چگونه بازی سرزنش فرزند بزرگسال خود را متوقف کنیم؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

چگونه بازی سرزنش فرزند بزرگسال خود را متوقف کنیم؟

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • یکی از سخت‌ترین موقعیت‌هایی که بسیاری از والدین با آن مواجه هستند، مقصر شناخته شدن توسط فرزند بزرگسالشان است.
  • همدردی با احساسات فرزندتان بدون پذیرش سرزنش بی مورد ممکن است.
  • تحمل مکرر اتهامات ناعادلانه می تواند رابطه و سلامت روانی شما را تحت فشار قرار دهد.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – زمانی که فرزندان شما به بزرگسالی می رسند، فرزندپروری پایان نمی‌یابد و توانایی آنها برای به چالش کشیدن شما (از نظر عاطفی) نیز پایان نمی‌یابد. یکی از سخت‌ترین موقعیت‌هایی که بسیاری از والدین با آن روبرو هستند، مورد سرزنش قرار گرفتن توسط فرزند بزرگسالشان است. ممکن است آنها به والدین خود بگویند: “اگر شما اینقدر سختگیر نبودی، من الان فرد مضطربی نبودم” یا “تو هرگز از من حمایت نکردی و به همین دلیل است که من نمی‌توانم موفق شوم.” این جملات می‌توانند به شدت احساس ناراحتی، آسیب دیدگی یا گناه در شما ایجاد کنند.

با این حال، نحوه واکنش شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است. نه تنها برای رفاه عاطفی شما، بلکه برای رشد بالقوه رابطه شما مهم است. بسیار اهمیت دارد که در مواجهه با محرک های عاطفی آرام و محکم باشید و کنترل شده عمل کنید.

این اصل در برخورد با فرزندان بزرگسال به همان اندازه حیاتی است. به عنوان مشاور خانواده، می‌توانم به شما بگویم که واکنش از روی حالت تدافعی یا درگیر شدن در جنگ قدرت فقط وضعیت را تشدید می‌کند. در عوض، روی استراتژی‌هایی تمرکز کنید که درک را تقویت می‌کنند، مرزها را تعیین می‌کنند و به شما کمک می‌کنند تا به سمت بهبودی وضعیت حرکت کنید.

در برابر اصرار برای دفاع یا ضدحمله مقاومت کنید.

وقتی اتهامات مطرح می‌شوند، وسوسه دفاع از خود می‌تواند طاقت فرسا باشد. به عنوان مثال، وقتی تیام 28 ساله به مادرش گفت: “تو همیشه بیشتر از من روی خواهرم تمرکز می کردی و به همین دلیل است که من مشکل عزت نفس دارم”، مادرش سودابه احساس گناه کرد. اولین غریزه او این بود که پاسخ دهد: “این درست نیست، من با هر دو شما یکسان رفتار کردم!” درعوض، سودابه مکث کرد، نفس عمیقی کشید و گفت: «متاسفم که چنین احساسی داری. آیا می‌توانی در مورد آنچه تجربه می‌کنی بیشتر به من بگویی؟»

پاسخ سودابه محصول مشاوره خانواده بود. من به او کمک کرده بودم تا با حفظ آرامش و کنجکاوی به جای واکنش تدافعی، تنش را کاهش دهد. این پاسخ به معنای موافقت با اظهارات تیام نبود، بلکه فرصتی برای گفتگو به جای درگیری ایجاد کرد. دفاع به ندرت چیزی را حل می کند و اغلب تمرکز را از احساسات به نبرد دیدگاه ها تغییر می‌دهد. (پیشنهاد می‌شود مطلب 3 روش برای غلبه بر طغیان هیجانی را مطالعه کنید.)

بدون بر عهده گرفتن تمام مسئولیت، احساسات را بپذیرید.

همدردی با احساسات فرزندتان بدون پذیرش سرزنش بی‌مورد ممکن است. چنین توازنی برای جلوگیری از مبارزات بی‌ثمر قدرت ضروری است. برای مثال، زمانی که الناز 35 ساله، پدرش آرش را متهم کرد که او را به شدت تحت فشار قرار داده و او را به یک فرد کمال گرا تبدیل کرده است، آرش متفکرانه پاسخ داد.

آرش گفت: «شنیده‌ام که در بزرگ‌شدن فشار زیادی را احساس کردی و برای استرسی که باعث برایت ایجاد شد متاسفم. من در آن زمان کاری را انجام می‌دادم که فکر می‌کردم بهترین است، اما اشتباهاتی نیز مرتکب شدم. بیا در مورد چگونگی تأثیر آن بر شما صحبت کنیم.»

آرش احساسات الناز را بدون انکار اقدامات او یا مسئولیت کامل چالش‌های او تایید کرد. اعتراف به اشتباهات گذشته می‌تواند رهایی بخش باشد، اما به معنای پذیرش سرزنش نیست. این رویکرد ارتباط را در عین حفظ مرزهای سالم تقویت می‌کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب درک خودکنترلی و قدرت پذیرش احساسات را مطالعه کنید.)

از گرفتار شدن در گذشته خودداری کنید.

سرزنش اغلب باعث لنگر انداختن گفتگوها در خصوص مسائل گذشته می‌شود و متوقف شدن در گذشته مفید نیست. به آرامی بحث را به سمت حال و آینده هدایت کنید. زمانی که کیمیا 40 ساله مادرش سحر را به خاطر ازدواج ناموفق خودش سرزنش کرد، سحر از افتادن در دام بازنگری هر تصمیمی که به عنوان مادر تا به حال گرفته بود اجتناب کرد. در عوض، سحر گفت: «متاسفم که چنین احساسی داری. حالا برای حمایت از شما چه کاری می‌توانم انجام دهم؟»

این رویکرد به تغییر تمرکز از سرزنش به یافتن راه حل کمک می‌کند. چنین رویکردی به فرزند بزرگسال شما یادآوری می‌کند که در حالی که گذشته را نمی‌توان تغییر داد، حال و آینده تحت کنترل اوست. (پیشنهاد می‌شود مطلب فراتر از سرزنش و احساس گناه را مطالعه کنید.)

برای سرزنش مکرر مرزهایی تعیین کنید.

اگر سرزنش به یک الگوی تکراری تبدیل شود، تعیین حد و مرز ضروری است. تحمل مکرر اتهامات ناعادلانه می‌تواند رابطه و سلامت روانی شما را تحت فشار قرار دهد. سعی کنید محکم اما مهربان باشید، همانطور که تیام با مادرش سودابه وقتی دوباره خواهرش را بزرگ کرد، هفته‌ها بعد رفتار کرد. مانند واکنش سودابه وقتی که پسرش تیام بحث خواهرش را مداوم تکرار می‌کرد.

“تیام، من متوجه شده‌ام که ما مرتبا به این موضوع بازمی‌گردیم. من آماده شنیدن احساسات شما هستم، اما باید روی حرکت رو به جلو نیز تمرکز کنیم. اگر علاقه دارید، مایلم این موضوع را با کمک مشاور خانواده بررسی کنیم.»

چنین رویکردی در عین حال که چرخه‌های سرزنش غیرمولد را قطع می‌کند، نقش حمایتگر را به شما منتقل می‌کند. همچنین روشی سازنده برای کار بر روی مسائل حل نشده ارائه می‌دهد. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه مرز بندی سالمی ایجاد کنیم؟ را مطالعه کنید.)

مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید.

گرفتار شدن در سرزنش و از دست دادن نیازهای خود آسان است. برای پردازش احساسات خود وقت بگذارید و در مورد آنچه در کنترل شما می‌باشد فکر کنید. مراقبت از خود و آرامش برای حضور در حال و اجتناب از کشیده شدن به موقعیت‌های دارای بار عاطفی حیاتی هستند. چه با یک دوست قابل اعتماد صحبت کنید، چه در دفترچه یادداشت بنویسید یا به دنبال پشتیبانی حرفه ای توسط مشاور باشید، اقداماتی را که ذخایر عاطفی شما را دوباره پر می‌کنند را در اولویت قرار دهید. (پیشنهاد می‌شود مطلب مزایای عشق به خود را مطالعه کنید.)

سخن پایانی

سرزنش فرزند بزرگسال شما می‌تواند مانند یک حمله باشد، اما اغلب منعکس کننده مبارزات درونی آنهاست. با حفظ آرامش، اعتبار بخشیدن به احساسات آنها بدون پذیرش مسئولیت های ناروا، هدایت مجدد به سمت آینده و تعیین مرزها، می‌توانید این لحظات را به فرصت هایی برای رشد تبدیل کنید. به یاد داشته باشید، شما موظف نیستید که برای حفظ رابطه سرزنش کنید، شما این قدرت را دارید که با همدلی و قدرت پاسخ دهید.

وقتی با آرامش و استحکام به این نوع مکالمات نزدیک می‌شوید، تاب‌آوری را برای فرزند خود الگو می‌کنید. با انجام این کار، شما نه تنها چرخه سرزنش را می‌شکنید، بلکه امکان درک عمیق‌تر و بهبودی را برای هر دو طرف تقویت می‌کنید.

محمد امین مختاریان

مطالب مشابه:

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها