نکات کلیدی این مطلب:
- وابستگی فقط یک سازه فرهنگی نیست، بلکه عمیقاً در تاریخ تکاملی ما ریشه دارد.
- در حالی که وابستگی می تواند افراد را به هم نزدیک کند، همچنین می تواند باعث اختلافات شدید اجتماعی و سیاسی شود.
- برخی از ویژگی های شخصیتی با نیاز کمتر به وابستگی مرتبط است.
کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است. از لحظه ای که به دنیا می آییم، وارد دنیایی می شویم که در آن روابط و ارتباطات با دیگران نقش اساسی در رشد، رفاه و نشاط کلی ما دارد.
نیاز به تعلق داشتن، عضوی از یک گروه بودن و ایجاد ارتباطات معنادار جنبه اساسی تجربه انسانی است. این انگیزه روانی به عنوان وابستگی شناخته می شود و پیامدهای عمیقی بر نحوه زندگی، تصمیم گیری و تعامل ما با دیگران دارد.
مبانی تکاملی وابستگی
وابستگی فقط یک سازه فرهنگی نیست، بلکه عمیقاً در تاریخ تکاملی ما ریشه دارد. انسانهای اولیه که پیوندهای اجتماعی محکمی ایجاد کرده بودند، احتمال بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل داشتند. عضویت در قبیله حفاظت، دسترسی به منابع و فرصتهایی برای همکاری فراهم کرد. این مزیتهای تکاملی در طول نسلها منتقل شدهاند و نیاز به وابستگی را به یکی از جنبههای اصلی روانشناسی انسان تبدیل کردهاند.
تحقیقات از این ایده حمایت می کند و نشان می دهد که نیاز به تعلق انگیزه اساسی انسان است. نیاز به تعلق (میل به دلبستگی های بین فردی به عنوان انگیزه اساسی انسان) استدلال می کند که شکل گیری و حفظ روابط قوی و پایدار به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی اولیه مانند غذا و آب برای رفاه ما حیاتی است. این نیاز ما را به جستجوی تعاملات اجتماعی، ایجاد دوستی و حفظ روابط نزدیک با خانواده و عزیزان سوق می دهد. (پیشنهاد میشود مطلب درک مفهوم فضای بین محرک و پاسخ را مطالعه کنید.)
مزایای روانشناختی وابستگی
وابستگی مزایای روانی متعددی را ارائه می دهد که به رفاه کلی ما کمک می کند. یکی از مهمترین آنها احساس امنیت و حمایت است که از عضویت در یک گروه ناشی می شود. وقتی میدانیم افرادی را داریم که میتوانیم به آنها تکیه کنیم (اعضای خانواده، دوستان یا همکاران) در مواجهه با چالش های زندگی احساس امنیت و اطمینان بیشتری می کنیم.
علاوه بر این، وابستگی می تواند عزت نفس ما را افزایش دهد. پذیرفته شدن توسط دیگران و احساس ارزشمند بودن در یک گروه، احساس شایستگی ما را تقویت می کند. تحقیقات نشان داده است افرادی که سطوح بالاتری از ارتباط اجتماعی را تجربه می کنند، عزت نفس بالاتری دارند و کمتر احساس تنهایی و افسردگی را تجربه می کنند.
علاوه بر این، وابستگی با سلامت جسمانی بهتر مرتبط است. مطالعه ای که توسط هولت لانستاد (Holt Lunstad) انجام شد نشان داد که احتمال بقا در افرادی که روابط اجتماعی قوی دارند در مقایسه با افرادی که روابط اجتماعی ضعیف تری دارند، 50 درصد بیشتر است. این تأثیر در سن، جنسیت و وضعیت سلامتی ثابت بود و تأثیر عمیقی را که ارتباطات اجتماعی می تواند بر سلامت کلی ما داشته باشد برجسته می کند. (پیشنهاد میشود مطلب چگونگی تاثیر “اکسی توسین” بر روابط اجتماعی ما را مطالعه کنید.)
سمت تاریک وابستگی
در حالی که وابستگی می تواند افراد را به هم نزدیک کند، همچنین می تواند بین کسانی که به یک گروه (افراد درون گروهی) تعلق دارند و کسانی که تعلقی به گروه ندارند (افراد برون گروهی) اختلاف ایجاد کند. این تقسیمبندی میتواند منجر به سوگیری درون گروهی شود، جایی که ما اعضای گروه خود را بر سایر گروهها ترجیح میدهیم. در موارد شدید، این می تواند منجر به تعصب، تبعیض و حتی درگیری های اجتماعی یا سیاسی شود.
نظریه هویت اجتماعی توضیح می دهد که چگونه وابستگی ما به گروه های خاص به خودپنداره ما کمک می کند و چگونه این به نوبه خود بر نگرش ما نسبت به دیگران تأثیر می گذارد. بر اساس این نظریه، ما خود و دیگران را در گروههایی دستهبندی میکنیم و این دستهبندی اساس هویت اجتماعی ما را تشکیل میدهد. سپس گروه خود (افراد درون گروهی) را با گروه های دیگر (افراد برون گروهی) مقایسه می کنیم و تمایل داریم که گروه خود را مطلوب تر ببینیم. این می تواند منجر به طیفی از رفتارهای منفی، از جمله کلیشه سازی و تعارض بین گروهی شود. (پیشنهاد میشود مطلب غلبه بر مشکلات سبک های دلبستگی را مطالعه کنید.)
