چگونه پافشاری بر باورها زندگی ما را شکل می دهد - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

چگونه پافشاری بر باورها زندگی ما را شکل می دهد

فهرست مطالب

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – پایداری باور، پدیده‌ای قانع کننده و اغلب گیج کننده در روانشناسی اجتماعی می‌باشد که نشان می دهد چرا افراد سرسختانه به باورهای اولیه خود پایبند هستند، حتی زمانی که با شواهد تازه و متناقض روبرو می شوند. این سوگیری شناختی تأثیرات عمیقی در حوزه های مختلف زندگی از جمله روابط، سیاست، آموزش و… دارد.

درک پایداری باور می تواند روشن کند که چرا افراد در اعتقادات و باورهای خود ثابت قدم می مانند و این چگونه بر تعاملات و تصمیمات آنها تأثیر می گذارد. تحقیقات اولیه در این زمینه نشان داد که حتی زمانی که شرکت‌کنندگان مطلع شدند بازخوردی که در مورد حساسیت اجتماعی خود دریافت کرده‌اند نادرست است، آنها همچنان به ارزیابی اولیه و اشتباه اعتقاد داشتند. این تداوم باورهای اولیه، علی‌رغم شواهد روشنی که خلاف آن را نشان می‌دهد، ماهیت قوی و فراگیر پایداری باور را برجسته می‌کند.

مکانیسم های پشت پایداری باور

در هسته خود، پایداری باور با ترکیبی از ناهماهنگی شناختی و سوگیری تایید هدایت می شود. ناهماهنگی شناختی زمانی رخ می دهد که افراد به دلیل داشتن دو باور متضاد، دچار دوگانگی می‌شوند. برای کاهش دوگانگی، افراد اغلب اطلاعات جدیدی را که با باورهای موجود آنها در تضاد است، رد می کنند. سوگیری تأیید این موضوع را تقویت می‌کند، زیرا افراد تمایل دارند به دنبال اطلاعاتی باشند که از پیش‌اندیشه‌های آن‌ها پشتیبانی می‌کنند و شواهد خلاف آن را نادیده می‌گیرند یا رد می‌کنند. (پیشنهاد می‌شود مطلب پیمایش در میان سوگیری های شناختی را مطالعه کنید.)

پایداری باور در روابط

یکی از حوزه‌هایی که در آن پایداری باور نقش مهمی دارد، روابط است. چه روابط عاشقانه، خانوادگی یا افلاطونی باشد، باورهای ما در مورد دیگران به طور قابل توجهی تعاملات و انتظارات ما را شکل می دهد.

به عنوان مثال، اگر کسی معتقد است که شریک زندگی او غیرقابل اعتماد است (حتی زمانی که شریک زندگی او صداقت ثابتی را نشان می دهد) ممکن است به این باور ادامه دهد. این می تواند منجر به درگیری های غیر ضروری و عدم اعتماد شود و در نهایت به رابطه آسیب برساند. برعکس، باورهای مثبت، مانند درنظر گرفتن شریک زندگی به عنوان حامی، می تواند رضایت و انعطاف پذیری رابطه را تقویت کند، حتی زمانی که چالش ها به وجود می آیند.

در پویایی خانواده، پایداری باور می تواند منجر به سوء تفاهم های طولانی مدت و درگیری های حل نشده شود. والدین ممکن است بر اساس اتفاقات گذشته باور داشته باشند که فرزندشان هنوز بزرگ نشده است و علیرغم شواهدی از بلوغ رو به رشد، همچنان با او مانند کودکی خردسال رفتار می کند. این می تواند عزت نفس فرزند بالغ را مختل کند و روابط والدین و فرزندان را تحت فشار قرار دهد. (پیشنهاد می‌شود مطلب سوگیری منفی و تاثیر آن بر سلامت روان و روابط را مطالعه کنید.)

پایداری باور در سیاست

سیاست حوزه ای مملو از استقامت اعتقادی یا پایداری باور است. باورهای سیاسی اغلب عمیقاً ریشه دوانده و با هویت افراد گره خورده است و آنها را به ویژه در برابر تغییر مقاوم می کند. این در نحوه مصرف اخبار و اطلاعات توسط مردم مشهود است. افراد تمایل دارند به سمت منابع رسانه ای گرایش پیدا کنند که با باورهای سیاسی موجود آنها همسو هستند و دیدگاه هایشان را تقویت می کنند و در عین حال دیدگاه های مخالف را نادیده می گیرند.

به عنوان مثال، شخصی که به شدت به یک ایدئولوژی سیاسی خاص اعتقاد دارد، احتمالاً رویدادها و اطلاعات را از دریچه آن ایدئولوژی تفسیر می کند، حتی زمانی که با شواهدی روبرو می شود که با موضع او در تضاد است. این می تواند به قطبی شدن منجر شود، زیرا مردم در دیدگاه های خود تثبیت می شوند و تمایل کمتری برای شرکت در گفتگوی سازنده با افرادی که نظرات متفاوت دارند، می شوند.

پایداری باور در سیاست بر رفتار رأی دادن تأثیر می گذارد. رای دهندگان ممکن است علیرغم رسوایی ها یا شکست های سیاسی به حمایت از یک نامزد سیاسی یا حزب ادامه دهند، زیرا تغییر حمایت آنها مستلزم اعتراف به نادرست بودن باورهای قبلی آنها است. (پیشنهاد می‌شود مطلب روانشناسی تئوری های توطئه را مطالعه کنید.)

پایداری باور در آموزش

در حوزه آموزش، پایداری باور می تواند بر دانش آموزان و مربیان تأثیر بگذارد. دانش‌آموزان اغلب در مورد توانایی‌های خود باورهایی دارند که علی‌رغم شواهدی که خلاف آن را نشان می‌دهد، باقی می‌ماند. برای مثال، دانش‌آموزی که معتقد است «در ریاضیات بد» است، ممکن است به استمرار در این موضوع ادامه دهد، نه به دلیل فقدان توانایی، بلکه به دلیل پیش‌گویی خودشکوفایی که توسط باورشان ایجاد شده است.

معلمان نیز می توانند طعمه پایداری باور شوند. معلمی که معتقد است دانش آموزی ضعیف عمل می کند، ممکن است به طور ناخودآگاه تشویق کمتری برای آن دانش آموز ایجاد کند یا انتظارات کمتری داشته باشد و این باور اولیه را تقویت کند. برعکس، اعتقاد به پتانسیل دانش آموز می تواند منجر به حمایت بیشتر و انتظارات بالاتر شود و رشد و موفقیت دانش آموز را تقویت کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب انتخاب رشته دانشگاهی را چگونه انجام دهیم؟ را مطالعه کنید.)

پایداری باور در سلامت و تندرستی

پایداری باور به سلامتی و تندرستی نیز گسترش می یابد، جایی که افراد ممکن است بر باورهایی در مورد سلامتی خود پافشاری که توسط شواهد پزشکی تأیید نشده است. برای مثال، یک فرد ممکن است بر این باور باشد که رژیم غذایی یا مکمل خاصی برای سلامتی او مفید است، علیرغم اینکه مطالعات علمی چنین مزایایی را نشان نمی‌دهند.

در سلامت روان، پایداری باور می تواند به شکل خودباوری منفی ظاهر شود. افرادی که از افسردگی یا اضطراب رنج می برند ممکن است باورهای منفی دائمی در مورد خود داشته باشند (مانند احساس بی لیاقتی یا ناتوانی)، حتی زمانی که دستاوردها و توانایی های آنها چیز دیگری را نشان می دهد. این باورها می تواند مشکلات سلامت روانی آنها را تشدید کند و مانع بهبودی آنها شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب 7 نشانه اختلال اضطراب سلامتی را مطالعه کنید.)

راهبردهای مقابله با پایداری باور

با توجه به ماهیت فراگیر پایداری باور، توسعه استراتژی هایی برای مقابله با اثرات آن مهم است. تحقیقات اخیر مداخلات مختلفی را برای کاهش پایداری باور، به ویژه پس از پس گرفتن اطلاعات نادرست، مورد بررسی قرار داده است. روش ضد گفتار (CS) به عنوان موثرترین روش شناسایی شد. تکنیک CS شامل ارائه آرگومان هایی است که اطلاعات غلط اصلی را باطل می کند. به عنوان مثال، اگر اطلاعات نادرست ادعا کند که یک رویداد تاریخی رخ نداده است، CS شواهد مستند و منابع معتبری را ارائه می دهد که وقوع آن رویداد را تایید می کند. با ارائه ابطال‌های واضح و مبتنی بر شواهد، CS به افراد کمک می‌کند تا باورهای نادرست خود را دوباره ارزیابی کنند و در نهایت باورهای نادرست خود را کنار بگذارند و آن را به ابزاری مؤثر برای کاهش پایداری باور تبدیل کنند.

در زیر پنج راهبرد عملی برای کاهش استقامت باور وجود دارد:

تفکر انتقادی و ذهن باز: افراد را تشویق کنید تا مفروضات را زیر سوال ببرند و دیدگاه‌های جایگزین را در نظر بگیرند، که می‌تواند به ارزیابی عینی‌تر شواهد و کاهش پایداری باورها کمک کند. (پیشنهاد می‌شود مطلب چگونه مهارت تفکر انتقادی خود را تقویت کنیم؟ را مطالعه کنید.)

قرار گرفتن در معرض دیدگاه های مختلف: از طریق خواندن، گفتگو یا رسانه با دیدگاه های مختلف روبرو شوید تا باورهای موجود را به چالش بکشید، قطب بندی سیاسی را کاهش دهید و همدلی را تقویت کنید.

تمرین انعکاسی: به طور منظم در مورد باورها و تجربیات فکر کنید تا سوگیری ها را شناسایی کنید، با استفاده از نوشتن، گفتگو یا مشاوره. (پیشنهاد می‌شود مطلب 3 روش برای رسیدن به روشنگری از طریق سایه های خود را مطالعه کنید.)

آموزش و آگاهی: افزایش آگاهی از سوگیری های شناختی از طریق برنامه های آموزشی و کارگاه های آموزشی به منظور توانمندسازی افراد برای شناسایی و رسیدگی به این سوگیری ها.

همدلی و شفقت: با همدلی و شفقت به گفتگوها بپردازید تا فضای امنی برای بازنگری در باورها و تقویت احترام متقابل ایجاد کنید. (پیشنهاد می‌شود مطلب 8 استراتژی ساده برای تقویت شفقت به خود را مطالعه کنید.)

بازتاب باور

پایداری باور نیروی قدرتمندی است که ادراکات و تصمیمات ما را در حوزه های مختلف زندگی شکل می دهد. با درک مکانیسم‌های پایداری باور و به کارگیری استراتژی‌هایی برای کاهش اثرات آن، می‌توانیم ذهن باز، تفکر انتقادی و تعاملات سالم‌تری را پرورش دهیم. بنابراین، دفعه بعد که متوجه شدید که به یک باور چسبیده اید، لحظه ای فکر کنید که آیا این باور یا اعتقاد مبتنی بر شواهد است یا صرفاً باوری آرامش بخش.

محمد امین مختاریان

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

رزرو وقت مشاوره

تلفنی | آنلاین
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها