7 راهکار برای مقابله با احساس آشفتگی در زندگی - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

7 راهکار برای مقابله با احساس آشفتگی در زندگی

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • متداول ترین روشی که مردم قدرت خود را کنار می گذارند این است که فکر می کنند هیچ قدرتی ندارند.
  • انسان‌ها نمی‌توانند مشکلات خود را انتخاب کنند، اما در انتخاب نگرش‌ها و پاسخ‌های خود و حفظ حس کرامت آزادند.
  • هدف روان درمانی با رویکرد معنا محور (MCP) این است که به افراد کمک کند دوباره به منابع مختلف معنا در زندگی خود متصل شوند.

کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – بسیاری از افراد ممکن است احساس آسیب‌پذیری شدیدی را از منابع متعدد عوامل استرس‌زا مانند جنگ‌های منطقه‌ای و قطبی‌سازی های سیاسی، تجربه کنند. این منابع انباشته استرس می‌توانند منجر به احساس ناتوانی، ناپایداری و سرگردانی شود.

همانطور که آلیس واکر (Alice Walker) به شیوایی بیان کرد، “متداول ترین روشی که مردم قدرت خود را کنار می گذارند این است که فکر می کنند هیچ قدرتی ندارند.” تمرکز روان درمانی بر معنای زندگی و ارزش‌های اصلی زندگی یک لنگر و قطب‌نما برای حرکت در آب‌های متلاطم زندگی فراهم می‌کند.

معنا در زندگی

دکتر کلارا هیل (Clara Hill) استاد بازنشسته دانشگاه مریلند، پنج مولفه معنای زندگی را توصیف می کند که عبارتند از:

  • احساس درک شده معنا: شامل این حس است که فرد زندگی هدفمندی داشته است.
  • اهمیت یا بایستگی: تامل در مورد اینکه آیا تفاوتی در دنیا ایجاد کرده اید یا خیر.
  • هدف، اهداف و مشارکت در زندگی: معنا محصول جانبی عمل متعهدانه، خلاقیت و کمک به دیگران می‌باشد.
  • انسجام یا قابلیت درک: توسعه یک روایت جامع و منسجم در مورد گذشته، حال و آینده، از جمله آگاهی از یک “رشته” زیربنایی که ساختار، معنا و انسجام آن را به زندگی می بخشد.
  • ارزش گذاری و لذت بردن از تجربه تأمل در معنا: از جمله توانایی اعتماد به ناشناخته ها و خرد عدم اطمینان. «یافتن معنا مستلزم این نیست که ما متفاوت زندگی کنیم، بلکه مستلزم آن است که زندگی خود را متفاوت ببینیم».

ویکتور فرانکل (Victor Frankl) روان‌پزشک مشهور، متوجه شد که انسان‌ها نمی‌توانند مشکلات خود را انتخاب کنند، اما در انتخاب نگرش‌ها و پاسخ‌های خود و حفظ حس کرامت آزادند. نگرش نسبت به ناملایمات و عدم اطمینان را می توان در تمام لحظات زندگی بدون توجه به شرایط تجربه کرد و ایجاد کرد.

روان درمانی با رویکرد معنا محور (MCP)، که توسط ویلیام بریتبارت (William Breitbart) در سال 2016 توسعه یافت، مداخله ای الهام گرفته از کار فرانکل است که بر پرداختن به پریشانی وجودی برای افرادی که با بیماری لاعلاج مواجه هستند، تمرکز دارد. تجربه از دست دادن و عدم اطمینان در زندگی می تواند منبع رنج بزرگی باشد. هنگامی که ما رنج را تجربه می کنیم، احساس می کنیم با عناصر خاصی از هویت خود، از جمله کار، روابط، سرگرمی ها و ارزش هایمان، ارتباط نداریم.

«معنا نوعی قدرت و زبان روح است» که در مقایسه با شادکامی، بیشتر با «فردیت» و ادغام گذشته، حال و آینده مرتبط است. (پیشنهاد می‌شود مطلب کنجکاوی، راهنمای شما برای معنا و تحقق را مطالعه کنید.)

ارزش ها

احتمال بیشتری دارد که با ایجاد حس هدف و معنا، اصالت و تاب آوری به سطح پایداری از شادکامی دست پیدا کند. دنبال کردن ارزش هایی مانند روابط، کار معنادار و رشد فردی به توسعه چابکی روانی کمک می کند.

درمان بر اساس رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) به اقدامات فرد اجازه می دهد تا با ارزش ها هماهنگ شوند. در حالی که اهداف محدود هستند (پس از دستیابی به پایان می‌رسند) ارزش ها راهنمای دائمی برای زندگی با هدف و معنا هستند. با این حال مقادیر ثابت نیستند. داشتن ارزش هایی که فرد می خواهد بر اساس آن زندگی کند، فرآیندی پویا است که باید به طور مکرر تجدید شود و مورد پرسش قرار گیرد. ارزش ها به طور ضمنی از طریق نحوه انجام زندگی خود در اعمال و تصمیمات روزانه بیان می شوند.

رویکرد درمانی ACT به افراد کمک می‌کند تا خود را با چالش‌های در حال تغییری که با عدم قطعیت به وجود می‌آیند سازگار کنند. به جای پرهیز از عدم اطمینان که می‌تواند منجر به احساس نامطلوب و اختلال در فرد شود، مهم است که به آن توجه کنیم و حتی از آن استقبال کنیم. با یادآوری اینکه آنها گذرا هستند و ما را تعریف نمی کنند، می توانیم بهتر یاد بگیریم که با احساسات و افکار دشوار همزیستی کنیم. (پیشنهاد می‌شود مطلب قدرت پذیرش عدم قطعیت را مطالعه کنید.)

نکاتی برای تسهیل معنا در زندگی و آگاهی از ارزش‌ها

معنا در زندگی

هدف روان درمانی با رویکرد معنا محور (MCP) این است که به افراد کمک کند دوباره به منابع مختلف معنا در زندگی خود متصل شوند. این چهار منبع عبارتند از: (1) تاریخچه، (2) نگرش، (3) خلاقیت و (4) تجربه.

  • تاریخچه: زندگی خود را به عنوان یک کتاب داستان با میراثی که به شما داده شده (گذشته)، داستانی که در حال حاضر زندگی می کنید (حالا) و داستانی برای ارائه (آینده) در نظر بگیرید. سنت‌ها، ارزش‌ها یا پیام‌هایی که از نسل‌های قبل به شما منتقل شده است چیست؟ آنها چگونه بر نحوه زندگی امروز شما تأثیر می گذارند؟ اطرافیان شما چگونه و چه درسی از شما یاد خواهند گرفت؟
  • نگرش: در مورد ناملایماتی که در زندگی خود با آن روبرو بوده اید و انتخاب هایی که برای مقابله با این چالش ها انجام داده اید فکر کنید.
  • خلاقیت: چگونه درگیر زندگی خود می شوید و مسئولیت آن را بر عهده می گیرید؟ این می تواند از طریق اعمال خلاقانه، کار، حمایت از طرف منابع اجتماعی یا تعهدات خانوادگی باشد.
  • تجربه: استفاده از حواس پنج گانه خود را در نظر بگیرید تا دنیا را درگیر کنید (مثلاً یک فنجان چای گرم در حالی که از عطر آن لذت می برید برای خود درست کنید یا یک دوست نیازمند را در آغوش بگیرید). نحوه ارتباط شما با زندگی از طریق عشق، روابط، طبیعت، هنر و شوخ طبعی را مشخص کنید.

ارزش ها

  • به ترتیب رتبه بندی از خود بپرسید: «10 چیزی که در حال حاضر در زندگی من بیشترین اهمیت را دارند کدامند؟» و «چگونه با از دست دادن هر یک از آنها می‌توانم کنار بیایم؟».
  • از خود بپرسید: «من الان چه جور آدمی هستم؟»، «می خواهم چه جور آدمی شوم؟» و “آیا اعمال من مطابق با شخصی است که می خواهم باشم؟”
  • به این فکر کنید که چه کسی بیشترین تأثیر را بر ارزش های اصلی شما داشته است.

شادکامی در عدم قطعیت

پیمایش در بحران‌های جهانی و احساسات فردی در مورد رویدادهای جاری می‌تواند طاقت‌فرسا باشد و اغلب باعث می‌شود فرد احساس بی‌قراری و عدم اطمینان کند. با این حال، تثبیت خود بر ارزش‌های اصلی و معنا می‌تواند «آگاهی وجودی افزایش یافته»، «قدردانی از ارزشمندی زندگی» و توانایی «بی‌اهمیت جلوه دادن موارد بی‌اهمیت» را تقویت کند. پذیرش این اصول فرد را قادر می سازد تا زندگی، نشاط و اصالت را انتخاب کند و در نهایت منجر به احساس هدف، جهت و ستایش شود.

مطالب مرتبط:

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها