نیمه تاریک توانمندسازی کودکان - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

نیمه تاریک توانمندسازی کودکان

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • استقلال بیش از حد ممکن است مسائل مربوط به استحقاق را در کودکان تقویت کند.
  • بازخورد متوازن باعث ارتقای خود ارزیابی واقع بینانه می شود.
  • مرزهای روشن و راهنمایی برای توانمندسازی سالم بسیار مهم است.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – توانمندسازی کودکان اغلب به عنوان راهبرد فرزندپروری مثبت مورد تجلیل قرار می گیرد و اعتقاد بر این است که استقلال، اعتماد به نفس و تاب آوری را در کودکان تقویت می کند. با این حال، زمانی که توانمندسازی نادرست یا بیش از حد اعمال شود، می تواند منجر به پیامدهای منفی ناخواسته شود. من این را از نزدیک در کار مشاوره بالینی خود با والدین و خانواده ها مشاهده کرده ام. در نگاهی به ادبیات تحقیقاتی، به نظر می رسد که تمرکز فرهنگ ما بر توانمندسازی فردی و استفاده از قدرت برای دفاع از خود ممکن است به مرزهای خود رسیده باشد. این مطلب به بررسی مشکلات بالقوه توانمندسازی نامناسب کودکان و عواقب آن می‌پردازد و بینش‌هایی را در مورد اینکه چگونه والدین می‌توانند از این تله‌ها دوری کنند، ارائه می‌دهد.

استحقاق و مسائل مربوط به اختیار

هنگامی که والدین با کودکان به عنوان همسالان رفتار می کنند، ممکن است کودکان در تصمیم گیری خود را برابر ببینند که می تواند منجر به احساس استحقاق شود. آنها ممکن است باور داشته باشند که حق دارند قوانین و انتظارات را در خانه دیکته کنند و قدرت سنتی والدین را که برای ایجاد ساختار و مرزها لازم است به چالش بکشند. تحقیقات نشان می دهد که کودکان برای احساس امنیت و ایجاد نظم و انضباط و احترام، به مرزهای روشن نیاز دارند.

هنگامی که به کودکان قدرت یا استقلال بیش از حد بدون مسئولیت های مربوطه داده می شود، ممکن است انتظارات غیرواقع بینانه ای در مورد توانایی ها و حقوق خود داشته باشند. این می تواند در دشواری در پذیرش قوانین و اختیارات، مقابله با ناامیدی و شکست و روابط بین فردی مشکل ساز ظاهر شود. مطالعه انجام شده در مورد توانمندسازی خانواده نشان داد که توانمندسازی نامناسب ممکن است منجر به مشکلات رفتاری شود، زیرا کودکان ممکن است یاد نگیرند که به طور موثر از مرزها عبور کنند. (پیشنهاد می‌شود مطلب مشکلات خانواده های مدرن و دموکراتیک را مطالعه کنید.)

مسائل خانه می تواند تأثیرات موجی در طول زندگی کودک داشته باشد. مسائل رفتاری ممکن است در مدرسه یا محیط های اجتماعی ظاهر شوند، جایی که ممکن است محدودیت های تعیین شده توسط معلمان یا همسالان را نپذیرند. مطالعات نشان داده اند که مرزهای روشن برای رشد روانی سالم و عملکرد اجتماعی ضروری است.

در غیاب سبک فرزندپروری مقتدرانه، کودک احتمالاً نمی‌آموزد که با ناامیدی و شکست به طور مؤثر کنار بیاید و در مقابل انتظارات و مسئولیت‌های خانوادگی مقاومت می‌کند که منجر به افزایش اضطراب، سرپیچی و دشواری در مدیریت احساسات می‌شود. مطالعات فرزندپروری نشان می دهد که دخالت بیش از حد والدین می تواند مانع توسعه نظم عاطفی و استقلال شود.

در نهایت، توانمندسازی بیش از حد کودک، آمادگی کافی برای بزرگسالی نیست. آنها ممکن است انتظار داشته باشند که در همه موقعیت‌ها راه خود را داشته باشند و در مواجهه با مشکلات یا موقعیت‌هایی که کنترلی در آنها ندارند، دچار چالش و مشکلاتی شوند. این عدم آمادگی می تواند مانع از توانایی آنها برای موفقیت در محیط هایی شود که همکاری، سازش و پشتکار لازم است. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه کودکانی تاب آور و انعطاف پذیر تربیت کنیم را مطالعه کنید.)

دیدگاه ارسطویی در مورد توانمندی و فضیلت

از دیدگاه ارسطویی، مفهوم توانمندسازی فردی و استفاده از توانایی ها برای دفاع از خود، شایستگی دارد. ارسطو بر اهمیت رشد فضایل از طریق اعمال خرد عملی (فرونیس) و یافتن میانگین بین افراط در رفتار و منش تأکید کرد. توانمندسازی با فضیلت ارسطویی همراه با شجاعت است، زیرا شامل دفاع از خود و دیگران، دفاع از حقوق و تلاش برای توسعه فردی و عدالت است.

با این حال، ارسطو همچنین نسبت به خطرات تبدیل فضایل به رذیلت ها در صورتی که با فضایل دیگر تعدیل نشود، هشدار داد. در زمینه توانمندسازی کودکان، این دیدگاه بسیار مرتبط است. هنگامی که توانمندسازی با فضایل دیگر مانند اعتدال، عدالت و فروتنی بدون محدودیت باشد، می‌تواند منجر به پیامدهای منفی شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب 3 ایده از ارسطو برای ساختن یک زندگی خوب را مطالعه کنید.)

ایجاد تعادل بین توانمندسازی با راهنمایی

برای جلوگیری از اثرات منفی توانمندسازی نامناسب، والدین باید بر ارائه توانمندسازی متعادل تمرکز کنند. این شامل تعیین انتظارات روشن، ارائه راهنمایی و حمایت و تشویق کودکان به پذیرش چالش ها و در عین حال ارائه بازخورد مناسب است. برای والدین بسیار مهم است که حضور داشته باشند و مشارکت داشته باشند و به شیوه ای متفکرانه و معنادار ستایش و انتقاد کنند که به جای افزایش عزت نفس صرفاً باعث رشد شود.

هدف والدین باید ایجاد تعادل بین توانمندسازی با راهنمایی مقتدرانه مناسب باشد. در اینجا چند استراتژی برای انجام این کار وجود دارد:

مرزهای روشنی تعیین کنید: ایجاد و اجرای قوانین به کودکان کمک می کند محدودیت ها را درک کنند و به توانایی های خود اهمیت دهند.

راهنمایی مداوم ارائه دهید: ارائه راهنمایی منصفانه و صحیح به کودکان کمک می کند تا درست را از اشتباه بیاموزند و احساس امنیت را در خود پرورش دهند.

تشویق استقلال در محدوده: اجازه دادن به کودکان برای انتخاب در محدوده های تعیین شده، استقلال را بدون اینکه منجر به استحقاق شود، تقویت می کند.

به کودکان در ارزیابی اقتدار کمک کنید: به کودکان بیاموزید که اقتدار را درک و ارزیابی کنند. تاکید کنید که اقتدار مناسب باید مورد احترام قرار گیرد و به معنی نقض قدرت یا توانایی آنها نیست، بلکه راهنمای رشد و ایمنی آنها است.

استفاده از امکانات حمایتی: استفاده از امکانات فراهم شده توسط مراکز و سیستم های حمایتی مانند سراهای محله، مدرسه و… که دارای محیطی پویا و ایمن می‌باشند، به کودکان برای رشد عاطفی و اجتماعی آن ها که بسیار مهم است کمک می‌کند.

فرزندپروری مقتدرانه را بپذیرید: فرزندپروری مقتدرانه که استحکام و گرمی را متعادل می کند، بهینه است. برخلاف سبک‌های مستبدانه، سهل‌انگار یا غفلت‌ کننده، فرزندپروری مقتدرانه تعادل سالمی از استقلال و احترام به قوانین و مرزها را تقویت می‌کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب مربوط به روانشناس کودک را مطالعه کنید.)

رفتار با کودکان به عنوان همسالان و اجازه دادن به آنها برای نفوذ بیش از حد می تواند منجر به احساس استحقاق، مشکلات اقتدار و مسائل عاطفی و رفتاری شود. کودکان برای احساس امنیت و ایجاد نظم و انضباط و احترام به قوانین نیاز به مرزهای روشن و راهنمایی مداوم دارند. بدون این، آنها ممکن است با سرخوردگی، سرپیچی و عدم کنترل عاطفی دست و پنجه نرم کنند و در نهایت خود را برای چالش های دنیای واقعی ناآماده ببینند.

برای کاهش این خطرات، والدین باید با تعیین انتظارات روشن، ارائه راهنمایی های منصفانه و مفید و همچنین تشویق استقلال در محدوده، توانمندسازی متعادل را هدف قرار دهند. آموزش کودکان به ارزیابی و احترام به اقتدار مناسب و درک آن به عنوان راهنمای رشد و نه نقض توانمندسازی، بسیار مهم است. محیط‌های ساختاریافته و شخصیت‌های تاثیر گذار به رشد روانی کودکان کمک می‌کنند و ثباتی را که برای رشد عاطفی و اجتماعی آن‌ها ضروری است، ارائه می‌دهند. اتخاذ سبک فرزندپروری مقتدرانه، که استحکام و صمیمیت را متعادل می کند، راهبردی بهینه است که تعادل سالم استقلال و احترام به قوانین را تقویت می کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب فرزندپروری مثبت گرا، خانواده های شکوفا را مطالعه کنید.)

با ادغام این استراتژی‌ها، والدین می‌توانند کودکان را به طور مؤثر مجهز کنند و در عین حال ساختار و اختیار لازم را برای هدایت و توسعه آن‌ها حفظ کنند و همچنین اطمینان حاصل کنند که آن‌ها به افرادی منعطف و تاب آور تبدیل می‌شوند که قادر به عبور از پیچیدگی‌های زندگی هستند.

محمد امین مختاریان

مطالب مشابه:

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها