چرا گفتن «دوستت دارم» سخت است؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

چرا گفتن «دوستت دارم» سخت است؟

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • ممکن است ما آرزوی شنیدن «دوستت دارم» را داشته باشیم، اما وقتی نوبت به گفتن آن می‌رسد، خشکمان می‌زند.
  • گفتن «دوستت دارم» احساسات پیچیده‌ای را برمی‌انگیزد و بنابراین آسیب‌زننده باشد.
  • اگر کسی در دوران کودکی به شما نگفته باشد دوستت دارم، شاید گفتن همین دو کلمه در بزرگسالی سخت باشد.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – بسیاری از افراد ممکن است از خود بپرسند که گفتن «دوستت دارم» چرا می‌تواند چالش برانگیز باشد؟ اما برای برخی، بیان این دو کلمه کوچک می‌تواند سخت باشد و حتی احساسات طاقت‌فرسای آنها را ​​برانگیزد. وقتی احساسات بیش از حد قوی باشند یا به خوبی درک نشوند، ذهن به طور طبیعی با دفاع‌هایی مانند اجتناب یا کناره‌گیری از ما محافظت می‌کند. در چنین لحظاتی، این دفاع می‌تواند مانند یک تسکین احساس شود. این دفاع با دور نگه داشتن احساسات، «مشکل» غلبه بر آنها را حل می‌کند.

چرا گفتن «دوستت دارم» سخت است؟

پس چرا حرفی که اینقدر طبیعی است، اینقدر دشوار هم هست؟

گفتن «دوستت دارم» می‌تواند اضطراب ایجاد کند. اگر پاسخی دریافت نکنم چه؟ اگر با بی‌تفاوتی یا بدتر از آن، تحقیر مواجه شوم چه؟ برای بسیاری از ما، این ترس‌ها ریشه در تجربیات اولیه دوران کودکی دارند. شاید در کودکی به والدینی ابراز عشق می‌کردیم که آنطور که نیاز داشتیم پاسخ نمی‌دادند و ما را رنجانده یا شرمنده می‌کردند. یا شاید به ما آموخته بودند که ابراز عشق نشانه ضعف است. یا شاید هرگز نشنیده‌ایم کسی در خانواده‌مان بگوید «دوستت دارم»، بنابراین برایمان بسیار غریب و ناآشنا به نظر می‌رسد. حتی اگر آگاهانه به یاد نیاوریم که در کودکی چگونه بوده‌ایم، بدنمان به صورت ناخودآگاه واکنش نشان می‌دهد و ما را از پذیرفتن حرف یا احساسی که به نظر ریسک خطرناکی دارد، محافظت می‌کند.

ممکن است ما آرزوی شنیدن «دوستت دارم» را داشته باشیم، اما وقتی نوبت به گفتن آن می‌رسد، خشکمان می‌زند. این یک تضاد است. ممکن است شریک زندگی ما برای احساس امنیت در رابطه نیاز به شنیدن این کلمات داشته باشد، اما سیستم عصبی خودمان ممکن است مقاومت کند. اگر شریک زندگی خود را دوست دارید و می‌خواهید بگویید «دوستت دارم» اما برایتان سخت است، بینش‌های زیر ممکن است به شما در درک تردیدتان کمک کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب سرکوب احساسات و راهکارهایی برای جلوگیری را مطالعه کنید.)

از دیدگاه آموزشی، گفتن «دوستت دارم» یک عمل احساسی است که هسته لطیف وجود ما را آشکار می‌کند. این کار شادی، قدردانی و ارتباط را به همراه می‌آورد اما همچنین آسیب‌پذیری، ترس و حتی شرم را نیز به همراه دارد. در ادامه سه ​​دلیل احساسی رایج که افراد برای گفتن این کلمات مشکل دارند، آورده شده است:

۱. عشق، آسیب‌پذیری را برمی‌انگیزد و همراه با آن، ترس را

عشق در اعماق مغز ما پستانداران ریشه دوانده است تا ما را برای امنیت و بقا به هم پیوند دهد. اما عشق همچنین ما را در معرض فقدان و طرد قرار می‌دهد. وقتی می‌گوییم دوستت دارم، آشکار می‌کنیم که کسی چقدر برای ما مهم است و این به آنها قدرت می‌دهد تا به ما آسیب برسانند. برای کسانی که دلشکستگی، غفلت یا تروما را تجربه کرده‌اند، سیستم عصبی به سرعت دفاع‌های محافظتی مانند سکوت، شوخ‌طبعی، طعنه یا کناره‌گیری را فعال می‌کند. اینها نشانه‌های بی‌تفاوتی نیستند؛ بلکه نشانه‌های محافظت هستند. (پیشنهاد می‌شود مطلب کشف کنید که چرا رابطه عاشقانه می‌خواهید را مطالعه کنید.)

۲. پیام‌های شرم قدیمی مانع ابراز وجود می‌شوند

بسیاری از ما در خانواده‌ها یا فرهنگ‌هایی بزرگ شدیم که در آن‌ها محبت کمیاب یا مورد تمسخر قرار می‌گرفت. شاید گفتن «دوستت دارم» به عنوان ضعف یا شرم‌آور تلقی می‌شد. با گذشت زمان، این پیام‌ها به عنوان شرم درونی می‌شوند. شرم به ما می‌گوید: «احساساتت را نشان نده، مورد قضاوت قرار خواهی گرفت.» وقتی شرم غالب می‌شود، ما از عشق جدا می‌شویم. بهبودی زمانی شروع می‌شود که متوجه احساس شرم می‌شویم و به آرامی به خودمان یادآوری می‌کنیم که عشق شرم‌آور نیست؛ کاملا طبیعی و انسانی است. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه شرم ناشی از احساسات را از بین ببریم؟ را مطالعه کنید.)

۳. گفتن «دوستت دارم» نیاز به کنترل هیجان دارد

برای ابراز آزادانه عشق، سیستم عصبی ما باید به اندازه کافی احساس امنیت و آرامش کند تا اجازه دهد احساسات جریان پیدا کنند. وقتی مضطرب، عصبانی یا تدافعی هستیم، نمی‌توانیم به حالت باز و متصلی که اجازه می‌دهد عشق احساس و به اشتراک گذاشته شود، دسترسی پیدا کنیم. آرام کردن تنفس، گذاشتن دست روی قلب و کنجکاو ماندن در مورد آنچه در درون اتفاق می‌افتد، به ما کمک می‌کند تا به ارتباط بازگردیم. (پیشنهاد می‌شود مطلب شناخت خودکنترلی و قدرت پذیرش احساسات را مطالعه کنید.)

وقتی از مثلث تغییر به عنوان ابزاری برای سلامت و آموزش عاطفی، استفاده می‌کنیم، از دفاع‌ها و احساسات بازدارنده (مانند اضطراب یا شرم) به سمت احساسات اصلی و اصیل (از جمله عشق) حرکت می‌کنیم. با نامگذاری و پردازش احساساتی که زیربنای اجتناب ما هستند، بیان این کلمات محبت‌آمیز (ابتدا به خودمان و سپس به دیگران) آسان‌تر می‌شود. عشق، وقتی احساس و ابراز شود، هم دهنده و هم گیرنده را التیام می‌بخشد.

«پیشنهاد می‌شود از تست های شخصیت کلینیک روانشناسی آوان که به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده شده است، برای آشنایی و آگاهی بیشتر از خودتان استفاده کنید.»

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

رزرو وقت مشاوره

تلفنی | آنلاین
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها