روانشناسی نفرت - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

روانشناسی نفرت

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • نفرت می تواند ناشی از ناآگاهی و عدم مواجهه با فرهنگ‌ها، باورها و شیوه های مختلف زندگی باشد.
  • مسائل عمیق تر مانند سوء تفاهم، ترس یا عدم همدلی نیز می تواند باعث ایجاد نفرت شود.
  • نقش آموزش برای مقابله با نفرت نسبت به دیگران دارای اهمیت بسیار زیادی می‌باشد.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – امروز، نفرت تا حد زیادی فراگیر شده است. در اشکال مختلف رسانه ها نفوذ می‌کند و باعث ایجاد حس تفرقه و سردی می شود. مردم به دلایل مختلف نفرت خود را ابراز می کنند و اغلب پشت صفحه نمایش خود پنهان می شوند تا به کسانی که با آنها مخالف هستند حمله کنند. خنثی کردن خشم و عصبانیت برای آنها چالش برانگیز است. با این حال، درک ابزار قدرتمندی است که می تواند گرما و وضوح را به هرج و مرج بیاورد. در حالی که نمی‌توانیم نفرت را ریشه کن کنیم، با درک و همدلی، می‌توانیم از شدت آن بکاهیم، ​​آن را کمتر فردی بدانیم و به خودمان قدرت دهیم تا در تأثیری که نفرت دارد تفاوت ایجاد کنیم.

نفرت یک احساس منفی قدرتمند است که افراد و ایده ها را هدف قرار می دهد و اغلب با احساسات خشم، تحقیر و انزجار همراه است. وقتی از گروه یا شخصی متنفر هستید، معمولاً معتقدید هیچ جنبه مثبتی در مورد این شخص یا گروه وجود ندارد و هیچ وجه اشتراکی ندارید.

تحقیقات و روانشناسی به ما می گوید که نفرت اغلب از بی اعتمادی، احساس ناتوانی یا آسیب پذیری ناشی می شود. تاریخ به ما نشان می دهد که نفرت اغلب با مسائل قدرت و کنترل گره خورده است. این الگویی است که در آن یک گروه بر این باور است که باید بر گروه دیگر مسلط شود و منجر به ظلم و خشونت شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب 2 علامتی که نشان می دهد شما با الگو های رفتار سمی زندگی می‌کنید را مطالعه کنید.)

اما نفرت همچنین می‌تواند ناشی از ناآگاهی و عدم مواجهه با فرهنگ‌ها، باورها و شیوه‌های مختلف زندگی باشد. یکی از نمونه‌های تاریخی که در آن نفرت از نادانی و عدم مواجهه با فرهنگ‌ها، باورها و شیوه‌های مختلف زندگی سرچشمه می‌گیرد، استعمار اروپا در قاره آمریکا است. هنگامی که مهاجران اروپایی به دنیای جدید رسیدند، با مردم بومی مواجه شدند که فرهنگ، زبان و سبک زندگی آنها به شدت با خودشان متفاوت بود. بسیاری از استعمارگران اروپایی به دلیل عدم درک و مواجهه با این شیوه‌های متفاوت زندگی، فرهنگ‌های بومی را پست‌تر یا حتی «وحشی» می‌دانستند. این فصل غم انگیز در تاریخ نشان می دهد که چگونه جهل و جهان بینی های محدود می تواند منجر به نفرت و عدم تحمل شود و در نتیجه به کل فرهنگ ها و جوامع آسیب طولانی مدت وارد کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب قربانی تربیت و فرهنگ آلوده نباشید را مطالعه کنید.)

درک این نکته ضروری است که اعمال نفرت انگیز همیشه ناشی از بدخواهی نیست. آنها اغلب از مسائل عمیق تری مانند سوء تفاهم، ترس یا عدم همدلی ناشی می شوند. به عنوان مثال، در جریان محاکمه جادوگران در اواخر قرن هفدهم، ترس و نادانی به بسیاری از اتهامات و اعدام های بعدی دامن زد. به همین ترتیب، بازداشت آمریکایی‌های ژاپنی در طول جنگ جهانی دوم عمدتاً ناشی از ترس و تعصب نژادی پس از حمله به پرل هاربر (Pearl Harbor) بود. اگرچه این اقدامات بسیار مضر بود، اما ریشه در عدم درک و فرافکنی ترس بر مردم بیگناه داشت.

علم از این ایده حمایت می کند که نفرت اغلب از عوامل پیچیده روانی و اجتماعی ناشی می شود. تحقیقات در روانشناسی نشان می دهد که نفرت می تواند پاسخی به تهدیدات درک شده یا استرس اجتماعی و اقتصادی قابل توجه باشد. برای مثال، مطالعات نشان داده‌اند افرادی که از نظر اقتصادی احساس خطر می‌کنند، ممکن است نسبت به کسانی که به‌عنوان رقیبی برای منابع در نظر می‌گیرند، پیشداوری بیشتری داشته باشند. علوم اعصاب همچنین نشان می دهد که نواحی مغزی فعال شده توسط ترس و تهدید به طور قابل توجهی با مناطق فعال شده توسط احساس نفرت همپوشانی دارند و نشان می دهد که این احساسات ارتباط نزدیکی با هم دارند. درک این عوامل می‌تواند به ما کمک کند تا ریشه‌های نفرت و نحوه برخورد با آن را بهتر درک کنیم و رویکرد روشنگرانه‌تر و فعال‌تری برای مبارزه با نفرت به ما ارائه دهد. (پیشنهاد می‌شود مطلب نقش خشم در پرورش جامعه‌ای دلسوز و هماهنگ را مطالعه کنید.)

به‌علاوه، انسانیت‌زدایی (به فرایندی اشاره دارد که طی آن فرد یا گروهی از انسان‌ها از انسانیت خود محروم می شوند و به عنوان موجوداتی کمتر از انسان یا حتی به عنوان اشیاء یا حیوانات نگریسته می شوند.) زمانی اتفاق می‌افتد که افراد یا گروه‌ها کمتر از انسان تلقی شوند و حیثیت و ارزش آن‌ها را از بین ببرند. این طرز فکر می‌تواند منجر به اعمال نفرت‌آمیز شود، زیرا توجیه بدرفتاری یا خشونت علیه کسانی که به عنوان «غیر» شناخته می‌شوند، آسان‌تر می‌شود. یک راه ساده برای درک انسانیت‌زدایی این است که به آن به‌عنوان فرآیندی که اغلب با استفاده از زبان یا کلیشه‌های تحقیرآمیز به‌عنوان فرآیندی که باعث می‌شود فردی “غیر” به نظر برسد، فکر کنیم. به عنوان مثال، در طول هولوکاست، تبلیغات بی‌امان رژیم نازی، یهودیان را به‌عنوان “غیر انسان” به تصویر می‌کشید که پذیرش گسترده آزار و اذیت و نسل‌کشی وحشتناک آنها را تسهیل کرد. انسانیت‌زدایی اجازه داد تا جنایات بی‌شماری با مخالفت کم از سوی جامعه انجام شود. حتی در دنیای امروزی چنین تراژدی هایی در نقاط مختلف کره خاکی در حال وقوع می‌باشد. برای نمونه، مجموعه‌ آزار و اذیت‌های مداوم دولت میانمار علیه مردم مسلمان روهینگیا باعث نسل کشی و کوچ اجباری صدها هزار نفر شده است که همچنان در زیر سایه انسانیت‌زدایی حکومت و عدم توجه جامعه درحال انجام است.

درک اینکه نفرت اغلب ناشی از مسائل عمیق تر است، ما را تشویق می کند که فراتر از سطح نگاه کنیم. با بررسی علل زمینه‌ای (نادانی، ترس یا عدم همدلی) می‌توانیم رفتارهای نفرت‌انگیز را بهتر بررسی کنیم و آن‌ها را کاهش دهیم. این درک، همراه با حس قوی همدلی، به ما این قدرت را می‌دهد که به جای واکنش ساده به مظاهر آن، رویکرد روشنگرانه‌تر و فعال‌تری برای مقابله با نفرت داشته باشیم. (پیشنهاد می‌شود مطلب خود اندیشی، سفری به اعماق افکار و باورها را مطالعه کنید.)

بنابراین، چگونه با نفرت مبارزه می کنید؟ به جای تمرکز بر کسانی که نفرت پراکنده می‌کنند، در جامعه و نظام اعتقادی‌تان کیستی را در آغوش بگیرید و ستایش کنید. با ثابت ماندن در هویت خود، ارزش خود را تأیید می کنید و به عنوان راهنمای پذیرش برای دیگران عمل می کنید.

علاوه بر این، آموزش برای مقابله با نفرت نسبت به دیگران بسیار مهم است. آموزش زودهنگام کودکان شامل اطلاع رسانی به آنها در مورد فرهنگ‌ها، تاریخ‌ها و تجربیات مختلف و ارزیابی انتقادی تعصبات شماست. قوی ترین سلاح در برابر نفرت همدلی است. همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. با تمرین همدلی، می توانید فضاهایی ایجاد کنید که عشق در آن شکوفا شود و در نهایت قدرت نفرت را در جامعه کاهش دهید. با پذیرش همدلی، دنیایی دلسوزتر می سازید که در آن درک و احترام، اعمال و تعاملات شما را هدایت می کند. شما نمی توانید دیگران یا آنچه را که تصمیم می گیرند انجام دهند را کنترل کنید، اما می توانید با تجسم عشق و پذیرش عامل تغییر باشید. در حالی که ممکن است نتوانیم نفرت را به طور کامل ریشه کن کنیم، درک ریشه ها و مظاهر آن به ما این قدرت را می دهد که تأثیر آن را کاهش دهیم. ما می‌توانیم با توسعه همدلی، ترویج آموزش و پذیرش هویت‌های متنوع‌مان، جامعه‌ای دلسوزتر ایجاد کنیم. هر عملی همراه با درک و مهربانی دیوارهای نفرت را از بین می برد و راه را برای جهانی که در آن عشق و احترام غالب است هموار می کند.

محمد امین مختاریان

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها