کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید

فهرست مطالب

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – وقتی به دوران کودکی خود فکر می‌کنید، چند رویداد تلخ یا شیرین به ذهنتان می‌رسد که ممکن است هنوز هم همراه شما باشد و بر رفتار کنونی شما تاثیر داشته باشد؟ شاید این موقعیتی خاص است که در آن شما به عنوان یک دختر یا پسر کوچک، احساس می‌کردید که دیده نمی‌شوید، درک نمی‌شوید یا دوست داشته نمی‌شوید. کودک درون شما در آن لحظه تصمیم به چه رفتاری گرفت؟ آیا ممکن است امروز هم همان رفتار را بروز دهد؟ در این مقاله نمی‌خواهیم فقط در مورد کودک درون به شما بگوییم. ما می‌خواهیم به شما نشان دهیم که چگونه می‌توانید با کودک درون خود (دوباره) در تماس باشید و ارتباط برقرار کنید.

کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید

کودک درون چیست؟

ویکی‌پدیا می‌گوید: “کودک درون یک روش نمونه برای نگریستن به دنیای درونی و تجربیات دوران کودکی است. این روش، احساسات، خاطرات و تجربیات دوران کودکی فرد را که در ناخودآگاه او ذخیره شده است را نشان می‌دهد و نماد افکار و رویدادهای دوران کودکی است. کودک درون، شامل طیف وسیعی از احساسات شدید مانند شادی افسارگسیخته، درد مهیب، خوشحالی و غم، شهود، احساس ترس و کنجکاوی است.”

به عنوان مثال، در دوره آموزشی تحلیل رفتار متقابل (TA) شما یاد خواهید گرفت که چگونه به کودک درون خود و در نتیجه به خاطرات و احساسات ذخیره شده خودتان نزدیک شوید. ما متقاعد شده‌ایم که شما در دوران کودکی موقعیت های چالش برانگیزی را تجربه کرده‌اید که در بزرگسالی به روشی بسیار مشابه با دوران کودکی خود با چالش‌ها روبرو می‌شوید و این لحظه شما را شکل می‌دهد. امروز، شما به لحظات خاص با ترس، عدم توانایی کنترل یا احساس درماندگی واکنش نشان می‌دهید. در دوران کودکی، کودک درون شما بر اساس موقعیت های مختلف تصمیم گیری می‌کرد و یک سیستم اعتقادی بنا کرد که ممکن است امروز هم از طریق یک نشانه فیزیکی یا یک رفتار خاص منعکس شود.

اما اینکه رفتار و واکنش های شما به موقعیت های مختلف در دوران کودکی شکل گرفته است، به این معنی نیست که دیگر نمی‌توان تغییر کرد یا الگو هایی را که امروزه برای شما کارکردی ندارد را جایگزین کرد. شجاع باشید، با کودک درون خود ملاقات کنید و باورها و محدودیت‌های قدیمی را که در دوران کودکی برای خود الگو کرده‌ بودید، برطرف کنید. افرادی را که ممکن است در این موقعیت دخیل بودند را ببخشید و رها کنید! گذشته را رها کنید و ببخشید!

کودک درون خود را بشناسید و در آغوش بگیرید

به تجربیات، خاطرات، الگوها و رفتارها (چه خوب و چه نه چندان خوب) که از دوران کودکی انباشته‌ایم، «کودک درون» می‌گویند. جان برادشاو (John Bradshaw) روانشناس و نویسنده آمریکایی این اصطلاح را ابداع کرد. طبق مشاهدات و تحقیقات او، کودک درون ما اغلب هم بالقوه و هم محدود است.

ما تجربیات خوبی را ذخیره می‌کنیم که به ما الهام می‌بخشد. اما تجربیات، دردها و خاطرات کمتر خوب را نیز ذخیره می‌کنیم که ما را مهار، مسدود و محدود می‌کنند. وظیفه ما به عنوان بزرگسال این است که کودک درون خود را بشناسیم و بپذیریم و او را از آسیب هایش شفا دهیم.

5 قدم برای یافتن و شفای کودک درونتان

اولین قدم برای بهبودی این است که متوجه شوید می‌خواهید ویژگی یا رفتاری را تغییر دهید. ما می‌خواهیم به شما پنج مرحله را برای یافتن و شفای کودک درون ارائه دهیم.

  1. آوردن ناخودآگاه به خودآگاه: مهمترین قدم این است که ناخودآگاه را به خودآگاه بیاورید. این بدان معناست که اول از همه، شما باید الگوهای رفتاری و نقش‌های مرتبط با اوایل دوران کودکی خود را بشناسید.
  2. آنچه را که احساس می‌کنید و فکر می‌کنید، درک کنید: آیا مدام افکاری مانند “همه اینها ناعادلانه هستند”، “هیچ کس مرا نمی‌فهمد” یا “من همیشه باید خودم را توجیه کنم” دارید؟ از خود بپرسید که آیا این افکار آگاهانه هستند یا اینکه احساس می‌کنید این افکار به شکلی غیر ارادی و ناخودآگاه در ذهن شما جاری می‌شوند؟. آیا می‌خواهید تا روزها پس از اختلاف نظر از رفتار دیگران عصبانی باشید یا می‌خواهید کشف کنید که دقیقاً چه عاملی شما را در برابر رفتار دیگران تحریک می‌کند؟
  3. از خودتان سوال کنید: در خصوص اینکه چه زمانی و کجا اولین بار چنین احساسی را احساس کردید فکر کنید. آیا ممکن است در کودکی احساس می‌کردید که به اندازه کافی شنیده و درک نمی‌شوید؟ آیا می‌توانید به یک موقعیت خاص فکر کنید؟ برای مثال: مادر شما یک بار عصبانی شد چون قاشق شکلاتی را در شیر هم زدید. شما می‌خواستید برای همه شیر شکلاتی درست کنید، ولی مادر شما اجازه نمی‌داد و در نهایت عصبانی شد و شما را سرزنش کرد. آیا عصبانیت مادر شما اثر منفی روی شما گذاشت و همچنان آن تاثیر منفی باقی مانده است؟
  4. توجه به نیاز کودک درون: اگر احساس می‌کنید که کودک درونتان می‌خواهد شنیده شود و درک شود، چشمان خود را ببندید و خود را به عنوان یک کودک کوچک تصور کنید. هنگامی که چشمان خود را می‌بندید، ممکن است کودکی شبیه به خودتان را تصور کنید. با لذت با کودک درون خود صحبت کنید و از او بپرسید که در آن زمان چه چیزی دوست داشت و چه آرزوهایی داشت؟. به خود توجه کنید و عشق را در آغوش بگیرید.
  5. تصمیم جدیدی بگیرید: پس از چندین بار تمرکز و تمرین، مطمئناً می‌توانید متوجه شوید که کودک درونتان در آن زمان چگونه الگوهای رفتاری را بنا کرد و چرا امروزه در برابر برخی رفتار های دیگران عصبانی می‌شوید. اکنون تصمیم بگیرید که آیا همچنان می‌خواهید با همان الگوی رفتاری قدیمی پیش بروید یا اینکه می‌خواهید برای باوری تازه و تایید کننده تصمیم بگیرید.
کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید

برقراری صلح با کودک درون

برقراری ارتباط با کودک درون را می‌توان از طریق روانکاوی، مشاوره، مدیتیشن یا سایر روش‌های (روان درمانی) انجام داد. اما تنها روشی که کودک درون ما را شفا می‌دهد عشق است، عشق به خودمان. روی عشق به خود تمرکز کنید و آن را بیشتر و بیشتر در زندگی روزمره خود توسعه دهید. با انجام یک کار خوب برای خود، وقت گذاشتن برای خود، آگاهی از نقاط قوت خود و…! می‌توانید عشق به خود را تقویت کنید و با کودک درون خود صلح بر قرار کنید. صلحی که نتیجه آن به تحول و شکوفایی خودتان منجر می‌شود. (پیشنهاد می‌شود مطلب مزایای عشق به خود را مطالعه کنید.)

التیام زخم های کهنه در زمان حال

بسته به موضوع، کودک درون در طول یک جلسه مشاوره فردی خود را نمایان می‌کند و بازتاب آن به شکلی بسیار دقیق با روان فرد مراجعه کننده ارتباط برقرار می‌کند. والتر هوملشیم (Walter Hommelsheim) می‌گوید: “روح آرزوی پیشرفت دارد و درمانگر راهنمای سفر به این نقطه کور است.” والتر توضیح می دهد: “کودک درون به دلایلی از نقاط کور محافظت می‌کند. زیرا نمی‌خواهد دوباره ترس را تجربه کند. کودک درون سعی می‌کند از طریق استراتژی های خود از تکرار ترس، رنج و درد جلوگیری کند. گویی کودک درون به محض فشار دادن دکمه‌ای که به موقعیت مشابه در گذشته مرتبط است، کنترل را به دست می‌گیرد.”

البته، موقعیت‌های شکل‌دهنده‌ای نیز در زندگی بزرگسالی وجود دارد، اما در اغلب موارد درد مربوط به یک زخم قدیمی‌تر است که در زمان حال لمس می‌شود. همه این پیوندها بینش روانی ما را شکل می‌دهند.

چگونه کوروش کودک درون خود را شفا داد؟

زمانی که والدین کوروش بازنشسته شدند، او کسب و کار خانوادگی را به عهده گرفت. در همان زمان، آرزوی بزرگ او این بود که روی صحنه بایستد و با صدای خود به مردم الهام بخشد. اما اکنون زندگی برای او مسیر دیگری در پیش گرفته بود. با گذشت سالها، کوروش متوجه شد که روز به روز ناراضی‌تر می‌شود. اما او جرات نداشت به پدر و مادرش بگوید که واقعاً می‌خواهد خواننده شود. در سرش هر بار صدای پدرش را می‌شنید که از کودکی در وجودش فرو رفته بود: “تو باید میراث خانواده را ادامه دهی وگرنه من از تو بسیار ناامید می‌شوم.”

کوروش از اینکه پدرش همیشه به او می‌گفت پسرش چگونه باید زندگی کند، ناامید بود. به همین دلیل در اوایل کودکی از هدفش فاصله گرفت، اما نمی‌شد اینطور ادامه دهد. بنابراین کوروش تمام شجاعت خود را جمع کرد و با احساساتی که در تمام زندگی ایجاد کرده بود، با پدرش روبرو شد. “پدر، من تو را دوست دارم. اما من نمی‌توانم اینطور ادامه دهم. شرکت رویای توست نه رویای من. می‌خواهم روی صحنه باشم، بخوانم و عشقم را با دنیا به اشتراک بگذارم.”

پس از اینکه کوروش این کلمات را واضح و صادقانه بیان کرد، برای اولین بار پس از سالها احساس آزادی کرد. لبخندش برگشت او رویاها، آرزوها و اهداف کودک درون خود را به سطح می‌آورد و در نتیجه شفافیت بیشتری را در زندگی خود به ارمغان می‌آورد. چند ماه بعد، او به دنبال جانشین مناسبی برای مدیریت شرکت بود. سپس او سفر خود را آغاز کرد و از همان لحظه شادی به زندگی کوروش بازگشت.

استراتژی شما چیست؟

بر اساس فرهنگ لغت، استراتژی عبارت است از “برنامه رفتاری دقیقی که برای دستیابی به یک هدف (نظامی، سیاسی، روانی یا مشابه) با در نظر گرفتن همه عوامل طراحی شده است.” آیا تا به حال متوجه شده‌اید که با رفتارتان اطرافیانتان را بازی می‌دهد؟ آیا الگوی رفتاری خاصی را با رفتاری که امیدوارید به دست آورید مبادله می‌کنید؟ شما عملکرد را با به رسمیت شناختن معامله می‌کنید؟.

استراتژی شما چیست؟ با خودتان صادق باشید و از رفتار های خود آگاه باشید. اگر صادقانه به خودتان فکر کنید، ممکن است متوجه شوید که این رفتارها را فقط در حضور افراد خاصی نشان می‌دهید. چرا؟ شاید رفتار یا رابطه شما و والدینتان را منعکس می‌کنند…

کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید

الگوهای رفتاری کودک درون شما

آیا هنوز به یاد دارید که در کودکی چگونه سعی می کردید توجه والدین، دوستان و اطرافیان خود را جلب کنید؟ امروز (هنوز) از کدام یک از این استراتژی‌ها استفاده می‌کنید؟

آیا شیرین و بامزه بودید و هنوز هم هستید؟ شاید پرخاشگر و شورشی بودید؟ شاید هم کودکی ساکت و منظبت بودید؟ آیا از استراتژی عملکرد استفاده کردید یا تقریباً کامل بودید؟ شاید با مریض بودن زیاد مورد توجه دوستان یا همسایگان قرار می‌گرفتید و احتمالاً در دنیای رویایی خود زندگی می‌کردید که در آن احساس امنیت و آرامش می کردید؟ آیا به دیگران اهمیت می‌دادید و می‌خواستید آنها را نجات دهید تا بتوانید “باشید”؟

همانطور که می‌بینید، استراتژی های زیادی وجود دارد. اینها به الگوهای رفتاری ما تبدیل می‌شوند و بنابراین بخشی از شخصیت ما هستند. شاید برای انتخاب رفتارهای تازه آماده باشید. رفتارهایی که به شما کمک می‌کنند سبکی تازه ایجاد کنید که با آن به طور واقعی ارتباط برقرار کنید و با خود در لحظه بمانید.

شفای کودک درون با 3 تمرین

همانطور که در بالا ذکر کردیم، ممکن است بخواهید کودک درون خود را شفا دهید تا باورهای قدیمی که شما را محدود یا مسدود می‌کنند را متوقف کنید. در زیر سه ​​تمرین برای شفای کودک درون شما آورده شده است.

کودک درون خود را با مدیتیشن درمان کنید

مدیتیشن منظم یک راه فوق العاده برای ملاقات با کودک درون است. مراقبه های هدایت شده زیادی وجود دارد که شما را به سفری برای ملاقات با کودک درونتان می‌برد. با مدیتیشن کودک درون خود را شفا دهید و آن را در آغوش بگیرید و خود را از انسدادها و باورهای قدیمی رها کنید. هنگامی که مدیتیشن می‌کنید، بسته به رابطه فعلی خود با کودک درونتان، به تدریج به کودک درون خود نزدیک و نزدیکتر خواهید شد. شاید در ابتدا فقط بتوانید آن را در قالب یک شکل تصور کنید ویا احساس کنید که مقابل شماست. خودتان را به رویارویی با کودک درون خود تشویق کنید، به آرامی او را از مخفیگاهش بیرون بیاورید، مثلاً با صدا زدن مانند کودک کوچکی که در حال مخفی کاری است. صبور باشید و منتظر لحظه‌ای باشید که یکدیگر را ملاقات کنید.

دفتر خاطرات داشته باشید

وجود دفتر خاطرات به شما کمک می‌کند تا موقعیت‌هایی را که مدام تکرار می‌شوند و باعث تحریک شما می‌شوند را یادداشت کنید و در مورد آنها تامل کنید. سوالات زیر می‌توانند به شما در دستیابی به وضوح کمک کنند:

  • در آن موقعیت چند ساله بودید؟
  • چه کسی با شما بود؟
  • چه اتفاقی افتاد؟
  • چه حسی داشتید؟
  • از وضعیتی که داشتید چه نتیجه‌ای گرفتید؟
  • این احساس یا باور، امروز در چه لحظاتی خود را نشان می‌دهد؟
  • آیا این باور واقعا درست است؟

آیا حاضرید شخصی که به شما آسیب رسانده را ببخشید و رها کنید؟ اگر نه، چه کاری برای بخشش و رهایی مورد نیاز است؟ شاید لازم باشد نامه‌ای به آن شخص بنویسید یا اینکه او را ملاقات کنید…

با مشاوره فردی کودک درون خود را شفا دهید

مشاوره فردی به شما فرصتی عالی برای بهبود وضعیت در سطحی متفاوت می‌دهد و از طریق تکنیک های روانکاوی شما به عمق ناخودآگاه خود می‌روید. یک درمانگر متخصص با شما در لحظه پیش می‌رود و با استفاده از تکنیک پرسشگری شما را راهنمایی می‌کند. این به شما این امکان را می‌دهد که به عنوان یک بزرگسال همانند یک کودک خوردسال احساس کنید که در آن لحظه چه احساسی داشتید و چگونه موقعیت را درک کرده بودید.

کودک درون خود را با عشق و شناخت درمان کنید

چگونه چشم انداز زندگی خود را پیدا کنید

می‌خواهید سفرتان در زندگی به کدام سمت و سو برود؟ واقعا چه می‌خواهید؟ به چه اهدافی می‌خواهید برسید؟ دوست داریید چه جور آدمی باشید؟ ما در کلینیک روانشناسی آوان دوست داریم شما را در این مسیر همراهی کنیم.

اکنون که تمایل زیادی به ایجاد تغییرات در زندگی خود دارید، احتمالا به خوبی متوجه شده‌اید که سیستم اعتقادی‌ای که در دوران کودکی شما بنا شده بود، چه تأثیری بر باورهای مثبت و منفی شما در کل زندگی دارد. با این حال، همیشه آگاه باشید که در نهایت فقط شما تصمیم می‌گیرید که به چه چیزی اعتقاد داشته باشید. تغییر باورهای منفی امکان پذیر است، اما مسلماً این امر مستلزم شجاعت و پشتکار شماست. با این حال، ارزش انجام اقدامات لازم را دارد.

برای حمایت از مسیر تحول شما ما مشاوره فردی را توصیه می‌کنیم تا دریابید که واقعاً چه عاملی شما را هدایت می‌کند، اهداف واقعی خود را بشناسید و بدانید که چه ترس‌ها و باورهایی مانع توسعه و تحول شما می‌شوند. این نوع خودآگاهی برای رها کردن باورهای منفی و جایگزینی آنها با باورهای مثبت مفید است. اگر از هدف خود آگاهی پیدا کنید، می‌توانید شرایط مناسب را برای خودتان ایجاد کنید.

مشتاقانه منتظر فهرستی از زندگی خود باشید

روانشناسان و مشاورین کلینیک روانشناسی آوان، گام به گام به شما آموزش می‌دهند که چگونه به زندگی خود طعم ببخشید. در طور دوره درمان درخواهید یافت که واقعاً چه چیزی شما را به حرکت در می‌آورد، اهداف واقعی شما چیست و چه ترس ها و چه باورهایی مانع شما می‌شوند. این نوع خودآگاهی برای رها کردن باورهای منفی و جایگزینی آنها با باورهای مثبت و موثر می‌باشد. اگر بدانید هدفتان چیست و به کجا می‌خواهید بروید، می‌توانید شرایط مناسبی را برای خود ایجاد کنید.

خواهید دید که با چه سرعتی در زمینه‌های مختلف زندگی وضوح پیدا می‌کنید و مهمتر از همه اینکه چگونه قدم به قدم به رویا های خود نزدیک می‌شوید. احتمالاً تا به حال هرگز با دیدگاه های خود با جزئیات کامل برخورد نکرده‌اید. خود را برای روبرو شدن با باورها و ترس‌ها آماده کنید! منتظر مدیتیشن های فوق العاده ای باشید که شما را به جایی که الان هستید برسانند. آیا این به نظر شما جالب نیست؟

مطالب مشابه:

به این محتوا امتیاز دهید

رزرو وقت مشاوره

تلفنی | آنلاین
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها