نکات کلیدی این مطلب:
- عواقب منفی اعمال ما می تواند ما را وارد مارپیچ اجتناب کند.
- شفقت به خود می تواند مسیر شما را از منفی به مثبت تغییر دهد.
- به این فکر کنید که چگونه می خواهید از شما یاد شود و به میراثی که می خواهید از خود به جای بگذارید فکر کنید.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – وقتی برای بار چهارم، پنجم یا دهم، پس از اینکه به خود قول میدهیم که بهتر عمل خواهیم کرد شکست میخوریم، اعتماد دوباره به خود می تواند دشوار باشد. در چنین شرایطی سوالات ترسناک و نگران کننده شروع به آزار ما می کند:
- “آیا من ضعیف هستم؟”
- “آیا زندگی من برای همیشه اینگونه خواهد بود؟”
- “اگر من هرگز تغییر نکنم و تنها باشم چه؟”
- “آیا من نمی خواهم همیشه خوشحال باشم؟ آیا من ذاتاً انسانی خود ویرانگر هستم؟»
این پرسشها روایت غیرممکنی را ایجاد میکنند و فضای کافی برای تامل بر آشفتگیها یا اشتباهاتی که بخشی از فرمول رشد ما هستند، نمیدهند.
پس راه درست برای نگاه کردن به ناامیدی های اجتناب ناپذیر زندگی چیست تا خود را به سمت مارپیچ رو به پایین سوق ندهید؟ در ادامه این مطلب سه تکنیک وجود دارد که وقتی شکست ها باعث می شود زندگی شما از کنترل خارج شود، از آنها استفاده کنید.
شفقت به خود را بجای انتقاد از خود انتخاب کنید.
ما گاهی اوقات در چرخه های معیوب تعیین استانداردهای غیرممکن، ناتوانی در رسیدن به آنها و در نتیجه احساس شرم غیرقابل حل گرفتار می شویم (که می تواند ما را ترغیب کند تا برای دفعه بعدی استانداردهای بالاتری را تعیین کنیم).
مؤثرترین راه برای شکستن این چرخه، از بین بردن شرم و خودتنبیهی از طریق شفقت به خود است. یعنی همان اندازه که با دیگران با مهربانی رفتار می کنیم، با خود نیز مهربان و لطیف باشیم.
بر اساس مطالعه ای که در بولتن شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده است، زمانی که می خواهید دچار انتقاد از خود شوید مراحل زیر را در نظر بگیرید:
- به زمانی که درد یا رنجشی دارید توجه کنید (بدون رها کردن یا گرفتار شدن در احساسات خود)
- درک کنید که تجربه پریشانی بخشی از تکامل انسان است (در مقابل احساس انزوا به تجربیات فکر کنید)
- به خودتان محبت کنید (به جای انتقاد شدید از خود)
شفقت به خود نه تنها تأثیر مثبتی بر رفاه و سلامت جسمانی ما دارد، بلکه می تواند با شکستن الگوهایی که می توانیم در آنها گیر کنیم، مسیر زندگی ما را تغییر دهد.
در اینجا تمرینی برای هرکسی که با دلسوزی به خود دست و پنجه نرم می کند وجود دارد: به اعمال خود همان گونه واکنش نشان دهید که نسبت به کارهای یکی از عزیزان خود واکنش نشان می دهید. به عنوان مثال، اگر دوست صمیمی شما مدام اشتباه می کند، آیا او را سرزنش می کنید و او را رها می کنید؟ یا اینکه اشتباهات او را گوشزد کرده و به او کمک می کنید تا با فردی با تجربه مشورت کند؟ یک مثال دیگر می آوریم. اگر خواهر یا برادر شما خیلی می ترسد شغلی را که از آن ناراضی است ترک کند، آیا با گفتن اینکه به اندازه کافی خوب نیستند او را سرزنش می کنید؟ یا به او کمک میکنید راهی بیابد که بدون تخریب زندگی خود، شغل خود را ترک کند؟
یاد بگیرید که چگونه مکث کنید.
ایده رویارویی با پیامدهای منفی اعمالمان می تواند ما را وارد مارپیچ اجتناب کند. ما می توانیم از پیامد های منفی اعمال خود فرار کنیم و زمان گرانبهایی را که می توانستیم برای برطرف کردن مشکل استفاده کنیم، تلف کنیم.
فرار از پیامد ها باعث می شود که یک تجربه مفید در زندگی را که می تواند در جهت افزایش تکامل ما به کار گرفته شود را از دست بدهیم. با نادیده گرفتن و فرار از پیامدها ما خودمان را قضاوت می کنیم، به احساسات بیش از حد واکنش نشان می دهیم و مکانیسم های مقابله ای ناسازگاری را ایجاد می کنیم.
مطالعات نشان می دهد که ذهن آگاهی می تواند به درمان چنین مسائلی کمک کند و به ما کمک کند مرکز روانی خود را دوباره کشف کنیم.
تمرین ذهن آگاهی از طریق تمرین هایی مانند مدیتیشن، انواع خاصی از درمان مانند رفتار درمانی دیالکتیکی و مشاهده افکار و احساسات ما به طور عینی می تواند به ما کمک کند تا آنچه را که محققان شخصیت ذهن آگاه می نامند، توسعه دهیم.
به بیان ساده، تمرکز حواس می تواند به باز کردن گره هایی که در تمام طول زندگی خود داشته ایم کمک کند.
دفعه بعد که احساس کردید وسوسه شدید که از ریل خارج شوید، کمی مکث کنید. به عواقب بلندمدت اعمالتان فکر کنید و اجازه دهید احساساتتان قبل از تصمیم گیری عجولانه بر شما فروکش کنند.
چشم اندازی برای پایان نامه خود ترسیم کنید.
این فکر که روزی دیگر وجود خود را از دست خواهیم داد، از برخی جهات غم انگیز است، اما اگر کمی دیدگاه خود را تغییر دهیم می تواند باعث تغییر و رشد شود.
به جای اینکه به این فکر کنید که چه زمانی، چگونه یا چرا خواهید مرد، به این فکر کنید که چگونه می خواهید در خاطرات بمانید و چه میراثی می خواهید از خود بجای بگذارید. خاطرات بجای مانده و میراث شما لازم نیست عالی باشند، فقط باید اصیل باشند.
مطالعهای که اخیراً در مجله تحقیقات شخصیت منتشر شد، نشان داد که وقتی از مردم در مورد اینکه چگونه میخواهند به خاطرات سپرده شوند سوال شد، بیشتر مردم داستانهایی را نقل کردند که آنها را افرادی خوب و با فضیلت نشان می داد.
پذیرفتن فناپذیری می تواند به ما کمک کند که بهترین نسخه از خود باشیم. همچنین میتواند بخشهای خاصی از خودمان را که شاید نادیده گرفته شدهاند را به ما یادآوری کند.
در انتهای این مطلب تمرین دیگری برای شما در نظر گرفته ایم: میراث و خاطراتی را که میخواهید از خود به جای بگذارید بنویسید و سعی کنید تا آنجا که میتوانید مطابق با آن روایت زندگی کنید.
نتیجه
همه ما گاهی بدترین دشمنان خودمان هستیم. برای شکستن مارپیچ خودباختگی و رو به پایین باید:
- با انتخاب شفقت به خود به جای انتقاد از خود، با خود مهربان تر باشید.
- ذهن آگاهی را تمرین کنید تا امواج عاطفی را از بین ببرید.
- به میراثی که دوست دارید از خود به جا بگذارید فکر کنید و اجازه دهید اقدامات شما را در زمان حال هدایت کند.
محمد امین مختاریان
مطالب مرتبط
چگونه به خود ایمان داشته باشیم؟
چگونه « انتقاد از خود » را شکست دهیم؟
4 روش برای متوقف کردن نفرت از خود