میسوفونیا؛ چالشی نامرئی - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز روانشناسی پاسداران

میسوفونیا؛ چالشی نامرئی

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • میسوفونیا که با نام “فوبی صدا” نیز شناخته می شود، یک بیماری یا اختلال عصبی است که با واکنش هیجانی شدید به صداهای روزمره شناخته می شود.
  • برخی از تحقیقات اخیر ارتباط بین میسوفونیا و داشتن سیستم عصبی آینه ای (MNS) بسیار حساس و بسیار فعال را کشف کرده اند.
  • داشتن یک چالش نامرئی مانند میسوفونیا می تواند بسیار منزوی کننده باشد.

کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – میسوفونیا که به عنوان “فوبی صدا” نیز شناخته می شود، یک اختلال عصبی است که با واکنش هیجانی شدید به صداهای روزمره مانند غذا خوردن، تایپ کردن با صفحه کلید یا سرفه مشخص می شود. مبتلایان به میسوفونیا با شنیدن این صداها احساسات منفی شدیدی را تجربه می کنند که از ناراحتی خفیف گرفته تا خشم شدید یا ترس و وحشت را تجربه می کنند. کسانی که از این اختلال رنج می برند به دلیل ناتوانی در کنار آمدن در محیط هایی با صداهای بلند یا مکالمه، اغلب دچار انزوای اجتماعی می شوند.

تست میسوفونیا

آیا ممکن است شما میسوفونیا داشته باشید؟

  • من از بیرون رفتن از خانه اجتناب می کنم زیرا نمی توانم صداهای خاصی را تحمل کنم.
  • صدای جویدن دیگران در هنگام غذا خوردن آزارم می دهد.
  • وقتی کنار شریک صمیمی ام می نشینم، صداهایی که از آنها پخش می شود آزارم می دهد (نفس کشیدن، بی قراری، سرفه).
  • وقتی مردم خرخر می‌کنند یا گلویشان را صاف می‌کنند، من روی آن متمرکز می‌شوم و آرام شدن برایم دشوار است.
  • من از دیدن تکرار حرکات متنفرم. به عنوان مثال، هنگامی که دیگران با ماوس کلیک می کنند، به انگشت خود ضربه می زنند یا پاهای خود را تکان می دهند.
  • وقتی کار می کنم صدای هواکش یا یخچال اذیت می شوم.
  • حتی صداهای طبیعی مانند پارس کردن، باد، برگ ها و درختان نیز مرا آزار می دهد.
  • زندگی با فردی دیگر سخت است زیرا صداهای روزمره مانند راه رفتن یا تایپ کردن با کامپیوتر مرا آزار می دهد.
  • من به یک ساعت بی صدا نیاز دارم زیرا نمی توانم در یک اتاق با تیک تاک ساعت باشم.
  • من این تصور را دارم که هیچ کس حساسیت من به صدا را درک نمی کند و فکر می کنند که من دراماتیک هستم.
  • وقتی می دانم قرار است در اتاقی باشم با صداهایی که نمی توانم آنها را تحمل کنم عصبی می شوم.
  • من به دلیل حساسیتم برای کار در یک دفتر باز مشکل دارم.
  • من خودم را از نظر اجتماعی منزوی می کنم تا آرامش بیشتری پیدا کنم.
  • من احساس گناه می کنم، زیرا علیرغم اینکه دوستان و هم خانه هایم را به عنوان مردم دوست دارم، صداهایی که آنها در می آورند بسیار آزارم می دهد.
  • من فکر می کنم که برخی افراد خیلی خودخواه هستند، زیرا آنها متوجه نمی شوند که چقدر سروصدا می کنند.
  • من احساس می کنم مجبورم از مردم بخواهم از ایجاد صداهای خاص خودداری کنند، اما اعتماد به نفس لازم برای انجام این کار را ندارم.
  • هیچ‌کس نمی‌فهمد که بر من چه می‌گذرد، بنابراین در دنیا احساس تنهایی می‌کنم.
  • من همه چیز را از گوش گیر گرفته تا مکمل ها امتحان کرده ام، اما هیچ کدام جوابی نداده اند.
  • من سعی کردم کمک بگیرم، اما پزشکان سنتی مشکلات من را درک نمی کنند.
  • من به عنوان یک شخص احساس نقص می کنم و نگرانم که مسائلم از نظر پزشکی معتبر نباشد.

