پارادوکس قطعیت و عدم قطعیت - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

پارادوکس قطعیت و عدم قطعیت

فهرست مطالب

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – “عدم قطعیت موقعیت ناراحت کننده‌ای است. اما قطعیت موقعیتی پوچ است.” این نقل قول که اغلب به ولتر (Voltaire) فیلسوف فرانسوی نسبت داده می‌شود، رابطه ظریف و اغلب متناقض انسان ها را با مفاهیم قطعیت و عدم قطعیت نشان می دهد. در نگاه اول، ناراحتی ناشی از عدم قطعیت مشهود است. با این حال، این تصور که می‌توان قطعیت را پوچ تلقی کرد، به کاوش عمیق‌تری در فرآیندهای شناختی و پویایی‌های روان‌شناختی نیاز دارد.

میل به قطعیت

از دیدگاه تکاملی، انسان ها به دنبال الگو و سازگاری در محیط خود هستند. این تمایل به اجداد ما کمک کرد تا بتوانند خطرات احتمالی را پیش بینی کنند، منابع غذایی را شناسایی کنند و رفتار دیگران را درک کنند. نیاز روانشناختی به قطعیت را می توان در چندین روش اکتشافی شناختی مشاهده کرد که همان میانبرهای ذهنی برای ساده سازی تصمیم گیری هستند. در حالی که این میانبرها مفید هستند، می توانند منجر به سوگیری های شناختی یا خطاهای سیستماتیک در تفکر شوند.

یکی از برجسته ترین سوگیری های مرتبط با قطعیت، سوگیری تایید است. این تمایل به طرفداری از اطلاعاتی است که باورهای قبلی ما را تأیید می‌کند در حالی که شواهد متناقض را رد یا نادیده می گیریم. سوگیری تایید حس ثبات را ایجاد می کند، زیرا آنچه را که قبلاً معتقد بودیم درست است، تقویت می کند. با این حال، می‌تواند توانایی ما را برای در نظر گرفتن دیدگاه‌های جایگزین محدود کند، که منجر به دیدگاهی تحریف‌شده از واقعیت می‌شود.

یکی دیگر از سوگیری های شناختی مرتبط، توهم کنترل است. این سوگیری به تمایل بیش از حد ما در برآورد کردن توانایی ما جهت کنترل رویدادها اشاره دارد، حتی زمانی که رویدادها تحت تأثیر عواملی خارج از کنترل ما هستند. با متقاعد کردن خود به اینکه کنترل زیادی نسبت به رویدادهای پیرامون خود داریم، احساس اطمینان کاذبی را به دست می آوریم. برای مثال، افراد ممکن است بر این باور باشند که پوشیدن لباس خاص یا پیروی از روالی خاص بر نتیجه یک بازی ورزشی تأثیر می‌گذارد، حتی اگر این اقدامات هیچ تأثیر واقعی بر خود بازی نداشته باشد. (پیشنهاد می‌شود مطلب پیمایش در میان سوگیری های شناختی را مطالعه کنید.)

نامطلوبی عدم قطعیت

در حالی که مغز انسان ممکن است خواهان قطعیت باشد، اغلب با ابهام و عدم اطمینان مواجه است. عدم قطعیت می‌تواند طیف وسیعی از پاسخ های عاطفی را ایجاد کند که اضطراب شایع ترین آنهاست. هنگامی که افراد با عدم قطعیت مواجه می شوند، اغلب تاب‌آوری بسیار پایینی را تجربه می‌کنند (یک ویژگی روانشناختی که در آن عدم قطعیت به عنوان تهدید تلقی می شود). تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که تحمل کمتری در برابر عدم قطعیت دارند، بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات اضطرابی هستند، مانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD) که در آن بیش از حد نگران موقعیت های نامشخص یا مبهم هستند.

همچنین، ناراحتی ناشی از عدم قطعیت می‌تواند منجر به وضعیتی به نام “مسدود سازی شناختی” شود. این وضعیت افراد را به جستجوی پاسخ های سریع و قطعی به ویژه در موقعیت های مبهم یا استرس زا سوق می دهد. هنگامی که مسدود سازی شناختی پدیدار می‌شود، ناراحتی ناشی از ابهام را کاهش می‌یابد، حتی اگر پاسخ های به دست آمده لزوما دقیق نباشند. به عنوان مثال، در مواجهه با یک موضوع پیچیده سیاسی، فردی که نیاز زیادی به مسدود سازی شناختی دارد، ممکن است به سمت یک توضیح ساده گرایانه گرایش پیدا کند، بدون توجه به نکات ظریف به نفع نتیجه گیری های واضح.

با این حال، پیگیری قطعیت هزینه دارد. با التزام به نتیجه‌گیری‌های زودهنگام، افراد ممکن است نسبت به اطلاعات جدید گشودگی کمتری پیدا کنند، در برابر تغییر مقاومت کنند و کمتر درگیر تفکر عمیق و انتقادی شوند. بنابراین نیاز به اطمینان می تواند به طور متناقضی رشد، یادگیری و توسعه فردی را محدود کند و در نهایت منجر به ایجاد جهان بینی سفت و سخت شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه مهارت تفکر انتقادی خود را تقویت کنیم؟ را مطالعه کنید.)

پوچی یقین

در حالی که عدم اطمینان می تواند منجر به ناراحتی شود، پایبندی به اطمینان می تواند منجر به اعتماد بیش از حد شود. این تمایل با اثر دانینگ-کروگر (Dunning–Kruger effect) نشان داده می شود، نوعی سوگیری شناختی که در آن افراد با دانش محدود در یک حوزه، شایستگی خود را بیش از حد برآورد می کنند. این اثر از نام روانشناسان دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger) گرفته شده است که دریافتند افراد با شایستگی پایین تمایل دارند توانایی های خود را بالاتر از همسالان آگاه تر ارزیابی کنند. این به این دلیل است که فقدان دانش، توانایی تشخیص محدودیت های خود را نیز مختل می کند.

اثر دانینگ-کروگر پوچ بودن یقین مطلق را نشان می دهد. کسانی که به باورهای نادرست خود اطمینان دارند کمتر به دنبال اطلاعات جدید هستند یا دیدگاه‌های جایگزین را در نظر می‌گیرند و این باعث می‌شود که آنها در برابر اشتباهات آسیب‌پذیرتر شوند. در نتیجه، یقین، در حالی که آرامش روانی موقتی را ارائه می دهد، می تواند منجر به تصمیم گیری های ناقص و از دست رفتن فرصت های رشد شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب 3 راه برای غلبه بر احساس پوچی را مطالعه کنید.)

پذیرش عدم قطعیت

اگرچه ناراحتی ناشی از عدم قطعیت طبیعی است، اما یادگیری پذیرش و حتی پذیرش عدم قطعیت می تواند مزایای قابل توجهی برای رشد فردی و فکری داشته باشد. دو مفهومی که به شکل‌گیری این رویکرد کمک می‌کنند، ذهنیت رشد و فروتنی فکری هستند.

ذهنیت رشد به این باور اشاره دارد که توانایی ها و هوش را می توان از طریق تلاش، یادگیری و پشتکار توسعه داد. بر خلاف یک طرز فکر ثابت، که در آن توانایی ها به صورت ایستا دیده می شوند، ذهنیت رشد افراد را تشویق می کند تا چالش ها و عدم اطمینان را به عنوان فرصت هایی برای یادگیری ببینند. این طرز تفکر به افراد اجازه می‌دهد بدون ترس از عدم اطمینان استقبال کنند، زیرا تمرکز را از اثبات خود به بهبود خود تغییر می‌دهد.

از سوی دیگر تواضع فکری شامل شناخت حدود دانش و گشودن به ایده های جدید است. این یکی از اجزای کلیدی تفکر انتقادی است که به افراد این امکان را می‌دهد تا باورهای خود را با درجه‌ای آزمایشی مناسب حفظ کنند و در صورت ارائه شواهد جدید، دیدگاه‌های خود را تنظیم کنند. فروتنی فکری رویکرد متعادل به یقین و عدم قطعیت را تشویق می کند که به واسطه آن می توان به دانش خود اطمینان داشت و در عین حال برای تجدید نظر در باورهای خود در پرتو اطلاعات جدید باز بود.

افرادی که دارای سطوح بالاتر فروتنی فکری هستند، بیشتر درگیر کنجکاوی معرفتی، تمایل به جستجوی اطلاعات و تعمیق درک خود از جهان هستند. آنها با پذیرش عدم قطعیت، ذهنیتی را پرورش می دهند که کاوش را به یقین سفت و سخت ارج می‌نهد و امکان سازگاری بیشتر در مواجهه با تغییر را فراهم می کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب قدرت پذیرش عدم قطعیت را مطالعه کنید.)

مزایای روانشناختی تحمل عدم قطعیت

تحمل عدم قطعیت می تواند تاب‌آوری و انعطاف پذیری را در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است تقویت کند. وقتی افراد یاد بگیرند که بپذیرند همه چیز تحت کنترل آنها نیست، برای مدیریت استرس و سازگاری با موقعیت های غیرقابل پیش بینی مجهزتر می شوند. این تغییر دیدگاه، امکان توسعه انعطاف‌پذیری روان‌شناختی را فراهم می‌آورد که شامل تطبیق افکار و رفتار فرد با موقعیت‌ها و چالش‌های جدید است. انعطاف‌پذیری روان‌شناختی افراد را قادر می‌سازد تا بر آنچه که می‌توانند کنترل کنند، تمرکز کنند.

علاوه بر این، پذیرش عدم قطعیت می تواند خلاقیت و مهارت های حل مسئله را افزایش دهد. هنگامی که افراد با تمایل به مسدود شدن فوری محدود نمی شوند، به احتمال زیاد راه حل های جایگزین را جستجو می کنند و خارج از چارچوب فکر می کنند. این گشودگی نسبت به عدم قطعیت می تواند منجر به ایده های نوآورانه و تمایل بیشتر به ریسک های حساب شده شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه راحت‌تر ریسک کنیم؟ را مطالعه کنید.)

یافتن تعادل

با پذیرش عدم اطمینان به عنوان بخشی طبیعی از زندگی، بار نیاز به همه پاسخ ها را رها می کنیم و ذهنیت سازگارتر و انعطاف پذیرتر را در مواجهه با چالش ها پرورش می دهیم. اگرچه عدم قطعیت ممکن است همیشه مقداری ناراحتی را به همراه داشته باشد، پذیرش آن می تواند نحوه درک ما از جهان و خود را تغییر دهد. این تغییر دیدگاه به ما این امکان را می دهد که ناشناخته‌ها را نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان یک فرصت ببینیم. فرصتی که یادگیری، کاوش و رشد مستمر را دعوت می کند. با پذیرش عدم قطعیت، ما مسیری را برای کشف مادام العمر باز می کنیم، جایی که هر لحظه فرصتی برای تکامل و تطبیق در جهانی همیشه در حال تغییر است.

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نویسی

گروه درمانی اضطراب اجتماعی