نکات کلیدی این مطلب:
- اجتناب باعث تداوم اضطراب و تا حدودی افسردگی می شود.
- رویارویی با مشکلات در ابتدا می تواند سخت باشد، اما در دراز مدت مفید است.
- راهبرد کلی باید این باشد که با مشکلات به هر شکلی که برای آن موقعیت منطقیتر است، برخورد کنیم.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – یکی از بزرگترین چالشها در درمان، پیوند دادن انگیزه اجتناب با نیاز به رویارویی با مشکل است. قابل درک است که وقتی کسی از چیزی می ترسد، می خواهد از آن اجتناب کند. هنگامی که شخصی در مورد چیزی احساس افسردگی می کند، ممکن است راحت تر به این موضوع فکر کند که چرا افسرده شده است تا اینکه با مشکل روبرو شود و سعی کند آن را حل کند. اما در دراز مدت، چنین اجتنابی منجر به افسردگی و اضطراب بیشتر می شود.
بیایید با چند تعریف شروع کنیم. «اجتناب» زمانی است که شخصی با مشکل، موقعیت یا فردی درگیر نمی شود. اجتناب می تواند رفتاری باشد، جایی که فرد از نظر فیزیکی درگیر می شود، یا می تواند شناختی باشد، که شامل تلاش هایی برای فکر نکردن به مشکل یا موقعیت است. اجتناب اغلب با «رویکرد» در تضاد است. رویکرد به معنای رویارویی با مشکل یا موقعیت، تلاش برای تولید راهحل و استفاده از راهحل است و همچنین میتوان آن را مقابله با مشکل تلقی کرد. فقط به این دلیل که کسی در حال نزدیک شدن به یک مشکل است، تضمین نمی کند که استراتژی های او موثر هستند. اما، به طور کلی، نزدیک شدن به یک مشکل در مقابل اجتناب از آن مفیدتر است.
اجتناب می تواند در تداوم اضطراب و افسردگی نقش داشته باشد. با اضطراب، تمایل شدیدی برای اجتناب از چیزهایی که از آنها می ترسیم وجود دارد. با این حال، اجتناب از این موارد اغلب به این معنی است که ما یاد نمیگیریم چگونه با این مشکلات یا موقعیتها روبرو شویم و نقاط قوت خود را یاد نگیریم. این به این معنی است که ما شواهد کمتری به دست میآوریم که نشان دهد میتوانیم با این مشکلات روبرو شویم و دفعه بعد که مشکل به وجود میآید، اضطراب بیشتری بهدست میآوریم. چیزی مشابه با افسردگی اتفاق می افتد. فرد مبتلا به افسردگی ممکن است از اجتماعات اجتماعی یا فعالیت های دیگر اجتناب کند، اما این می تواند منجر به احساسات افسردگی بیشتری شود، زیرا همین فعالیت ها می توانند با افسردگی مقابله کنند. هم برای افسردگی و هم برای اضطراب، اجتناب یک عامل کلیدی در جلوگیری از بهبود علائم است.
با توجه به اثرات مضر اجتناب، ممکن است عجیب به نظر برسد که افراد همچنان اجتناب می کنند. یکی از دلایلی که ما این کار را انجام می دهیم این است که اغلب قبل از اینکه بهتر شود بدتر می شود. نزدیک شدن به مشکلات سخت است و می تواند منجر به افزایش موقتی در اضطراب یا غم شود. با گذشت زمان، زمانی که فرد با مشکل کنار می آید و می آموزد که قدرت و مهارت دارد، اضطراب و غم از بین می رود. اما غلبه بر این افزایش موقت می تواند دشوار باشد، حتی زمانی که اجتناب منجر به اضطراب و اندوه بیشتر در دراز مدت شود. (خط سیر های مختلف در نمودار زیر نشان داده شده است.)
این رابطه بین اجتناب و رویکرد مشابه رابطه بین حقایق دشوار و دروغ است. مواجهه با یک حقیقت دشوار ممکن است اکنون بیشتر به درد بخورد، اما دروغ برای همیشه صدمه می زند. یادگیری نحوه کنار آمدن با آن آسیب اولیه و پشت سر گذاشتن آن، کلید احساس بهتر است.
مانند هر موضوع روانشناختی، هشدارهایی وجود دارد. فقط به این دلیل که کسی با مشکل، موقعیت یا شخصی مواجه نیست، لزوماً به معنای اجتناب نیست. در روابط توهین آمیز، راه رویارویی با مشکل ممکن است محدود کردن یا قطع ارتباط با فرد آزاردهنده باشد. ممکن است به نظر برسد که شخص هنگام محدود کردن تماس با یک فرد آزاردهنده از مشکلی اجتناب میکند، اما در واقع به مشکل نزدیک شده و مرزها را تعیین میکند.
گاهی اوقات افراد توانایی برخورد با یک مشکل را ندارند. آنها ممکن است در آینده ظرفیت بیشتری داشته باشند، اما اگر بیش از حد دچار استرس و خستگی شده باشند یا از نظر عاطفی تخلیه شوند، منطقی نیست که به مشکل نزدیک شوند. تلاش برای رویارویی با مشکل در زمانی که فرد توانایی لازم را ندارد می تواند او را برای شکست آماده کند. اجتناب موقت، که به طور عاقلانه استفاده می شود، در واقع می تواند به فرد کمک کند که بعداً با اضطراب و افسردگی خود روبرو شود و سپس به آرامی شروع به احساس بهتر کند.
راهبرد کلی باید این باشد که به مشکلات به هر شکلی که برای آن موقعیت منطقیتر است، برخورد کنیم.
محمد امین مختاریان
مطالب مرتبط:
- هشت نکته برای به دست آوردن و حفظ رفاه عاطفی
- 5 پیشنهاد برای مقابله با منفی گرایی
- ابزار هایی برای پیشگیری از اضطراب و افسردگی