چرا جلوگیری از پرخوری سخت است؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

چرا جلوگیری از پرخوری سخت است؟

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • کشور در میانه همه‌گیری چاقی قرار دارد و در حال حاضر میزان چاقی در کشور 24.2 درصد و میزان اضافه وزن 36.7 درصد می‌باشد.
  • لابی‌گران مواد غذایی برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های کشاورزی، استانداردهای بهداشت مواد غذایی، مقررات برچسب‌گذاری و دستورالعمل‌های غذایی تلاش زیادی می‌کنند.
  • بسیاری از مردم (از جمله برخی از متخصصان سلامت) اختلالات خوردن را به قدرت اراده و خودکنترلی ارتباط می‌دهند. اما چنین دیدگاهی بیش از حد ساده انگارانه است.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – کشور ما ایران، در میانه همه‌گیری فزاینده چاقی قرار دارد و در حال حاضر میزان چاقی در کشور 24.2 درصد، میزان اضافه وزن 36.7 درصد و میزان افرادی که کاهش وزن داشته‌اند 2.8 درصد می‌باشد. همچنین 36 درصد افراد در کشور وزن نرمال دارند. پرخوری اجباری و ناسالم مسلماً یکی از نادیده گرفته ترین، پیچیده ترین و چالش برانگیزترین رفتارهایی است که باعث پدیدار شدن چنین آماری می‌شود. حضور همه جانبه غذاهای مختلف در زندگی روزمره، ارتباط عاطفی ما با غذا خوردن و فشارهای مرتبط با آن، رابطه ما با غذا و تغذیه را پیچیده کرده است. در این مطلب ۱۱ دلیل را بررسی خواهیم کرد که چرا پرخوری اجباری می تواند بسیار چالش برانگیز باشد و چرا می‌تواند در برابر درمان های سنتی مقاوم باشد.

غذاهای فرآوری شده می‌توانند اعتیادآور داشته باشند. در حالی که متخصصان غذا را مانند مواد مخدر یا قمار «اعتیادآور» نمی‌دانند، غذاهای فوق فرآوری شده (به ویژه آنهایی که قند و چربی سنگین دارند) می‌توانند به شدت سیستم پاداش مغز را فعال کنند. این می تواند باعث پرخوری اجباری شود، زیرا مغز و بدن یاد می گیرند که به طور فزاینده ای میل به لذت فوری حاصل از آن داشته باشند.

در حالی که اثرات آنها با موادی مانند کوکائین متفاوت است، اما می‌توانند در ترشح دوپامین مشابه باشند. تحقیقات انجام‌شده در دانشگاه پرینستون (Princeton University) نشان داد که وقتی موش‌ها شکر مصرف می‌کردند، مغزشان افزایش سطح دوپامین مشابه آنچه در اعتیاد به مواد اتفاق می‌افتد را تجربه می‌کرد.

غذاهای ناسالم بدون در نظر گرفتن سن به راحتی در دسترس هستند. در ایران، اکثر ما در نزدیکی یک سوپرمارکت یا هایپر مارکت زندگی می کنیم و هیچ محدودیت سنی برای خرید مواد غذایی ناسالم وجود ندارد. این فراگیر بودن و در دسترس بودن می‌تواند پرخوری اجباری را برای بسیاری امکان پذیر کند. به همین دلیل، برخی استدلال کرده اند که با توجه به آسیب هایی که مصرف بیش از حد می‌تواند ایجاد کند، باید محدودیت های سنی برای خرید مواد غذایی فرآوری شده وجود داشته باشد.

لابی مواد غذایی دارای نفوذ قدرتمندی است. بسیاری نمی‌دانند که شرکت های بزرگ مواد غذایی، مشاغل کشاورزی و انجمن های تجاری هزینه های قابل توجهی را صرف لابی گری و مشارکت های سیاسی برای شکل دادن به سیاست ها و قوانین عمومی می‌کنند. لابی‌گران مواد غذایی برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های کشاورزی، استانداردهای ایمنی مواد غذایی، مقررات برچسب‌گذاری و دستورالعمل‌های غذایی تلاش زیادی می‌کنند. به عنوان مثال، آنها اغلب از یارانه برای محصولات خاصی مانند ذرت و سویا که مواد اصلی در غذاهای فرآوری شده هستند حمایت می کنند و در نتیجه بر محصولات موجود و مقرون به صرفه تأثیر می گذارند.

ناتوانی در پرهیز از غذا خوردن. برخلاف مواد مخدر و رفتارهای مشکل ساز که در صورت تمایل می‌توان از آنها کاملاً اجتناب کرد، خوردن برای بقا ضروری است و پرهیز را غیر ممکن می‌کند.

مصرف بیش از حد عادی شده. از نظر فرهنگی و مقبولیت اجتماعی، مصرف بیش از حد شکر (یعنی خوردن کیک در جشن تولد) یا نمک (یعنی خوردن پاپ کورن در سینما) می‌تواند مصرف بیش از حد را برای برخی افراد آسان‌تر کند، که در برخی موارد می‌تواند منجر به مشکلات سلامتی طولانی‌مدت (بیماری هایی مانند چاقی، مشکلات قلبی و دیابت) شود. علاوه بر این، ما مصرف میان‌وعده (اغلب غذاهای فرآوری‌شده) را عادی کرده‌ایم، حتی اگر برای بسیاری از نظر تغذیه یا کالری لازم نباشد.

خوردن یکی از اصلی‌ترین فعالیت های جمعی است. غذا خوردن اصلی ترین فعالیتی است که ما با هم در بیشتر فرهنگ ها و جوامع انجام می‌دهیم. این تا حد زیادی سالم، طبیعی و لذت بخش است. اما برای برخی، بسیاری از رویدادهای متمرکز بر غذا می‌تواند تمایل به پرخوری را تشدید کند و پیدا کردن راه‌های جدید برای گذراندن وقت با هم ممکن است چالش‌برانگیز باشد.

در برخی از خانواده‌ها، غذا خوردن تنها راه عشق و محبت است. در بسیاری از فرهنگ ها، غذا خوردن با خانواده عمیقاً با عشق و محبت پیوند خورده است. برای مثال، والدین ممکن است با تهیه غذای مورد علاقه کودک ابراز عشق کنند. در بسیاری از ادیان، تعطیلات حول اعیاد می چرخد ​​که نماد سلامت، وحدت و حمایت است.

در حالی که ابراز عشق از طریق غذا طبیعی است و ذاتا ناسالم نیست، اما در برخی موارد ارتباط بین غذا و عشق می‌تواند آنقدر شدت پیدا کند که غذا جایگزین سایر انواع ابراز محبت شود. ممکن است فردی ناخودآگاه غذا خوردن را با دوست داشتن و مراقبت کردن یکی بداند و با گذشت زمان، غذا ممکن است وسیله اصلی او برای تسکین زخم های عاطفی باشد. این می تواند به الگوهای ناسالم پرخوری یا خوردن احساسی جدا از نیازهای کالری یا تغذیه کمک کند.

وقتی کسی در زندگی شما نیست، غذا همیشه در کنار شما هست. برای برخی، مواد غذایی ناسالم و فرآوری شده می‌تواند به عنوان منبع قابل اعتمادی از آسایش در مواقعی که حمایت انسانی وجود ندارد، باشد. در مواقع پریشانی عاطفی، تنهایی یا روابط بین فردی تیره و تار، پرخوری (به ویژه غذاهای سرشار از قند، چربی یا کربوهیدرات) می‌تواند تسکین موقتی ایجاد کند. غذای ناسالم و فرآوری شده اغلب به راحتی در دسترس است و می تواند رضایت فوری را به همراه داشته باشد.

