نکات کلیدی این مطلب:
- برای برخی، دشواری در اعتراف به اشتباه ممکن است به یک الگوی تکرار شونده تبدیل شود که مانع رشد شخصی و مانع از ایجاد روابط می شود.
- به عنوان انسان، طبیعی است که به نفع شخصی خود عمل کنیم و از خود در برابر تهدیدات فیزیکی و روانی محافظت کنیم.
- تجربیات گذشته ما می تواند باورها و رفتارهای فعلی ما را شکل دهد، از جمله توانایی ما در پاسخگویی به اشتباهاتمان.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – برای بسیاری، تصور قبول اشتباه همانند بلعیدن قرص سیانور است. چنین افرادی هنگامی که برای درمان به کلینیک روانشناسی مراجعه میکنند اغلب موارد زیر را بیان میکنند:
- من این کار را فقط به این دلیل انجام دادم که می خواستم به آنها کمک کنم.
- این دقیقاً همان کاری است که به من گفته شده است، پس چگونه ممکن است اشتباهی رخ دهد؟
- اگر او نظراتش را اضافه نمی کرد همه چی خوب پیش میرفت.
عبارت «نمیتوانم بگویم اشتباه میکنم»، نشاندهنده تلاشی است که بسیاری از افراد برای اعتراف به عیبهای خود با آن روبرو هستند. چه انکار کنیم، چه توجیه کنیم، چه سرزنش کنیم یا نادیده بگیریم، این حقیقت غیرقابل تعرض را می پوشاند: درست مانند همه افراد دنیا، ما نیز گاهی اشتباه می کنیم و به هم می ریزیم.
اعتراف به زمانی که اشتباهی مرتکب شدهایم یا باور نادرستی در خود داشتهایم میتواند چالش برانگیز باشد. برای برخی، دشواری در اعتراف به تقصیر ممکن است به یک الگوی تکرار شونده تبدیل شود که مانع رشد شخصی و مانع از ادامه روابط می شود. به جای مالکیت، سعی می کنیم از طریق انکار ویا نادانی چهره خود را حفظ کنیم.
در ادامه این مطلب دو دلیل وجود دارد که چرا ممکن است از ایستادن و قبول مسئولیت اعمال خود دوری کنید و اینکه چگونه میتوانیم این ویژگی را تغییر دهیم. (پیشنهاد میشود مقاله شکست سخت است و یادگیری از آن سخت تر را مطالعه کنید.)
نفس شما مسئول است.
به عنوان انسان، طبیعی است که به نفع شخصی خود عمل کنیم و از خود در برابر تهدیدات فیزیکی و روانی محافظت کنیم. با این حال، عبور از مرز خودآگاه به «خودگرایانه» (یعنی یک نفس متورم که صرفاً بر دستیابی به خواسته ها و نیازهای خود متمرکز است) می تواند بیشتر به خود آسیب برساند تا محافظت از خود.
وقتی از این خط عبور می کنیم، شروع به زندگی در حباب کمال گرایی فرضی می کنیم و به خودمان می گوییم: “من همیشه باید درست باشم و هیچ اشتباهی نمی توانم انجام دهم.”
اعتراف به اینکه اشتباه می کنید ممکن است حس غرور شما را مختل کند و باعث شود که فکر کنید ضعیف به نظر می رسید و منجر به رفتارهای خود ویرانگر بیشتر می شود، مانند موارد زیر:
ایجاد حس کاذب استحقاق و برتری: ممکن است احساس کنید که قوانین در مورد شما صدق نمی کند یا اینکه شما بیش از حد متفاوت یا برتر هستید. این می تواند منجر به رفتار بی پروا و بی توجهی به عواقب اعمال شما شود.
بسته بودن نسبت به دیدگاه های دیگران: شاید تنها واقعیتی که می توانید بپذیرید همان واقعیتی است که خودتان خلق کرده اید و این نظرات دیگران را بی ربط و بی ارزش جلوه می دهد.
جستجوی اطلاعاتی که باور ها را به جای به چالش کشیدن تأیید می کنند: یک مطالعه تحقیقاتی منتشر شده در European Economic Review نشان داد که افراد اغلب دریافت بازخورد از دیگران را انکار می کنند، مگر اینکه این دیدگاه مثبت موجود خود را حفظ کند. (پیشنهاد میشود مقاله 4 مهارت برای رسیدن به خود واقعی را مطالعه کنید.)
تجربیات گذشته آسیب پذیری را تحریک می کند.
تجربیات گذشته ما نقش بزرگی در شکل دادن به باورها و رفتارهای فعلی ما ایفا می کند، از جمله توانایی ما در پاسخگویی به اشتباهاتمان.
حداقل سه دلیل وجود دارد که چرا برخی از تجربیات دوران کودکی ممکن است باعث شود که شما از پذیرش اشتباهات و کاستی های خود احساس ناامنی کنید:
ترس از تنبیه: کودکانی که در دوران کودکی به خاطر انجام کوچکترین اشتباهی تحقیر شده یا تنبیه شده اند، ممکن است در بزرگسالی به دلیل ترس نابجا از دریافت همان سخت گیری هایی که در دوران کودکی داشته اند، از قبول اشتباهات خود اجتناب کنند.
ترس از قضاوت: کودکانی که اساساً بر اساس موفقیتها و شکستهایشان مورد قضاوت قرار میگیرند، ممکن است دچار نقص شخصیتی شوند که باعث میشود حتی در بزرگسالی اشتباهات خود را پنهان یا بپوشانند (بهجای اصلاح).
الگوسازی: کودکانی که به ندرت ابراز پشیمانی، شفقت یا بخشش مراقبان خود را مشاهده کردهاند، ممکن است برای ابراز یا دریافت همان احساسات مانند بزرگسالان خود دچار مشکل شوند.
یک محیط غیرحمایتکننده دوران کودکی که خطاهای انسانی را با تحقیر مینگرید، میتواند به ما بیاموزد که حماقتهایمان را پنهان کنیم و در بزرگسالی الگوهای مقابلهای ناسالم ایجاد کنیم. این باعث می شود که به جای درس گرفتن از اشتباهات خود، دفاع کنیم. (پیشنهاد میشود مقاله 5 ویژگی شخصیتی مرتبط با دوران کودکی دردناک را مطالعه کنید.)
با این حال، یک پرتو امید وجود دارد.
مقاله منتشر شده در بولتن شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که وقتی افراد متوجه میشوند که شخصیت یک موجودیت انعطافپذیر (نه ثابت) است، احتمال بیشتری دارد که اشتباهات خود را بپذیرند. زیرا میدانند که اشتباهات پلهای برای بهبود شخصیت هستند.
به عبارت دیگر، مسئولیت پذیری اولین گام به سوی تغییر است و باور به اینکه تغییر می تواند اتفاق بیفتد، مقدمه پذیرش مسئولیت است.
نتیجه
بررسی دلایلی که چرا اعتراف به عیوب خود برای شما بسیار سخت است، راهی عالی برای شروع در مسیر خودسازی است. با محبت، حمایت و کمک حرفه ای، فرد می تواند فروتنی را برای اعتراف و درس گرفتن از ناکامی ها ایجاد کند.
به یاد داشته باشید، عذرخواهی، اعتراف به اشتباه یا تغییر یک باور ناقص، چیزی از شخصیت شما کم نمی کند. برعکس، این نشان دهنده شجاعت، صداقت و قدرت شخصیت است.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
- قدرت فروتنی
- 9 پیشنهاد برای خودسازی
- 10 نشانه ترومای دوران کودکی التیام نیافته
- 3 نیاز اساسی برآورده نشده و تأثیر آنها بر روابط ما
- 2 علامتی که نشان می دهد شما با الگو های رفتار سمی زندگی میکنید.
- ابرقدرت جدید شما؛ استفاده از مفروضات توانمند
- 7 نیرویی که تغییر در زندگی را بسیار دشوار میکند
- حکمت خشم
- 5 تکنیک مبتنی بر علم برای درس گرفتن از شکست