نکات کلیدی این مطلب:
- ما رنج می بریم زیرا جهان و همه مردم آن (از جمله خودمان) ناقص هستند.
- خجالت کشیدن می تواند باعث شود افراد احساس بی کفایتی و بی ارزشی کنند.
- دانستن اینکه دیگران همانند خودمان نقاط ضعفی دارند، همه ما را در یک زمین بازی قرار می دهد.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – در تلاش برای کنار آمدن با تجارب نامطلوب دوران کودکی، گاهی اوقات به عادت هایی قفل میشویم که ما را تحت فشار قرار می دهند و ما را به گذشته وابسته میکنند. در این مطلب، سه بار سنگین وجود دارد که ارزش رها کردن و جایگزینی را دارند.
احساس رنجش
چرا افرادی که قرار بود مرا دوست داشته باشند، راهنمایی کنند و از من محافظت کنند، مرا ناامید کردند؟ چرا با من اینقدر بد رفتار شد؟ چرا من باید این همه عذاب بکشم؟ چرا زندگی من اینقدر سخت است؟» سوالات بی پاسخ و حل نشده ای از این دست ما را در گذشته و در تنگنا نگه می دارند. حل چنین سؤالاتی به ما کمک می کند تا بتوانیم حرکتی روبه جلو داشته باشیم.
چرا رنج می بریم؟ ما رنج می بریم زیرا جهان و همه مردم آن ناقص هستند. گاهی به خاطر ضعف های دیگران رنج می بریم. گاهی اوقات ما به دلیل ضعف های خودمان رنج می بریم و گاهی به دلیل اتفاقات تصادفی که در دنیایی ناقص رخ می دهد رنج می بریم.
اما رنج همیشه بد نیست. به جای اینکه روی نکات منفی گذشته خود تمرکز کنید، در نظر بگیرید که چگونه تجربیات دشوار شما می تواند به شما کمک کند. برای مثال، سرزنش های والدین شما ممکن است عزم شما را برای اجتناب از تکرار اشتباهات تقویت کند و باعث شود فردی بهتر، مهربانتر و نسبت به دیگران محترمتر شوید. رنجش هایی که شما متحمل شده اید می تواند همدلی و شفقت بیشتری به شما بدهد و شما را برای دیگرانی که رنج می برند بسیار مفیدتر کند.
شاید از انعطاف پذیری و تحمل بالای خود شگفت زده شوید. شاید چالشهای دشوار شما را تشویق به توسعه مهارتهای جدید کند، مانند دانستن نحوه برخورد با افراد سرسخت. شاید رنجش ها به شما شفافیت در مورد جنبه های مهمتر زندگی و قدردانی از زیبایی های زندگی را به شما داده باشد. یک اصل مهم سرزندگی این است: خواسته های متورم، انتظارات و احساس محق بودن را رها کنید. در عوض، برای همه چیز سپاسگزار باشید، حتی بزرگترین چالشهایتان، که میتوانند بهترین معلم شما شوند. (پیشنهاد میشود مطلب تصمیم به رها کردن را مطالعه کنید.)
در نیمه اول دهه 1900، آدلین مارتل (Adeline Martel) و خانواده اش در میان جامعه کشاورز آلمانی در اوکراین بودند. در آن زمان روسها آلمانیها را به دلیل تخصصشان در کشاورزی استخدام کرده بودند. پس از شکست آلمان در جنگ با شوروی، روسها به کشاورزان آلمانی هجوم بردند و آنها را مورد شکنجه، قتل، تجاوز جنسی قرار دادند و ربودن اعضای خانواده در شب به امری عادی تبدیل شده بود. خانواده آدلین که در خطر بزرگی قرار داشتند از دست روس ها فرار کردند و سپس از دست هیتلر گریختند.
او در نگاهی به زندگی بسیار دشوار خود، با قدردانی گفت: «همیشه فکر می کردم زندگی چیزی است که برای من اتفاق افتاده است. اما اکنون می دانم که “زندگی برای من اتفاق می افتد”.» اشتون کوچر (Ashton Kutcher) میگوید: «از لحظه ای که به موانع زندگی خود به عنوان وسیله ای برای رسیدن به تکامل و اهداف بنگرید، آنگاه زندگی تبدیل به سرگمی میشود و شما به جای اینکه در زیر امواج زندگی قرار بگیرید، شروع به موج سواری بر روی امواج زندگی می کنید.
نابخشوده بودن
بخشش یعنی کنار گذاشتن خشم، رنجش و تمایل به گذشت از تنبیه کسی که شما را آزرده خاطر کرده است. کسانی که از نظر روحی یا جسمی به شدت آسیب دیده اند ممکن است فکر کنند که برخی از تخلفات غیرقابل بخشش هستند. یا تا زمانی که مجرم صادقانه درخواست بخشش نکند و مستحق بخشش نباشد، بخشش ممکن نخواهد بود.
با این حال، بخشش یک انتخاب شخصی است که صرف نظر از مجرم یا جرم انجام می شود. قصد بخشش می تواند در هر زمانی شکل بگیرد. بخشیدن جرایم جدی آسان نیست. اما چرا این کار را می کنیم؟ زیرا می بینیم که افرادی که بخشش را انتخاب می کنند، شادتر و آزادتر از زنجیرهای گذشته هستند. (پیشنهاد میشود مطلب چگونه خود و دیگران را ببخشیم را مطالعه کنید.)
احساس بی کفایتی، بی ارزشی و ناقص بودن
خجالت کشیدن می تواند باعث شود افراد احساس بی کفایتی و بی ارزشی کنند. آنها اغلب با تلاش برای کامل شدن به حدی که هیچ کس نتواند آنها را مورد انتقاد یا قضاوت قرار دهد سعی بر پوشاندن ضعف های خود می کنند. انتظار کامل بودن انسان را نگون بخت می کند زیرا دست یافتنی نیست.
بنابراین، بهتر است با شفقت به عیوب خود نگاه کنید، زیرا همه ما انسانها موجوداتی ناقص، اما بینهایت ارزشمند هستیم (یعنی ضعف های ما ارزش وقت گذاشتن را دارند، ارزش وقت گذاشتن برای رشد قوای ذاتی خودمان). در تلاش برای دستیابی به پتانسیل های خود (فرآیندی مداوم)، مهربانی و صبر انگیزه بسیار بیشتری نسبت به انتقاد از خود به شما میدهد. به خود یادآوری کنید که ناقص به معنای بی ارزش یا ناکافی نیست. (پیشنهاد میشود مطلب فرار از تله کمال گرایی؛ 7 نشانه و 7 راه حل را مطالعه کنید.)
دانستن اینکه دیگران نقاط ضعفی دارند، همه ما را در یک زمین بازی قرار می دهد و به ما کمک می کند کمتر نگران قضاوت های ناخوشایند دیگران باشیم. به جای اینکه از ترس قضاوت شدن از مردم دوری کنید، میتوانید به آنها نزدیک شوید و آنها را دوستانی بالقوه ببینید. به جای اجتناب از چالشهای جدید به دلیل ترس از شکست، بهتر است با این نگرش به چالشها نزدیک شوید: «اشکالی ندارد که تلاش ناقصی داشته باشم. احتمالاً در مسیر تلاش خود به تجارب مفیدی برای موفقیت دست خواهم یافت. من با این چالش جدید کمی سرگرم خواهم شد.”
نتیجه
شما می توانید نبرد خود با گذشته را کنار بگذارید و آن را با پذیرش مهربانانه خود جایگزین کنید. با انجام این کار، روزهایتان لذت بخش تر می شود و اعتماد به نفس و آرامش درونی شما با پیشروی افزایش می یابد.
مطالب مشابه:
- آیا از اضطراب یا نگرانی مزمن رنج می برید؟
- 10 نشانه ترومای دوران کودکی التیام نیافته
- آیا نیازهای عاطفی خود را نادیده میگیرید؟
- آیا در رابطه خود بیش از حد انعطاف پذیر هستید؟
- 7 دردی که هرگز التیام نمی یابد
- 5 ویژگی شخصیتی مرتبط با دوران کودکی دردناک
- افکار منفی ما از کجا می آیند؟
- غلبه بر ذهنیت “من خلاق نیستم”
- چگونه حلقه های افکار منفی را بشناسیم و متوقف کنیم؟
- 5 پیشنهاد برای مقابله با منفی گرایی
- آیا ذهن شما علیه خودتان عمل می کند؟