اگر بیش از شش تا هشت مورد بالا با شما همخوانی دارند، ارزش این را دارد که برای اطمینان بیشتر تست میسوفونیا را انجام دهید.

حساسیت مفرط و میسوفونیا

میسوفونیا یک وضعیت عصبی- شناختی است که در آن مغز برخی از محرک های شنوایی را به عنوان تهدید تفسیر می کند. پاول (Pawel) و مارگارت جاسترباف (Margaret Jastreboff)، دو متخصص گوش و حلق و بینی آمریکایی، برای اولین بار این اختلال را توصیف کردند. آنها کشف کردند که برخی افراد در پاسخ به صداهایی مانند جویدن، تایپ کردن با صفحه کلید، سرفه و همچنین سایر صدا هایی که باعث ایجاد استرس و احساسات منفی شدید می شوند، سطوح بالایی از تحریک پذیری، ضربان قلب بالا، تنش عضلانی و عرق کردن را تجربه می کنند.

اگرچه علت دقیق میسوفونیا ناشناخته است، چندین نظریه در مورد آن وجود دارد. اما برخی حدس می زنند که مربوط به حساسیت بیش از حد سیستم عصبی مرکزی یا فعال شدن بیش از حد نواحی خاص مغز در پاسخ به محرک های شنوایی می شود.

جالب توجه است، برخی از تحقیقات اخیر ارتباطی بین میسوفونیا و داشتن یک سیستم عصبی آینه ای بسیار حساس و بسیار فعال را کشف کرده اند. سیستم عصبی آینه ای (MNS) یک سیستم عصبی متشکل از نورون هایی است که تصور می شود به انسان و سایر حیوانات اجازه می دهد تا اعمال دیگران را تشخیص دهند، درک کنند و با آنها همدلی کنند. این مکانیسم مسئول همدلی عاطفی نیز هست. بنابراین، منطقی است که می تواند بین همدلی بیش از حد به عنوان یک ویژگی و میسوفونیا ارتباطی وجود داشته باشد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارای سیستم نورون آینه ای بسیار فعال هستند که آنها را در برابر سرایت عاطفی آسیب پذیرتر می کند و تحت تأثیر احساسات دیگران، به ویژه احساسات منفی قرار می دهد. بنابراین تعجب آور نیست که افرادی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند ممکن است بیشتر از میسوفونیا رنج ببرند.

تئوری‌های دیگر نشان می‌دهند که عوامل روان‌شناختی مانند قرار گرفتن در معرض سر و صدای دوران کودکی، تروما، یا حتی یک استعداد ژنتیکی ممکن است باعث میسوفونیا شوند.

میسوفونیا

درمان میسوفونیا، از معمولی تا جایگزین

هیچ فرمول جادویی برای یافتن بهترین درمان میسوفونیا وجود ندارد. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رایج ترین درمان هایی است که پزشکان برای میسوفونیا تجویز می کنند. درمان شناختی رفتاری به مبتلایان می آموزد که چگونه واکنش های خود را به صداهای مختلف درک کنند و چگونه آن واکنش ها را بهتر مدیریت کنند. همچنین ممکن است از داروها برای کاهش علائم اضطراب مرتبط با میسوفونیا استفاده شود. سایر روش های درمانی شامل صدا درمانی، موسیقی درمانی و تغییر سبک زندگی مانند اجتناب از صداهای ماشه ای و در صورت لزوم استفاده از گوش گیر یا هدفون حذف کننده صدا می باشد.

اقدامات فوق برای همه مفید نیست. درمان بازآموزی گوش یکی دیگر از گزینه های درمانی (TRT) است. TRT ترکیبی از مشاوره و صوت درمانی برای آموزش مجدد مغز است تا فرد بتواند بهتر با شرایط خود کنار بیاید. مراحل این درمان ساده است، اما موفقیت مستلزم ثبات و تعهد است.

تکنیک های ذهن آگاهی و مدیتیشن، مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، گزینه دیگری برای درمان علائم میسوفونیا هستند.

چه کاری باید انجام دهید؟

توضیح و درک میسوفونیا دشوار است. داشتن یک چالش نامرئی مانند میسوفونیا می تواند بسیار منزوی کننده باشد، زیرا هیچ نشانه فیزیکی وجود ندارد که اطرافیان را از آنچه فرد در حال گذراندن می باشد آگاه کند.

هنگامی که شما میسوفونیا دارید، تعاملات اجتماعی دشوار می شود. اگر به سیستم‌های پشتیبانی مانند گروه درمانی که چالش‌های شما را درک می‌کنند دسترسی نداشته باشید، احساس طرد شدن از جامعه می‌تواند تشدید شود. همچنین ممکن است با ننگ اعضای خانواده یا همسالان خود مواجه شوید که معتقدند علائم خود را اغراق می‌کنید یا در صورت داشتن میسوفونیا از آن به عنوان بهانه استفاده می‌کنید.

پذیرش هر شرطی می تواند از نظر احساسی طاقت فرسا باشد. با این حال، داشتن نامی برای چیزی که در تمام طول زندگی خود از آن رنج می بردید و دانستن اینکه تنها نیستید می تواند رهایی بخش باشد.

هنگامی که شما میسوفونیا دارید، سازماندهی و آمادگی برای مقابله با محرک ها بسیار مهم است. این شامل استفاده از هدفون های حذف نویز یا محدود کردن زمان خود در مکان های پر سر و صدا می شود. (پیشنهاد می شود مطلب آلودگی صوتی و مغز را مطالعه کنید.)

خانواده شما ممکن است به طور کامل میسوفونی را درک نکنند، اما ارزش آن را دارد که با آنها صحبت کنید و اسناد یا منابعی را برای آنچه شما تجربه می کنید به آنها نشان دهید. حتی اگر آنها قادر به کمک مستقیم به شما نباشند، درک آنها می تواند باعث شود که احساس حمایت بیشتری کنید. تا حد امکان به آنها اطلاع دهید که این یک اختلال یا بیماری عصبی است، نه یک انتخاب آگاهانه.

نیازی به احساس گناه یا شرمندگی برای احترام به نیازهایتان نیست. اگر به مکانی آرام برای کار یا دور از هیاهوی نیاز دارید، حق دارید این کار را انجام دهید. زیرا شما به کسی آسیب نمی رسانید.

ممکن است احساس ناراحت کننده‌ای را داشته باشید و با خود بگویید: “در من مشکلی وجود دارد.” شفقت به خود یکی از مؤثرترین راه‌ها برای مقابله با شرم است. وقت گذاشتن برای خودتان، صحبت مهربانانه با خودتان و آگاهی از احساساتتان می تواند به شما کمک کند بدون اینکه تحت تاثیر قرار بگیرید با خود ارتباط سازنده برقرار کنید.

آیا فرزند خود یا یکی از دوستان خود را بخاطر ناآرامی قضاوت می کنید؟ به احتمال زیاد نه. آیا می توانید همان ادب را به خودتان نشان دهید؟ یکی دیگر از راه های مهم برای مقابله با احساس شرم آور بودن، حفظ تماس و ارتباط با اطرافیانتان است. صحبت آشکار در مورد آنچه باعث مشکلاتی در ما می شود، به طور متناقضی می تواند تاثیر شرم را بر ما کاهش دهد.

کار در محیطی که افراد مبتلا به میسوفونیا دائماً توسط صداهایی احاطه شده اند که باعث واکنش های منفی می شود، می تواند دشوار باشد.

گفتگوی آزاد در مورد میسوفونیا با رئیستان می تواند برای هر دوی شما مفید باشد. آنها درک بهتری از نیازهای شما و امکاناتی که ممکن است برای اطمینان از یک محل کار مولد لازم باشد، خواهند داشت. ممکن است در مورد استراتژی‌هایی که می‌توانند به دیگران کمک کنند، مانند هدفون‌های حذف نویز یا دور کردن میزها از مناطق پر سر و صدا، راحت‌تر صحبت کنید. حتی اگر رئیس شما به طور کامل میسوفونی را درک نکرده باشد، به این معنی نیست که نمی تواند برای شما شرایط معقولی ایجاد کند. همچنین می توانید در صورت لزوم با منابع انسانی در مورد حق خود برای تسهیلات معقول صحبت کنید.

هر فردی منحصر به فرد است. ممکن است لازم باشد روش‌های مختلفی را امتحان کنید تا بدانید چه روشی برای شما بهتر است.

مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که داشتن میسوفونیا به این معنی نیست که اساساً مشکلی در شما وجود دارد. هیچ کس هرگز نباید احساس شرم یا خجالت کند زیرا نیازهایش با نیازهای اطرافیانش متفاوت است. در عوض، خود را به خاطر همه ویژگی هایتان قدر بدانید، حتی اگر برخی از آنها ناخوشایند باشند.

محمد امین مختاریان

مطالب مرتبط:

به این محتوا امتیاز دهید
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها