چرا زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق می‌کنند؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

چرا زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق می‌کنند؟

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • زنان بیشتر از مردان تمایل دارند ابتکار عمل را برای طلاق به دست بگیرند.
  • در اغلب موارد، مردان از ازدواج مزایای بیشتری از جمله سلامت، چشم‌انداز شغلی و حتی امید به زندگی به دست می‌آورند.
  • بی‌میلی مردان به ترک زندگی مشترک به عوامل زیادی مانند ترس از تنهایی و انتظارات فرهنگی بستگی دارد.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – وقتی صحبت از پایان دادن به زندگی مشترک می‌شود، در اغلب موارد زنان پیش قدم می‌شوند. این الگو توسط دهه‌ها تحقیق پشتیبانی می‌شود. مردان نسبت به زنان تمایل بیشتری به زندگی مشترک نشان می‌دهند و مشخص شده است که حضور در زندگی مشترک امید به زندگی، چشم‌انداز شغلی و سلامت کلی مردان را افزایش می‌دهد.

با این حال، برای زنان این بده بستان‌ها مبهم‌تر است. زنان مجرد اغلب از نظر عاطفی و جسمی بیشتر از همسالان متأهل خود شکوفا می‌شوند، در حالی که مردان مجرد با خطرات بیشتری از جمله تنهایی، مشکل سلامت و مرگ زودرس روبرو هستند.

در واقع، تحقیقات نشان می‌دهد که زنان در مقایسه با مردان، در دوران مجردی بسیار بهتر عمل می‌کنند و سطح رضایت بالاتری از وضعیت تاهل و زندگی خود دارند. همچنین، آنها تمایل کمتری به داشتن شریک زندگی نسبت به مردان دارند.

در مقابل، وابستگی مردان به ازدواج اغلب آنقدر عمیق است که حتی وقتی از شریک زندگی خود ناراضی هستند، احتمال کمتری دارد که درخواست طلاق بدهند.

در این مطلب چهار دلیل وجود دارد که پاسخ می‌دهد چرا مردان ممکن است ترک زندگی مشترک را دشوار بدانند.

چرا زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق می‌کنند؟

۱. مردان احساس وابستگی به فرزندانشان دارند.

برای بسیاری از مردان، انتخاب ماندن لزوماً به عشق به همسرشان مربوط نمی‌شود، بلکه به دلیل حس مسئولیت قوی نسبت به فرزندانشان است. آنها ممکن است احساس کنند که ترک رابطه به معنای شکست خانواده و تباهی فرزندانشان است. حتی اگر رابطه با همسرشان رضایت‌بخش نباشد.

در مطالعه‌ای که وضعیت پدران جدا شده از «خانه» را بررسی می‌کرد، بسیاری از مردان خانه را نه فقط به عنوان یک فضای فیزیکی، بلکه به عنوان ترکیبی از احساسات، روابط، روال‌ها و محیط زندگی توصیف کردند. با وجود تلاش‌هایشان برای مشارکت در فعالیت‌های معنادار و ایجاد محیط‌های حمایتی عاطفی، این پدران اغلب احساس فقدان یا ناامنی را تجربه می‌کردند.

فرزندانشان همیشه خانه پدرشان را به عنوان خانه «اصلی» خود نمی‌دیدند و اغلب خانه مادرشان را به عنوان «خانه واقعی» خود می‌شناختند. این تصور باعث می‌شد برخی از پدران احساس کنند که تلاش‌هایشان ممکن است به طور کامل شناخته شده یا ارزشمند نباشد. وقتی فرزندانشان حضور نداشتند، خانه اغلب خالی به نظر می‌رسید و این باعث می‌شد احساس کنند خانه فقط زمانی واقعاً وجود دارد که بچه‌ها آنجا باشند.

واقعیت عاطفیِ احساسِ نادیده گرفته شدن، احساسی است که بسیاری از مردان متأهل بی‌سروصدا با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. بنابراین، حتی در مواجهه با رابطه‌ی ناخوشایند، ممکن است تصمیم بگیرند که در آن رابطه بمانند. چنین تصمیمی بیشتر به دلیل وظیفه، احساس گناه یا انتظارات فرهنگی می‌باشد، نه ارتباط عاطفی یا رضایت فردی. (پیشنهاد می‌شود مطلب از عشق تا ویرانی را مطالعه کنید.)

۲. مردان نگران از دست دادن ثبات هستند.

برای بسیاری از مردان، طلاق نه تنها آشفتگی عاطفی، بلکه عدم اطمینان عمیق در مورد آینده را نیز به همراه دارد. بی‌ثباتی مالی، تنهایی و اختلال در روال‌های آشنا، ترس از ناشناخته‌ها را تشدید می‌کند. چشم‌انداز شروع دوباره می‌تواند برای آنها طاقت‌فرسا باشد و با مغالطه سرمایه‌گذاری‌های (مادی و به ویژه عاطفی) بلندمدت از دست رفته، تشدید می‌شود.

تحقیقات این تنش را برجسته می‌کنند. در حالی که افراد مطلقه مسن اغلب آزادی و تنهایی را همزمان تجربه می‌کنند، سایر افراد رهایی از ازدواج‌های ناموفق را فرصتی برای دنبال کردن خواسته‌های سرکوب‌شده توصیف کردند و برخی دیگر نیز با انزوا دست و پنجه نرم می‌کردند.

با این حال، مسیر پس از طلاق مردان با زنان متفاوت است. یک مطالعه جامعه‌شناسی در سطح جهانی نشان داد که مردان بیشتر به دنبال ازدواج مجدد هستند که نشان دهنده وابستگی مداوم آنها به ازدواج برای مراقبت و همراهی است. در مقابل، زنان از ترس بار مراقبت بیشتر، تمایل کمتری به ازدواج دارند.

روی هم رفته، این یافته‌ها یک پارادوکس را برجسته می‌کنند: مردان ممکن است به دلیل ترس از بی‌ثباتی در ازدواج‌های ناموفق بمانند، اما از نظر عاطفی نیز به این نهاد وابسته هستند. حتی زمانی که طلاق تسکین‌دهنده است، میل به بازسازی پیوندهای زناشویی همچنان ادامه دارد. این نشان می‌دهد که ازدواج همچنان تکیه‌گاهی اصلی برای امنیت عاطفی بسیاری از مردان است.

۳. مردان به سرکوب خود احساسات عادت دارند.

به بسیاری از مردان آموزش داده نشده است که چگونه ضعف‌های خود را ابراز کنند یا حتی نارضایتی عاطفی را تشخیص دهند؛ این امر منجر به عادی‌سازی نارضایتی آنها می‌شود. با گذشت زمان، سرکوب احساسات می‌تواند باعث شود مردان ناراحتی را به عنوان «بخشی از زندگی» بپذیرند.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۵ در (Journal of Social and Personal Relationships) منتشر شد، نشان می‌دهد که وقتی مردان احساسات خود را سرکوب می‌کنند، به رضایت از رابطه (به ویژه در اوایل ازدواج) آسیب می‌رساند. با افزایش نارضایتی، نحوه مدیریت احساسات همسران تغییر می‌کند و اغلب باعث می‌شود زن و شوهر از نظر عاطفی از یکدیگر جدا شوند.

با گذشت زمان، این پویایی می‌تواند حس گرفتاری ایجاد کند. برخی از مردان با وجود احساس عمیق نارضایتی برای ترک رابطه تقلا می‌کنند، به این دلیل که از ابراز نیازهای خود امتناع می‌کنند یا از عواقب ترک رابطه می‌ترسند. برای کسانی که دارای پیشینه‌های فرهنگی سنتی هستند، طلاق ممکن است به عنوان شکست یا ضعف تلقی شود و آنها را بیشتر در ازدواج‌های ناموفق گرفتار کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب سرکوب احساسات و راهکارهایی برای جلوگیری را مطالعه کنید.)

۴. مردان فاقد سیستم‌های حمایتی هستند.

در حالی که مردان تمایل دارند دوستی‌های بیشتری با هم جنس خود داشته باشند، اما این روابط اغلب خیلی نزدیک، صمیمانه یا از نظر عاطفی باز نیستند. محققان معتقدند که عوامل متعددی مانع از نزدیکی عاطفی بین مردان می‌شود.

این عوامل می‌تواند به دلیل انتظارات اجتماعی مرتبط با نقش‌های سنتی مردانه (مانند فشار برای رقابت، ترس از ضعیف تلقی شدن و آسیب پذیر بودن) و همچنین فقدان الگوهای مثبت برای ارتباط عاطفی مردانه باشد.

در نتیجه، آنها اغلب ابزار یا فضاهای امنی برای ابراز وجود پیدا نمی‌کنند. این ممکن است باعث شود احساس کنند که بودن در یک رابطه ناکارآمد بهتر از جدایی از شریک زندگی و مواجهه با انزوا است.

بی‌میلی مردان به ترک ازدواج‌های ناموفق به ندرت به یک عامل مربوط می‌شود. این بی‌میلی حاصل درهم‌تنیدگی سرکوب عاطفی، ترس از تنهایی، انتظارات فرهنگی و فقدان سیستم‌های حمایتی قوی است.

بسیاری از روی عادت یا امید به اینکه اوضاع به حالت سابق برگردد، در زندگی مشترک با قی می‌مانند. اما به یاد آوردن خاطرات یا تحمل فشارهای عاطفی در سکوت، فقط زخم را عمیق‌تر می‌کند.

آنچه مردان نیاز دارند، درک و تشویق است تا مردانگی را از نو تعریف کنند و بتوانند به اندازه کافی احساس امنیت کنند تا بتوانند با دیگران درد دل کنند. آنها باید باور کنند که مراقبت از دیگران به معنای نادیده گرفتن خود نیست و صداقت عاطفی نشانه ضعف نیست. قبل از اینکه وارد روند قانونی طلاق شوید، پیشنهاد می‌شود از مشاوره طلاق کلینیک روانشناسی آوان استفاده کنید.

«پیشنهاد می‌شود از تست های شخصیت کلینیک روانشناسی آوان که به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده شده است، برای آشنایی و آگاهی بیشتر از خودتان استفاده کنید.»

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

رزرو وقت مشاوره

تلفنی | آنلاین
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها