کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – برای بسیاری از افراد دارای اختلالات عصبی-حرکتی، برخی از مهارتهای عملکرد اجرایی نقاط قوت بزرگی هستند در حالی که برای برخی دیگر چالش برانگیزترند. کنترل هیجان یک مهارت پیچیده در عملکرد اجرایی است که نقش کلیدی در کمک به ما برای پیشرفت، دستیابی به اهداف و تصمیمگیری متفکرانه ایفا میکند.

چالشهای تنظیم هیجان برای افراد دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی
برای بسیاری از ما، کنترل هیجان همیشه به طور طبیعی اتفاق نمیافتد. اگر شما دچار اختلال نقص توجه و بیش فعالی هستید، ممکن است با چالشهای بیشتری روبرو شوید. به عنوان مثال، طبق گفته آری تاکمن (Ari Tuckman) نایب رئیس انجمن اختلال نقص توجه آمریکا، بسیاری از افراد مبتلا به بیش فعالی اغلب با موارد زیر دست و پنجه نرم میکنند:
- قطع کردن حرف دیگران یا بله گفتن به صورت آنی
- از دست دادن تصویر کلی یا دیدگاه دیگران
- گفتن حرفهایی که بعداً پشیمان میشویم، که میتواند به روابط آسیب برساند
- ترک شغل و تعهدات یا رها کردن پروژهها از روی هوس
- رفتار غیرمنتظره هنگام غرق شدن در احساسات قوی
اگر هر یک از این موارد برایتان آشنا به نظر میرسد، تنها نیستید. من شخصاً با بسیاری از این مشکلات دست و پنجه نرم کردهام (تکانشگری، پشیمانی و ترک ناگهانی کارها در هنگام غرق شدن در احساسات). تجربیات منحصر به فرد من در زمینه بیش فعالی، اوتیسم و اختلالات خلقی حساس به طرد (RSD) تجربیات شخصی من را شکل میدهند. من همچنین اضطراب، نشخوار فکری و افسردگی همزمان را تجربه میکنم که توانایی من در کنترل احساسات و حفظ انگیزه را پیچیده میکند. این مشکلات در بین افراد مبتلا به بیشفعالی و اوتیسم غیرمعمول نیست.
کنترل در مقابل مدیریت احساسات
یکی از تصورات غلط رایج در مورد کنترل احساسات این است که همه چیز در مورد کنترل یا سرکوب احساسات شماست. وقتی بسیاری از ما بزرگ شدیم، ممکن است دیگران ما را تشویق کرده باشند که “خودمان را کنترل کنیم” و فقط احساسات مثبت یا خنثی را بروز دهیم. با این حال، این نوع سرکوب احساسات، به معنای کنترل احساسات نیست. کنار گذاشتن احساسات نوعی نقاب زدن است که ممکن است در کوتاه مدت باعث شود ما بهتر با دیگران کنار بیاییم، اما اگر در درازمدت بیش از حد تکرار شود، میتواند آسیب جدی به سلامت روان و احساسات ما وارد کند.
در حقیقت، کنترل هیجان به معنای سرکوب احساسات نیست؛ بلکه به معنای درک آنها، اذعان به آنها و کار بر روی آنهاست. این تغییر در دیدگاه برای من انقلابی ایجاد کرد. در حالی که به من یاد داده شده بود که احساساتم را کنترل کنم، یاد گرفتم که مدیریت آنها به معنای دیدن کامل آنها، تأمل در مورد آنها و استفاده از آنها به عنوان راهنمایی برای تصمیمگیری بهتر است. این کار میتواند دشوار باشد، به خصوص برای کسانی که استراتژیهای کمی برای پردازش یا بیان احساسات خود دارند. به جای سرکوب یا اجتناب از احساسات، درک احساسات برای کنترل هیجان ضروری است. انجام این کار میتواند خودآگاهی را افزایش دهد، روابط ما را بهبود بخشد و به ما در تصمیمگیری بهتر کمک کند.
توسعه مهارتهای کنترل هیجان زمان میبرد، به خصوص اگر هرگز پایه محکمی از استراتژیهای مقابلهای نداشته باشید. اما، همانطور که بسیاری از ما در حال کشف آن هستیم، ایجاد این مهارتها در طول زمان امکانپذیر است. ما میتوانیم از طریق مشاوره فردی، مطالعه و تمرین، در تشخیص و درک احساسات خود ماهرتر شویم. (پیشنهاد میشود مطلب آیا تحت تأثیر احساسات خود هستید؟ را مطالعه کنید.)

راهبردهای عملی برای مدیریت استرس و احساسات
حال، اگر احساس میکنید که کاملاً آماده نیستید تا به کاوش عمیق احساسات خود بپردازید، کاملاً قابل درک است. کنترل احساسات مهارتی است که میتواند زمانبر باشد و ممکن است به دنبال ابزارهای فوریتری برای کمک به مدیریت احساسات خود در روزمرگی باشید. اگر چنین است، در زیر چند راهبرد از آری تاکمن (Ari Tuckman) آورده شده است.
۱. استرس خود را مدیریت کنید.
تاکمن توصیه میکند که از طریق استراتژیهای مدیریت استرس مانند خواب کافی، ورزش، برنامهریزی برای مراقبت از خود و اجتناب از تعهد بیش از حد و همچنین درمان اضطراب و درمان افسردگی همزمان، برای تثبیت احساسات خود تلاش کنید.
۲. هر چه احساسات را با شدت کمتری احساس کنید، کنترل آن آسانتر است.
برای آسانتر کردن کنترل احساسات، سعی کنید با استراحت کردن، درک محرکهای خود و مدیریت شرایطی که ممکن است طاقتفرسا باشند، آنها را در یک منطقه قابل کنترل نگه دارید.
۳. مسئولیت واکنشهای خود را بپذیرید.
اگر در واکنشهای آنی مشکل دارید، سعی کنید که بعداً احساسات خود را توضیح دهید و مهارتهای خود را در عذرخواهی واقعی بهبود بخشید. یک استراتژی پیشگیرانه این است که اطرافیان خود را آگاه کنید که در واکنش به موقع و غافلگیرانه مشکل دارید و زیاد به اولین واکنش شما توجه نکنند.
نتیجهگیری
اگر در کنترل هیجان مشکل دارید، تنها نیستید. بسیاری از افراد دارای اختلال عصبی-حرکتی در زمینه مدیریت هیجان مشکل دارند. اگر میخواهید روی این مهارت کار کنید، میتوانید با سرعت خودتان پیش بروید و رویکرد خود را انتخاب کنید. فرض کنید ترجیح میدهید از نظر احساسی عمیقتر کاوش و بررسی کنید. در این صورت، ممکن است شروع به نوشتن خاطرات یا تأمل در مورد احساسات خاص در تجربه خود کنید. از طرف دیگر، میتوانید با توسعه مهارتهای مقابلهای مانند مدیریت استرس، نگه داشتن احساسات خود در حالت قابل کنترل و تمرین پذیرش واکنشهای خود قبل از وقوع یا بعد از وقوع، روی کنترل هیجان خودتان کار کنید.
(برای آگهی بیشتر از خودتان، پیشنهاد میشود از تست های شخصیت کلینیک روانشناسی آوان که به صورت رایگان برای شما فراهم شده است استفاده کنید.)
مطالب مشابه:
- راهنمای واکنش موثر به خشم
- بیش فعالی کودکان (ADHD)
- سرکوب احساسات و راهکارهایی برای جلوگیری
- آیا بیش فعالی (ADHD) نوعی اختلال است؟
- درک خودکنترلی و قدرت پذیرش احساسات
- تغییر رفتار و الگوهای رفتاری در 5 مرحله
- 3 باور غلط در مورد افراد بسیار حساس (HSP)
- طرحواره درمانی، غلبه بر میراث دوران کودکی
- آگورافوبیا از تشخیص تا درمان
- 12 روش برای توجه به احساسات و بهبود زندگی
- اختلال خواب و سلامت روان؛ 8 یافته و 7 توصیه
- معنا و مفهوم کهن الگوها یا آرکاتایپها (Archetypes) + تست
- 5 رویکرد برای درمان و مدیریت اختلال سازگاری
- تاثیر تروما بر نیازهای اساسی انسان
- درمان فوبیا یا اختلال هراس
- ایکاش والدینم احساسات را به من یاد می دادند
- مانترا برای زندگی روزمره
- چگونه با فردی که افسردگی دارد صحبت کنیم؟