نکات کلیدی این مطلب:
- تنهایی یک تجربه رایج است، اما تحقیقات روانشناختی نتوانسته اند ویژگی های خاص آن را به تصویر بکشند.
- افراد تنها، در حالی که با احساسات ناراحت کننده دست و پنجه نرم می کنند، چه چیزی را تجربه می کنند؟
- با درک این 15 واقعیت در مورد تنهایی، می توانید شروع به غلبه بر احساسات خود در انزوا کنید.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – اگر تنها هستید، می دانید که زندگی با احساس تنهایی میتواند سخت باشد. فرقی نمی کند که این احساس ناشی از تغییرات اخیر در شرایط زندگی شما باشد یا جنبه مزمن تر زندگی شما باشد، در هر صورت به احتمال زیاد می خواهید راهی برای کاهش درد احساس تنهایی پیدا کنید.
بخشی از تجربه تنهایی شامل احساس تنهایی است، اما شما می توانید در میان شبکه خانواده و دوستان خود و حتی نزدیک ترین رابطه خود تنها باشید. تنهایی شما ممکن است به این شکل باشد که احساس کنید کسی را ندارید که به شما نیاز داشته باشد، کسی را ندارید که در صورت نیاز به حمایت به او مراجعه کنید، یا اینکه هیچ کس حتی در سطح عمیق و معنادار به شما اهمیت نمی دهد.
تنهایی چگونه است؟
فیبی مک کنا (Phoebe McKenna) و تیم همکارش از دانشگاه کوئینز بلفاست (Queen’s University Belfast) تنهایی را به عنوان “یک پدیده ذهنی ناخوشایند و ناراحت کننده تعریف میکند که زمانی به وجود می آید که سطح مطلوب روابط اجتماعی فرد با سطح واقعی آنها از نظر تعداد یا کیفیت متفاوت باشد”. او خاطرنشان می کند که علیرغم اهمیت گسترده تنهایی برای شیوه زندگی روزمره مردم، آثار منتشر شده محدودی در مورد «تجربه زیسته» آن وجود دارد.
وقتی به این فکر میکنید که چگونه محققان میتوانند از یک تعریف به مطالعه تنهایی بروند، ممکن است متوجه شوید که تشخیص دقیق تفاوت ذاتی بین «واقعی» و «مطلوب» دشوار است. محققان می توانند تعداد افراد در شبکه اجتماعی یک فرد را بشمارند، اما این لزوماً به این معنا نیست که فرد واقعاً احساس تنهایی می کند یا نه. برای مقابله با این تجربه درونی، فیبی مک کنا معتقد است که لازم است از روشهای کیفی استفاده شود تا کلماتی را که مردم برای توصیف حالات ذهنی خود استفاده میکنند، تجزیه و تحلیل کند.
یکی دیگر از جنبه های کلیدی مطالعه تنهایی، در نظر گرفتن موقعیت فرد در طول عمر است، با توجه به اینکه ماهیت روابط اجتماعی در طول زمان تغییر می کند. فرهنگ یکی دیگر از عوامل احتمالاً مهم است، زیرا در یک جامعه به شدت فردگرا، تجربه تنهایی میتواند اهمیت متفاوتی نسبت به فرهنگی که بر اجتماع تأکید دارد، پیدا کند.
15 حقیقت تنهایی
با این پیشینه، محققان به تشریح جستجوی خود برای ویژگیهای اساسی تنهایی از دیدگاه درونی افراد در سنین و فرهنگها میپردازند. این تحقیق شامل بررسی جامع از مطالعات کیفی منتشر شده قبلی است که مجموعه ای دقیقی از معیارهای تحقیق را برآورده می کند. مجموعه نهایی 29 مطالعه شامل 1321 شرکتکننده، از ملیتهای ،مختلف و در محدوده سنی 7 تا 103 سال بود.
15 موضوعی که از این تحلیل دقیق پدید آمدند مجموعه جدیدی از حقایق را در مورد تجربه درونی تنهایی ارائه می دهند. آنها به اختصار در زیر خلاصه می شوند:
تنهایی یک تجربه بد است. مردم تنهایی را مانند “بیماری ناخوشایند” و حالتی توصیف می کنند که ترجیح می دهند از آن اجتناب کنند. حتی بدتر از آن، مردم تمایلی ندارند در مورد تنهایی خود به عنوان یک ویژگی منفی با دیگران صحبت کنند.
تنهایی ویژگی های عاطفی دارد. همانطور که محققان خاطرنشان کردند، “احساساتی که در کنار تنهایی به وجود آمد، جنبه کلیدی تجربه بود”. این موضوع، که در بالا به آن اشاره شد، شامل انبوهی از احساسات ناخوشایند است، که البته شامل احساس گناه و حسادت نیز میشود.
تنهایی دارای ویژگی های شناختی و ادراکی است. افرادی که تنها هستند، خود را سرزنش می کنند و نسبت به دیگران احساس حقارت می کنند. افراد تنها زمان را به عنوان سپری شدن خیلی سریع، خیلی آهسته یا توقف کامل درک می کنند.
تنهایی متاثر از شخصیت و هویت است. افراد تنها می توانند خود را منزوی و ضعیف تعریف کنند و در عین حال تنهایی خود را به چیزی در مورد شخصیت خود (به عنوان مثال ترسو یا درونگرا) مرتبط کنند.
تنهایی می تواند به روابط خاص (یا نبود آنها) مربوط شود. احساس تنهایی می تواند پس از پایان یک رابطه خاص، مانند از دست دادن همسر یا زمانی که اعضای خانواده دور می شوند، ظاهر شود. فرهنگ می تواند نقشی ایفا کند، مانند زمانی که افراد مجرد به عنوان افرادی “بدون وابستگی” تعریف می شوند. افراد همچنین اگر احساس کنند که با افراد دیگر در شبکه اجتماعی خود “متفاوت” هستند، می توانند احساس تنهایی کنند.
تنهایی به فقدان روابط نزدیک و معنادار مربوط می شود. افراد باید احساس کنند که بیش از یک ارتباط سطحی با دیگران دارند، اما در عوض آنها و سایر افراد واقعاً یکدیگر را درک می کنند.
تنهایی می تواند شامل احساس قطع ارتباط باشد. افراد نه تنها می توانند احساس متفاوتی نسبت به دیگران داشته باشند، بلکه می توانند احساس کنند که واقعاً هیچ چیز مشترکی ندارند. به طور گسترده تر، تنهایی می تواند کیفیتی وجودی داشته باشد زیرا مردم احساس می کنند که از کل جهان دور شده اند.
تنهایی شامل تجربیات بین فردی منفی است. افراد زمانی می توانند احساس تنهایی کنند که به طور فعال توسط دیگران طرد می شوند، مانند اینکه در کودکی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند یا در بزرگسالی با سوء استفاده و عدم احترام با آنها رفتار می کنند.
تنهایی مستلزم مقایسه اجتماعی است. تماشای اوقات خوش دیگران در حالی که تنها هستید باعث می شود احساس غمگینی و انزوا کنید. یکی دیگر از مقایسههای اجتماعی این است که احساس میکنید انواع روابطی را که فکر میکنید فرهنگتان از شما انتظار دارد را به دست نیاوردهاید (مانند افرادی که طبق انتظارات ازدواج نمیکنند یا خانواده تشکیل نمیدهند).
تنهایی با انزوا مرتبط است، اما احساس آن میتواند شبیه به احساس تنهایی نباشد. این تمایزات منعکس کننده مؤلفه احساسی تنهایی است. شما می توانید تنها و منزوی باشید اما احساس تنهایی نکنید. «تنهایی انتخاب شده و همراه با لذت» میتواند احساسات مثبتی را به همراه داشته باشد. فقدان حس کنترل زیرمجموعه ای از اظهارات بود که در این مضمون قرار می گرفت.
تنهایی با تجارب و گذارهای زندگی تسریع می شود. برخی از انواع کلیدی رویدادها که در این دسته قرار می گیرند عبارتند از: سوگ، بازنشستگی، طلاق و نقل مکان. همچنین همه گیری COVID-19 را نیز شامل میشود، زیرا قرنطینه بسیاری از مردم را مجبور کرد ماهها جدا از خانواده و دوستان زندگی کنند.
تنهایی در مدت، شدت و نوع در نوسان است. برای برخی افراد، تنهایی حضوری دائمی و تقریباً بخشی از شخصیت آنهاست. با این حال، ممکن است افراد بر اساس قرار گرفتن در معرض عوامل تشدید کننده، در نقاط خاصی احساس تنهایی کنند.
تنهایی را می توان در زمینه های خاص ریشه یابی کرد. مانند رویدادهایی که می توانند به تنهایی کمک کنند که عبارتند از عصرها، تعطیلات آخر هفته، تعطیلات مناسبتی، زمستان، پاییز و گذراندن تعطیلات به تنهایی.
تنهایی می تواند تحت تاثیر چالش های سلامت جسمی و روانی قرار گیرد. بیمار بودن از نظر جسمی، مانند انجام عمل جراحی یا چالش های سلامتی سرسخت، می تواند افراد را به انزوا بکشاند و همچنین احساس “متفاوت” با اطرافیان ایجاد کند. طبق تعریف، افسردگی و اضطراب نیز می توانند بر احساس تنهایی تأثیر بگذارند.
تنهایی متاثر از چشم انداز سیاسی-اجتماعی است. همانطور که گفته شد، رویدادهای بزرگ، مانند همهگیری، میتواند منجر به تنهایی شود. اما نگرشهای سیاسی و فرهنگی نسبت به گروهی که شما در آن عضو هستید، میتواند منجر به تنهایی شود.
مضامین شناساییشده در این مطالعات راههایی را برای توسعه منابعی پیشنهاد میکنند که میتوانند به جلوگیری از تنهایی کمک کنند. شرکتکنندگان مسنتر، بهویژه اظهار داشتند که این مسئولیت آنها است که با تنهایی کنار بیایند، بهویژه با برداشتن گامهایی برای ملاقات با افراد جدید یا یافتن راههایی برای معاشرت.
یافته ها همچنین نشان می دهد که استفاده شما از زمان می تواند نقطه مقابل تنهایی باشد. آن ساعات طولانی آخر هفته را با فعالیت هایی که از آنها لذت می برید و می تواند مزیت استفاده برای دیگران را داشته باشد، نقطه گذاری کنید. ورزش، که به طور کلی برای سلامت روان مفید است، میتواند پادزهر دیگری باشد و همچنین راهی برای تقویت سلامت جسمانی و پیشگیری از بیماری باشد.
به طور خلاصه، دانستن اینکه تنهایی چگونه به نظر می رسد می تواند اولین قدم برای کمک به کاهش نیش آن باشد. مسیر شما به سوی تحقق ممکن است راهی باشد که خودتان آن را انجام می دهید، اما می تواند با احساسات مثبت آمیخته شود.
محمد امین مختاریان
مطالب مرتبط:
- 3 نشانهای که میگوید “رابطه شما بر اساس تنهایی است نه عشق”
- 2 حقیقت تازه درباره عوارض تنهایی که همه باید از آن آگاه باشند.
- 14 نشانهای که میگوید شما نیاز به زمان تنهایی دارید
- 20 روش برای احساس تنهایی کمتر و ارتباط بیشتر
- 8 مهارت برای به آغوش کشیدن تنهایی
- 7 نکته برای ایجاد روابط اجتماعی قوی تر
- ابزارهایی برای مقابله با تنهایی