نکات کلیدی این مطلب:
- سه نوع حمایت وجود دارد که شرکای زندگی معمولاً به یکدیگر ارائه می کنند: احساسی، ملموس و اطلاعاتی.
- وجود عدم تطابق بین نوع حمایتی که یکی از طرفین به دنبال آن است و نوع حمایتی که دیگری ارائه می دهد، غیرمعمول نیست.
- گفتگو درباره انواع کمک هایی که در یک لحظه معین می تواند مفید باشد، ممکن است به همسران کمک کند تا با موفقیت از یکدیگر حمایت کنند.
کلینیک روانشناسی آوان – یکی از نقشهای عمدهای که همسران در زندگی یکدیگر ایفا میکنند، ارائه و دریافت حمایت است. حمایت با کیفیت برای ایجاد رضایت در رابطه و رفاه شخصی اهمیت دارد. زوجها به میلیونها روش کوچک و بزرگ به یکدیگر کمک میکنند. برای مثال، کمک به کارهای خانگی، گوش دادن به صحبت های یکدیگر، شریک شدن در غم و شادی یکدیگر و یا تشویق یکدیگر برای رسیدن به اهداف و رویاها.
محققان حمایت را به انواع مختلفی طبقه بندی می کنند تا بررسی کنند که چگونه روش های مختلف کمک به یکدیگر در روابط اهمیت دارد. در اینجا سه روشی که معمولاً همسران از یکدیگر حمایت می کنند، مورد بررسی قرار گرفته است:
- حمایت عاطفی: ابراز نگرانی، همدلی، عشق یا تشویق.
- حمایت ملموس: کمک به شریک زندگی در اموری مانند پختن غذا یا کمک مالی.
- پشتیبانی اطلاعاتی: به اشتراک گذاری اطلاعات، حقایق مفید یا توصیهها.
هر یک از این نوع حمایت ها نیاز متفاوتی را برآورده می کند و زوج ها اغلب با عدم تطابق بین حمایتی که یکی از طرفین به دنبال آن است و حمایتی که شریکشان در پاسخ به آنها ارائه می دهد، مواجه می شوند.
عدم تطابق در پشتیبانی
یکی از ناهماهنگیهای رایج در مکالمات حمایتی زمانی رخ میدهد که یکی از طرفین در مورد موضوعی که باعث استرس، ناراحتی یا ناامیدی او میشود صحبت میکند و شریک دیگر برای “رفع” مشکل یا ارائه پیشنهادهایی برای این منظور پاسخ میدهد.
وقتی کسی در مورد چالشهای خود صحبت میکند، اغلب به دنبال حمایت عاطفی برای شنیده شدن و ابراز همدردی در خصوص مشکل فعلیاش است. بنابراین هنگامی که مکالمه به «رفع» مسئله از طریق حمایت ملموس یا اطلاعاتی تبدیل میشود، ممکن است از نظر عاطفی شخص احساس بیاعتباری کنند.
در طرف مقابل، شریکی که سعی در ارائه حمایت دارد، ممکن است احساس کند تلاشَش برای کمک مورد توجه قرار نمی گیرد و احساس طرد شدن کند. همچنین ممکن است گیج یا ناامید شود زیرا احساس می کند راه حلی کاملاً خوب برای مسئله ای ارائه می دهد اما باعث اختلاف بین خود و همسرش می شود.
صرف نظر از این، زمانی که احساسات آسیب دیده در میان باشد، فشار و کشش بین میل یکی از طرفین برای حمایت عاطفی و تمایل طرف دیگر برای “رفع” مشکل ممکن است زوجین را به اختلاف بکشاند. علیرغم نیت خوبی که هر دو طرف دارند.
مجموعه های پیچیده احساسات و نیازها
مردم نیاز اساسی دارند که احساس کنند میتوانند انتخابهای خود را داشته باشند و با شایستگی بر اساس آنها عمل کنند. ما با تلاش برای یافتن راه خود در چالش های خود، احساس توانمندی خود را حفظ میکنیم (تا زمانی که مسائل و چالش ها به طور منطقی در محدوده نفوذ و توانایی ما باشد.). بنابراین، ممکن است با توصیههایی که به دنبال آن نبودیم ویا ارتباطی به مسئله ما ندارد، به جای احساس حمایت، تا حدودی احساس تحقیر کنیم.
انسانها اغلب ترجیحات زیادی در مورد چگونگی پیگیری راه حل مشکلات خود دارند. بنابراین میتواند ناامیدکننده باشد که تلاش ما از طرف ما به روشی متفاوت از آنچه که خودمان به آن پرداختهایم «تثبیت» شود. همچنین ممکن است در رد کردن تلاش های شریکمان برای ارائه راه حل، با احساس گناه دست و پنجه نرم کنیم.
وقتی شریک زندگی شما برای حمایت عاطفی با شما تماس می گیرد، در واقع یک درخواست بسیار عملی می کند (حتی اگر تمام چیزی که او می خواهد این باشد که احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارد). حمایت از او در پردازش خشم، تسکین غم و اندوه یا تنظیم اضطراب کمک می کند تا به حالتی عاطفی برود و احساس کند که به اندازه کافی برای مقابله و پاسخگویی به چالش های خود آماده است.
در بیشتر مواقع حمایت عاطفی به خودی خود یک هدف نهایی است. نکته این است که فقط با کسی که به فراز و نشیب های روزهای ما اهمیت می دهد ارتباط برقرار کنید و آرامش پیدا کنید.
برعکس، گاهی اوقات ما نیاز مبرمی به اطلاعات و راهنمایی داریم و حمایت عاطفی شرکایمان بی فایده است. برخی از شرکای زندگی با دریافت حمایت عاطفی راحت نیستند و در هنگام احساس استرس، کمک ملموس را ترجیح میدهند.
با توجه به بسیاری از احساسات و نیازهای احتمالی، برای زوجها مفید است که درباره انواع حمایتهایی که به بهترین وجه متناسب با یک موقعیت خاص است، گفتگو کنند.
صریح بودن در مورد حمایت
شفاف بودن در مورد نوع حمایتی که به دنبال آن هستید به شریک زندگی شما کمک می کند تا بهتر در مقابل شما ظاهر شود. مهم نیست که شرکای زندگی چقدر یکدیگر را می شناسند و می توانند ذهن یکدیگر را بخوانند. اگر می دانید در هنگام تماس به چه نوع حمایتی نیاز دارید، صریح و شفاف باشید. شاید نیاز باشد از آغوش گرفتن و تأیید عاطفی استفاده کنید، یا شاید توصیههای همسرتان را میخواهید.
وقتی همسرتان برای دریافت حمایت به سراغ شما میآید، خوب است که بپرسید چه نوع حمایتی میتواند مفید باشد ویا ابتدا روی همدلی با او تمرکز کنید و سپس بررسی کنید که آیا کمک اطلاعاتی می تواند براش مفید باشد یا کمک ملموس. تشخیص صریح نوع حمایتی که شریک زندگیتان نیاز دارد به شما کمک میکند تا پاسخگو باشید و نشان دهید که مشکل او را درک میکنید و به اندازه کافی برای کمک به او به گونهای که ترجیحاتش میپذیرد اهمیت میدهید. این مدل پاسخگویی باعث ایجاد نزدیکی و اعتماد می شود.
مهمتر از همه، ناهماهنگی و تعارض بخشی عادی از روابط سالم است. فرآیند یافتن همسویی در یک گفتگوی حمایتی میتواند آزمون و خطا را به همراه داشته باشد. زمانی که مکالمات حمایتی به هم میریزد، کنار هم بودن به شما این فرصت را میدهد تا عادت حیاتی رابطه را تمرین کنید، یعنی به عنوان یک زوج راه خود را از ناهماهنگی به ارتباط و هماهنگی پیدا کنید.
محمد امین مختاریان
مطالب مرتبط:
7 نکته برای بهبود رابطه و قوی نگه داشتن آن
4 رفتار تضعیف کننده رابطه از نگاه “جان گاتمن”