این امر الگویی ایجاد می‌کند که در آن افراد از خوردن به عنوان مکانیزمی برای مقابله استفاده می‌کنند تا خلاء ناشی از نیازهای عاطفی برآورده نشده را پر کنند. با گذشت زمان، این می‌تواند به واکنشی معمول به استرس یا درد عاطفی تبدیل شود و هنگامی که ارتباطات انسانی نتواند حمایت عاطفی مورد نیاز را فراهم کند، غذاهای ناسالم را به عنوان منبع قابل اعتمادی از آرامش تقویت می‌کند. بنابراین غذا خوردن، بیشتر به مدیریت احساسات می‌پردازد نه رفع گرسنگی.

ما کنترل درستی روی رفتار غذایی خود نداریم. بسیاری از مردم (از جمله برخی از متخصصان سلامت) اختلالات خوردن را در درجه اول به قدرت اراده و خودکنترلی ارتباط می‌دهند. این دیدگاه بیش از حد ساده انگارانه است و سایر عوامل مهمی را که رفتار غذایی ما را شکل می‌دهند (مانند آسیب های گذشته یا تروما) نادیده می‌گیرد. (پیشنهاد می‌شود مطلب درمان تروما، التیام زخم های گذشته را مطالعه کنید.)

پژوهش های علمی اخیر و نظرات متخصصان به طور فزاینده ای نشان می‌دهد افرادی که از اختلالات خوردن (از جمله اختلال پرخوری عصبی) رنج می برند، کنترل کاملی بر رفتارهای غذایی خود ندارند. این اختلالات شرایط پیچیده سلامت روانی هستند که تحت تأثیر عواملی مانند ژنتیک قرار دارند. شرایط سلامت روان مانند تروما، اضطراب، افسردگی و محرک های محیطی اختلالات خوردن، اغلب مکانیسم های مقابله‌ای برای مقابله با پریشانی عاطفی هستند نه صرفاً مسائل مربوط به خودکنترلی. (پیشنهاد می‌شود مطلب اختلال پرخوری عصبی چیست؟ نکات مهم + 3 راه درمان
را مطالعه کنید.)

همچنین افراد ممکن است آگاهانه یا ناآگانه، وضعیت خود را کلید هویت خود بدانند. علاوه بر این، ماهیت اجباری پرخوری با تغییراتی در شیمی مغز مرتبط است که کنترل غذا خوردن را برای مبتلایان دشوار می‌کند.

بدن ما برای دفاع در برابر قحطی طراحی شده است. بدن ما از نظر بیولوژیکی برای پاسخگویی به تهدید قحطی برنامه ریزی شده است، مکانیزم بقای انسان که طی هزاران سال توسعه یافته است. بدن انسان زمانی که مصرف غذا کاهش می‌یابد، واکنش تدافعی نشان می‌دهد، متابولیسم را کاهش می‌دهد و سیگنال های گرسنگی را افزایش می دهد تا انرژی را حفظ کند. این ویژگی تکاملی برای اجداد ما، که با منابع غذایی غیرقابل پیش‌بینی مواجه بودند و برای زنده ماندن در دوره‌های طولانی بدون آن نیاز به ذخیره‌سازی موثر انرژی داشتند، بسیار مهم بود.

در دوران مدرن، منابع غذایی ما فراوان و به راحتی قابل دسترسی است. با این حال بدن ما هنوز با همان سیم کشی قدیمی کار می‌کند. این عدم تطابق بین برنامه‌ریزی بیولوژیکی ما و محیط فعلی ما که مملو از مواد غذایی ناسالم می‌باشد، می‌تواند منجر به چالش‌هایی شود و تنظیم عادات غذایی را در محیطی که غذاهای پرکالری و ناسالم فراوان و به راحتی به دست می‌آیند، دشوار می‌سازد. درک این پس‌زمینه تکاملی می‌تواند به توضیح اینکه چرا حفظ رابطه سالم با غذا در دنیای امروز بسیار چالش برانگیز است کمک کند.

غذاهای فرآوری شده اغلب ارزان تر از غذاهای سالم هستند. غذاهای سالم اغلب هزینه بیشتری دارند و نیاز به آماده سازی بیشتری دارند. همین مسئله غذاهای فوق فرآوری شده را وسوسه انگیزتر و به طرز فریبنده ای راحت می‌کند.

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نویسی

گروه درمانی اضطراب اجتماعی