درک کسانی که به وابستگی کمتری نیاز دارند
در حالی که بیشتر مردم نیاز شدیدی به وابستگی دارند، افرادی هستند که به نظر می رسد به ارتباط اجتماعی کمتری نیاز دارند. این افراد اغلب به جای جستجوی گسترده در شبکه های اجتماعی برای برقراری ارتباط و دوستی، تنهایی را ترجیح می دهند یا فقط چند رابطه نزدیک را حفظ می کنند. درک اینکه چه چیزی به نیاز کمتر به وابستگی کمک می کند، می تواند بینش های ارزشمندی در مورد تنوع رفتار اجتماعی انسان ارائه دهد.
ویژگی های شخصیتی و نیازهای وابستگی
تحقیقات نشان داده است که برخی از ویژگی های شخصیتی با نیاز کمتر به وابستگی مرتبط است. یکی از ویژگی هایی که در این زمینه به خوبی مطالعه شده است، درون گرایی است. درونگراها تمایل دارند که محتاط تر باشند، از فعالیت های انفرادی لذت ببرند و ممکن است در اثر تعامل اجتماعی بیش از حد احساس خستگی کنند. این بدان معنا نیست که آنها برای روابط ارزشی قائل نیستند. در عوض، آنها تمایل دارند ارتباطات عمیق تر و یک به یک را به تعاملات گروهی بزرگتر ترجیح دهند. مدل پنج ویژگی اصلی شخصیت، که شامل درونگرایی/برونگرایی به عنوان یکی از ابعاد آن است، نشان می دهد که چگونه درونگراها ممکن است به سادگی آستانه پایین تری برای تحریک اجتماعی داشته باشند، که به کاهش نیاز آنها به وابستگی کمک می کند.
یکی دیگر از ویژگی های شخصیتی مرتبط با نیاز کمتر به وابستگی، استقلال است. افرادی که امتیاز بالایی در استقلال دارند، برای خودکفایی و خودمختاری ارزش قائل هستند و اغلب ترجیح می دهند به جای اینکه از دیگران حمایت دریافت کنند، به خود تکیه کنند. این ویژگی می تواند در تقویت تابآوری و خودکارآمدی مفید باشد، اما ممکن است به ارتباطات اجتماعی کمتر و نیاز کمتر درک شده به وابستگی منجر شود. (پیشنهاد میشود مطلب 4 راهکار برای بهینه سازی سلامت اجتماعی را مطالعه کنید.)
تأثیرات فرهنگی بر نیازهای وابستگی
عوامل فرهنگی نیز می توانند بر میزان تمایل افراد به وابستگی تأثیر بگذارند. در فرهنگهای فردگرا، مانند فرهنگهایی که در بسیاری از کشورهای اروپای غربی یافت میشوند، تأکید زیادی بر استقلال، اتکا به خود و دستاوردهای فردی وجود دارد. افرادی که در این فرهنگ ها بزرگ شده اند ممکن است این ارزش ها را درونی کنند و به وابستگی گروهی و پیوند اجتماعی اهمیت کمتری بدهند. این تأکید فرهنگی بر استقلال میتواند به کاهش نیاز به وابستگی کمک کند، زیرا افراد اهداف شخصی و خودکفایی را بر روابط جمعی اولویت میدهند.
در مقابل، فرهنگهای جمعگرا ارزش بالاتری برای هماهنگی گروهی، پیوندهای خانوادگی و اجتماع قائل هستند. افراد این فرهنگ ها اغلب به دنبال روابط اجتماعی و حفظ روابط نزدیک هستند که نشان دهنده نیاز بالاتر به وابستگی است. (پیشنهاد میشود مطلب نقش آگاهی اجتماعی در شکل دادن روابط و تعاملات را مطالعه کنید.)
پیچیدگی ارتباطات انسانی
تعامل بین نیاز ما به وابستگی و عواملی که این نیاز را شکل می دهند، پیچیدگی ارتباط انسانی را برجسته می کند. در حالی که تاریخ تکاملی و محیط فرهنگی ما را به سمت ایجاد پیوند سوق می دهد، تفاوت های فردی به ما یادآوری می کند که هیچ طرح یا الگویی برای نحوه ارتباط ما با دیگران وجود ندارد. برای برخی، کشش اجتماع و تعامل اجتماعی نیروی قدرتمندی است که برای کیفیت زندگی و رفاه آنها ضروری است. برای دیگران، استقلال و تنهایی مسیر متفاوتی را برای رسیدن به موفقیت ارائه می دهد.
با درک و پذیرش این تنوع، میتوانیم بهتر در دنیای اجتماعی حرکت کنیم، محیطهایی را پرورش دهیم که نیازهای منحصربهفرد هرکس برای ارتباط یا فقدان آن مورد احترام و ارزش قرار میگیرد. در پایان، غنای تجربه انسانی در توانایی ما برای ایجاد تعادل بین تمایل به تعلق و نیاز به فردیت نهفته است.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
- تله سازگاری در روابط عاطفی و اجتماعی
- 20 روش برای احساس تنهایی کمتر و ارتباط بیشتر
- درک تأثیر ابزارهای دیجیتال و رسانه های اجتماعی بر سلامت روان
- 7 نکته برای ایجاد روابط اجتماعی قوی تر
- 2 نکته برای غلبه بر اضطراب اجتماعی
- ابزارهایی برای مقابله با تنهایی
- 10 رفتاری که نشان دهنده اضطراب اجتماعی شماست
- تاثیر عمیق باورهای شما
- مواجهه با ترس از آینده با 7 تکنیت عملی
- روانشناسی نفرت
- سلام غریبه؛ غلبه بر ترس برقراری ارتباط
- 15 حقیقتی که باید در مورد احساس تنهایی بدانید
- 2 حقیقت تازه درباره عوارض تنهایی که همه باید از آن آگاه باشند.
- 14 نشانهای که میگوید شما نیاز به زمان تنهایی دارید