سرسختی روانی یا چقرمگی چیست؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز مشاوره روانشناختی

سرسختی روانی یا چقرمگی چیست؟

فهرست مطالب

سرسختی روانی یا چقرمگی مقاومت در برابر شکست در صورت قرار گرفتن در معرض تنش است چقرمگی میزان تغییر فرم پلاستیک قبل از شکست است اما در روانشناسی محققان پیتر کلو و داگ استریچارچیک از سرسختی روانی را به عنوان مفهومی یادکرده اند که یه افراد یاد میدهد که چگونه با چالش ها، فشارهای نامطلوب و مشکلات زندگی روبرو شوند و در این مقابله دچار خستگی و افسردگی نشوند.

عفت حیدری روانشناس اجتماعی مترجم و نویسنده خانه تاب آوری در ادامه این مطلب کلو و همکارانش این مفهوم را شبیه به یک ویژگی شخصیتی متشکل از چهار مؤلفه ی اساسی می دانند:

  • چالش: چالش ها را به عنوان فرصت رشد در نظر بگیرید.
  • کنترل: اعتقاد به اینکه که شما تنها کسی هستید که می توانید بر زندگی خود مدیریت و کنترل داشته باشد
  • تعهد: توانایی انجام وظایف و تا با انتها و خاتمه آنها را دنبال کردن
  • اعتماد به نفس: داشتن اعتماد به نفس متناسب و اعتقاد راسخ به اینکه پایان راه موفقیت است.

چهار اصل سرسختی روانی

چهار اصل سرسختی روانی  شامل بر کنترل، تعهد،چالش و اعتماد به نفس است. پیتر کلاگ باور دارد که همه این عوامل در فردی که سرسخت است،وجود دارد.مهم نیست که در زندگی خود چقدر کنترل احساس می کنید، شما نمی توانید بدون متعهد شدن به اهدافتان در زندگی خود کنترل داشته باشید.به همین شکل اگر احساس اعتماد به نفس نکنید، احساس نمی کنید که اوضاع را در کنترل دارید. تمام این عوامل روی یکدیگر اثر می گذارند و مهم آن است که همه آنها را در خود رشد دهید تا بتوانید فرد سرسختی باشید.

کنترل

دو زیر مجموعه در کنترل وجود دارد.یکی کنترل زندگی و دیگری کنترل عواطف و احساسات.

مبحث کنترل زندگی به این نگاه می کند که آیا احساس می کنیم زندگی خود را در کنترل داریم یا خیر،در حالی که کنترل احساسات و عواطف به این نگاه می کند که چگونه می توانیم احساسات خود را کنترل کنیم.

فردی که روی زندگیش کاملا کنترل دارد، می داند که چه کسی است و چه می خواهد و معمولا با خودش راحت است.

چنین فردی باور دارد که توانایی تاثیر گذاشتن روی آینده خود را داشته و می داند که چطور زندگی کند.افرادی که در زندگی خود کنترل دارند،همه نقاط مشترکی دارند.

آنها بجای آنکه روی چیزهایی که نمی توانند کنترل کنند،روی چیزهایی که می توانند کنترل کنند،متمرکز می­شوند و مسئولیت واکنش های خود را به موقعیتهایی که نمی­توانندکنترل کنند، به عهده می­گیرند.این امر به آنها کمک می کند تا مانع از نفوذ وقایع خارجی و افرادی که قدرت را از آنها می­گیرند، شوند.

فردی که در کنترل احساسات خود قدرت بالایی دارد،کمتر احتمال دارد که تحت تاثیر احساسات و عواطف دیگران قرار بگیرد و می تواند وضعیت احساسی خود را در قبال دیگران کنترل کند. آنها می­توانند احساسات خود را در بر بکشند و آنها را در مسیرهای مثبت هدایت کنند، بجای آنکه اجازه دهند که این عوامل،روی خلق و خوی آنها اثر بگذارند.در عوض این مثبت نگری روی انگیزه و ذهنیت آنها اثر می­گذارد.

عفت حیدری / خانه تاب آوری

3/5 - (2 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها