نکات کلیدی این مطلب:
- با وجود اینکه میدانیم منتقدان درونی ما به ما آسیب میرسانند، اما بسیاری از افراد تلاش میکنند تا انتقاد از خود را رها نکنند.
- ترس از متوسط بودن، اغلب به عنوان یکی از اصلی ترین دلایلی است که افراد نمی خواهند منتقد درونی خود را رها کنند.
- پذیرفتن معایب خود از طریق مهربانی و تشویق، باعث رشد و توسعه ما در زندگی میشود.
کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – در دنیای خودسازی و توسعه فردی، اغلب روایتی غالب وجود دارد که ما را تشویق میکند منتقد درونیمان را ساکت کنیم تا آن را به دورترین فرورفتگیهای ذهنمان برانیم. به ما گفته می شود که این ندای درونی، با انتقادات و منفی نگری های بی امان خود، برای رفاه ما مضر است و مانع پیشرفت ما می شود. با این حال، علیرغم تمام تلاشهایمان برای سرکوب آن، بسیاری از ما به طرز عجیبی تمایلی به رها کردن این همراه آشنا نداریم.
اما چرا خداحافظی با منتقد درونی که اعتماد به نفس شما را می کشد اینقدر سخت است؟ چه چیزی شما را به قضاوت آن وابسته نگه میدارد، حتی وقتی میدانید که ضرر بیشتری به شما میرساند تا سود؟
ترس از متوسط بودن
به طور متناقض، منتقد درونی اغلب خود را به عنوان یک نیروی انگیزشی در می آورد و شما را به تلاش برای کمال و تعالی سوق می دهد. بسیاری از این می ترسند که بدون قضاوت های سخت منتقد درونی، از خود راضی شوند و به جای اصرار برای دستیابی به پتانسیل کامل خود، به حد متوسط رضایت دهند. به این ترتیب، منتقد درونی با آرزوهای شما عجین می شود و شما را متقاعد می کند که حضور او برای موفقیت ضروری است.
واقعیت این است که منتقد درونی شما را از بین می برد و به اعتماد به نفس شما لطمه می زند، نه اینکه شما را بهتر کند. والدین به نوعی به طور غریزی می دانند که سرزنش فرزندشان زمانی که کودک در حال یادگیری راه رفتن است کارساز نیست. در عوض، آنها می دانند که از صدای تشویق کننده استفاده کنند. جایگزین کردن منتقد با صدایی که شما را تشویق کند به جای اینکه شما را تخریب کند، شما را بسیار جلوتر خواهد برد. (پیشنهاد میشود مطلب فرار از تله کمال گرایی؛ 7 نشانه و 7 راه حل را مطالعه کنید.)
آشنایی باعث ایجاد آسایش می شود
منتقد درونی، چه خوب و چه بد، حضور دائمی در زندگی شما داشته است. این صدایی است که شاید از کودکی به شنیدن آن عادت کرده اید. به طرز عجیبی، انتقادات آن میتواند مانند شکلی منحرف از اعتبار باشد که الگوها و باورهای آشنا را در مورد خودتان تقویت میکند، مهم نیست که چقدر مضر باشند.
مکانیزم مقابلهای
برای برخی، منتقد درونی به عنوان یک مکانیسم مقابله ای همچون سپری آهنین در برابر آسیب پذیری و طرد شدن عمل می کند. با انتقاد پیشگیرانه از خودتان، ممکن است سعی کنید خود را از انتقادات احتمالی دیگران محافظت کنید. با این باور که اگر اولین نفری باشید که به عیوب خود اشاره می کنید، هنگامی که دیگران به آنها اشاره می کنند کمتر آسیب می بینید. این یک مکانیسم دفاعی ناقص است، اما مکانیزمی میباشد که عمیقاً در روان شما ریشه دوانده است.
تهویه سازی فرهنگی
جامعه ما اغلب انتقاد از خود را نشانه فروتنی و خودآگاهی می داند. از سنین پایین به ما یاد میدهند که خودانتقادگر باشیم و دائماً خودمان را ارزیابی کنیم و بهبود دهیم. در نتیجه، یاد میگیرید که این روایت فرهنگی را درونی کنید و خودانتقادی را با فضیلت و ارزش خود یکسان بدانید. (پیشنهاد میشود مطلب قربانی تربیت و فرهنگ آلوده نباشید را مطالعه کنید.)
پیوست هویت
با گذشت زمان، می توانید آنقدر با منتقد درونی خود یکی شوید که با هویت شما در هم آمیخته شود. شما به اشتباه فکر میکنید که بدون تفسیر مداوم آن، ارتباط خود را با کسی که هستید از دست میدهید و فقدان انتقاد باعث ایجاد خلأ در هویت شما میشود.
حرکت به سوی خود مهربانی
شناخت دلایل دلبستگی شما به منتقد درونی اولین قدم به سوی رهایی است. این در مورد پذیرش این است که اگرچه منتقد درونی ممکن است در مقطعی از زندگی شما به هدفی رسیده باشد، اما حضور آن دیگر برای رشد و رفاه شما مفید نیست.
به جای ساکت کردن منتقد درونی خود از طریق زور و سرکوب، می توانید رابطه دلسوزانه تری با خودتان ایجاد کنید. مهربانی با خود مستلزم این است که با خودمان با همان شفقت و درکی رفتار کنیم که در زمان سختی ها به یک دوست ارائه می کنیم. این بدان معناست که بدون قضاوت، عیب و نقصهای خود را بپذیرید و بدون در نظر گرفتن دستاوردها یا کاستیهایتان، بدانید که ارزش شما ذاتی است.
با پذیرفتن مهربانی با خود، می توانید شروع به شل کردن چنگال منتقد درونی کنید و فضایی برای پذیرش و رشد خود ایجاد کنید. این سفری است مملو از چالش ها و ناکامی ها، اما سفری میباشد که در نهایت به صلح، رضایت و اصالت بیشتر منجر می شود. (پیشنهاد میشود مطلب 8 استراتژی ساده برای تقویت شفقت به خود را مطالعه کنید.)
بنابراین، با ظالمی که منتقد درونی شماست، صحبت کنید. به او بگویید برود زیرا دیگر نیازی به او ندارید یا حضورش را نمیخواهید. به صدای حامی مهربان خود گوش دهید، زیرا وقتی نقص های خود را در آغوش می گیریم، زیبایی انسانیت خود را کشف می کنیم.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
- رمزگشایی ریشه ها و هدف منتقد درونی
- 5 گام ساده برای مقابله با تفکر انتقادی
- 7 استراتژی موثر برای غلبه بر مقایسه خود با دیگران
- آیا اعتماد به نفس دارید؟
- 4 روش برای متوقف کردن نفرت از خود
- چگونه مهارت تفکر انتقادی خود را تقویت کنیم؟
- 16 نشانهای که میگوید شما توسط والدین انتقادگر بزرگ شده اید.
- چگونه « انتقاد از خود » را شکست دهیم؟
- حقایق سختی که باید بشنویم