییر دهید. برای تقویت اثربخشی این تاکیدات، شواهدی از زندگی خود را بررسی کنید، مانند مواردی که بر چالشها غلبه کردهاید یا با وجود تردیدهای اولیه به اهدافی دست یافتهاید.
مالهوترا توصیه می کند که جملات تاکیدی روزانه را در برنامه روزانه خود بگنجانید. ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما هر چه بیشتر آنها را تکرار کنید، بیشتر شروع به باور آنها می کنید. با گذشت زمان، آنها می توانند کل دیدگاه شما را تغییر دهند.» (پیشنهاد میشود مطلب چگونه با خودمان صحبت کنیم؟ را مطالعه کنید.)
اطراف خود را با تأثیرات مثبت احاطه کنید. افرادی که با آنها در ارتباط هستیم نقش مهمی در شکل دادن به باورهای ما دارند. قرار گرفتن مداوم در معرض منفیگرایی میتواند ما را به درونی کردن این دیدگاهها سوق دهد و بر دیدگاه و طرز تفکر ما تأثیر بگذارد. در مقابل، احاطه کردن خود با افراد حامی و مثبت به تقویت باورهای سالم تر و دیدگاه خوش بینانه تر کمک می کند.
با جوامع و شبکه هایی که ارزش های شما را منعکس می کنند و از اهداف شما حمایت می کنند، درگیر شوید. عضویت در گروههایی که رشد شما را تشویق میکنند، اعتبار و بازخورد سازندهای را فراهم میکند، به تقویت باورهای مثبت و ایجاد یک زندگی رضایتبخشتر کمک میکند. (پیشنهاد میشود مطلب 7 نکته برای ایجاد روابط اجتماعی قوی تر را مطالعه کنید.)
به دنبال پشتیبانی حرفه ای باشید. در برخی موارد، باورهای منفی عمیقا ریشه دوانده اند و برای رسیدگی به آن نیاز به کمک حرفه ای میباشد. اگر متوجه شوید که باورهایتان بر عملکرد شما تأثیر منفی میگذارد، رواندرمانی میتواند ابزارهای لازم را برای قالببندی مجدد این افکار و ایجاد عادات ذهنی سالمتر فراهم کند. به عنوان مثال، درمان شناختی رفتاری (CBT)، یک روش موثر است که به افراد کمک می کند تا الگوهای تفکر تحریف شده را شناسایی و به چالش بکشند.
مالهوترا بر اهمیت جستجوی کمک در مواقع ضروری تاکید کرد. “گاهی اوقات، این باورها چنان جا افتاده که به سختی می توان راه خروج را به تنهایی پیدا کرد. اینجاست که درمان یا مربیگری وارد میشود. راهی ساختاریافته برای مقابله و تغییر باورها به شما میدهد.» (پیشنهاد میشود با درمانگران کلینیک آوان آشنا شوید.)
در فعالیت هایی شرکت کنید که باعث افزایش عزت نفس می شوند. درگیر شدن در فعالیت هایی که باعث افزایش عزت نفس می شود می تواند باورهای مثبت را تقویت کند. این می تواند شامل دنبال کردن سرگرمی هایی باشد که به آنها علاقه دارید، تعیین اهداف واقع بینانه و جشن گرفتن حتی برای دستاوردهای کوچک. داوطلب شدن و کمک به دیگران نیز می تواند حس هدفمندی را ایجاد کند و شایستگی را افزایش دهد. همانطور که شواهد بیشتری از توانایی های خود از طریق تجربیات مثبت جمع آوری می کنید، سیستم اعتقادی شما به طور طبیعی به سمت توانمندسازی و تابآوری تغییر می کند. (پیشنهاد میشود مطلب راهنمای افزایش اعتماد به نفس و ایجاد عزت نفس + سوالات متداول را مطالعه کنید.)
در پایان:
باورهای ما نقش مهمی در سلامت روان ما دارند. با شناخت و پرداختن به افکار منفی، استفاده از جملات تاکیدی مثبت، تکیه بر شبکه حمایتی و جستجو برای دریافت کمک حرفه ای در صورت نیاز، می توانیم ذهنیت سالم تری بسازیم. ایجاد یک سیستم اعتقادی قوی به ما کمک می کند رشد کنیم، انعطاف پذیر بمانیم و به رفاه بیشتر برسیم. در سفر خود به سوی زندگی متعادل تر و رضایت بخش تر به جلو حرکت کنید.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
- خود اندیشی، سفری به اعماق افکار و باورها
- چگونه پافشاری بر باورها زندگی ما را شکل می دهد
- 10 آسیب مشترک کودکانی که نقش والدین را ایفا میکنند
- مواجهه با ترس از آینده با 7 تکنیت عملی
- روانشناسی نفرت
- چگونه از مثبت اندیشی کاذب جلوگیری کنیم؟
- فراتر از سرزنش و احساس گناه
- تقابل خوش بینی با درماندگی آموخته شده در روابط
- پیمایش در میان سوگیری های شناختی
- 5 نکته برای احترام به خود
- قدرت شگفت انگیز ابهام
- چرا رها کردن منتقد درونی سخت است؟
- کنترل خشم غیرمنطقی