نکات کلیدی این مطلب:
- حس بینایی اطلاعات بیشتری نسبت به حس شنیداری ارائه می دهد، اما حس شنیداری اطلاعات عمیق تری ارائه می دهد.
- ترکیب کلمات و صدای احساسی در برخوردهای عاشقانه و جنسی قوی ترین تاثیر گذاری را دارا می باشد.
- ارتباط صوتی نرخ بالاتری از دقت همدلانه را نسبت به ارتباطات بینایی و چند حسی ایجاد می کند.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – ارتباط در شکوفایی روابط عاشقانه ضروری است و حواس پنج گانه ما (بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی) در این نوع از روابط دارای اهمیت زیادی می باشند. ما می توانیم با تحریک هر یک از آنها برانگیخته شویم، اما بهترین واکنش مربوط به بینایی و شنوایی می باشد. حس لامسه، بویایی و چشایی معمولاً نقش چاشنی را در روابط عاشقانه دارند اما در برخوردهای جنسی، اغلب مهمتر از بینایی و شنوایی هستند و بیزاری از آنها می تواند باعث کاهش کیفیت رابطه جنسی شود.
حس بینایی اطلاعات بیشتری نسبت به شنوایی به ما می دهد و بنابراین هنگام انتخاب یک شریک عاشقانه مهم ترین حس در نظر گرفته می شود. به قول معروف “یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد.” علیرغم انبوهی از اطلاعاتی که برای ارزیابی یک شریک عاشقانه بالقوه به دست می آوریم، ارزیابی بصری اغلب بر ویژگی های سطحی، مانند ظاهر بیرونی و نادیده گرفتن یا تحریف ویژگی های شخصی عمیق تر، مانند مهربانی و خرد متمرکز است. ما یک شریک بالقوه را از طریق یک “هاله زیبایی” می بینیم، که در آن فردِ زیبا ویژگی های خوب دیگری هم دارد.
برخلاف این، چشم ها به عنوان آینه ذهن ما شناخته می شوند و در واقع در ارتباطات عاطفی بسیار مهم هستند. Mylene Bolmont و همکارانش در مقاله خود با عنوان “عشق در نگاه است”، بر نقش چهره انسان در انتقال اطلاعات مهم در طول تعامل اجتماعی تأکید می کنند. بنابراین، جستجوی طولانی‌تر و مکرر به عنوان نشانه‌ای از علاقه عاشقانه تلقی می‌شود و تماس چشمی متقابل یکی از قابل اعتمادترین نشانگرهای عشق بین زوج‌ها است.
شنیدن در رابطه عاشقانه نیز مهم است. مایکل کراوس (Michal Kraus) دریافت که ارتباطات صوتی، نرخ بالاتری از دقت همدلانه را نسبت به ارتباطات بینایی و چند حسی ایجاد می کند. اگرچه ارزیابی‌های بصری ما معمولاً اطلاعات بیشتری در مورد شریک عاشقانه ارائه می‌دهند، اما شنیدن اغلب سرنخ‌هایی از ویژگی‌های اساسی که زمینه‌ساز روابط پایدار هستند را به ما می‌دهد. بر این اساس، تشخیص ویژگی‌های عمیق از طریق تماس تلفنی به جای ملاقات حضوری آسان‌تر است. مکالمات پویا و تعاملی هستند و از این رو به احتمال زیاد دقیق تر هستند. همچنین نشان می‌دهد که قضاوت در مورد احساسات از طریق یک کانال ارتباطی واحد، مانند صدا، در حال حاضر یک فرآیند شناختی پیچیده است که وقتی روش‌های حسی به آن اضافه می‌شود، از نظر شناختی بسیار سخت‌تر می‌شود. از این رو، روش های دیگر مورد استفاده برای تشخیص احساسات ممکن است به طور متناقضی مانع از دقت همدلی شود.
محتوای زبانی
مکالمات شامل نشانه‌های صوتی زبانی و فرازبانی می باشند که قادر می‌سازد مکالمه به دانش عاطفی عمیق‌تری برسد. در مکالمه عاشقانه، در واقع ترکیب منحصر به فردی از جنبه های عاطفی که در اشکال مختلف صدا بیان می شود و جنبه های فکری که در جمله بندی گفتگو بیان می شود، وجود دارد. زبان انسان برای برقراری ارتباط ضروری است و ما را قادر می سازد صمیمانه ترین نگرش های خود را به اشتراک بگذاریم. وقتی روابط فقط با مکالمه صوتی شروع می شود، می توانیم روی عمیق ترین جنبه های شریک زندگی و خودمان تمرکز کنیم که با چشم غیرمسلح ممکن نیست.
برخوردهای جنسی به شدت به تحریک شنوایی ما بستگی دارد. بنابراین، 90 درصد از فانتزی‌های جنسی حاوی صحبت‌های شهوت انگیز است و محبوبیت فزاینده‌ای از پورن صوتی شامل گفتن داستان‌های وابسته به عشق شهوانی به جای ابراز ناله است. داستان فضای بیشتری برای تخیل فرد فراهم می کند که به نوبه خود تعاملات ذهنی فعال، شناخت خود و صمیمیت بیشتر را تسهیل می کند. در حالی که در پورنوگرافی بصری، فرد به طور کلی منفعل است و در معرض تمام جزئیات است، پورنوگرافی صوتی به کاربرانش نیاز دارد که فعال تر باشند، زیرا آنها روایت بصری را کنترل می کنند. در حالی که در زندگی واقعی، بینایی و شنوایی با هم همکاری می کنند، اما در تخیل با یکدیگر رقابت می کنند و برای برخی افراد محتوای صوتی بهتر از محتوای ویدیویی کار می کند.
ما دائماً داستان می‌گوییم و برخی از آنها، مانند کتاب‌درمانی، حتی بخشی از درمان هستند. به همین دلیل، افرادی که از پورنوگرافی صوتی استفاده می کنند، تمایل کمتری به تقلب یا انحراف نسبت به تماشای پورنوگرافی تصویری دارند.
صداهای اغوا کننده
علاوه بر زبان مورد استفاده، برخوردهای عاشقانه و جنسی شامل صداهایی نیز می شود که اغلب تأثیر بیشتری نسبت به بینایی و کلمات دارند. بنابراین، اگرچه تماس چشمی در تعاملات عاشقانه مهم به نظر می رسد، اما با عادات جنسی رایج در بستن یا پوشاندن چشم ها و داشتن رابطه جنسی در تاریکی مغایرت دارد.
در اینجا چند نمونه از Reddit آورده شده است که در آن افراد ارزش صدا را در تجربیات عاشقانه و جنسی خود نشان می دهند.
زنان:
- صدای یک مرد برای من بسیار مهم است. من دوست دارم صدای مرد، صدایی عمیق و آرام بخش باشد.
- صدای مردان آنقدرها مهم نیست. ویژگی های مثبت، بیشتر از صدای مزاحم اهمیت دارد.
- صداها شنونده را متوجه هوش گوینده می‌کنند و به عنوان کسی که جذب هوش می‌شود، وقتی به صدا گوش می‌دهم برانگیخته می شوم.
- صدا من را برانگیخته می کند مانند بسیاری از مردان که با تصاویر بصری برانگیخته می شوند.
- صدا خیلی مهم است، اما معمولاً به خاطر صحبت کردن نیست. ناله‌ها، نفس‌های سنگین همراه با ناله‌ها و کلماتی که همراه نفس می‌آیند بر هیجان می‌افزایند.
- یک صدای خوب عالی است، اما یک عامل جذابیت اصلی نیست و به ندرت ممکن است کسی را به عنوان یک شریک بالقوه رد کند.
مردان:
- من وجود صدا در سکس را خیلی دوست دارم و می تواند رابطه جنسی را زیبا و شهوت انگیز کند.
- در حالت عادی صدا تاثیر چندانی برایم ندارد، مگر اینکه صدای ناله در هنگام رابطه جنسی باشد.
- صداها در رابطه جنسی، آتش رابطه را همچون جهنمی مقدس پر حرارت می کنند.
ارتباطاتی که فقط صدا در آن وجود دارد به ما دیدگاهی جزئی می دهد و بنابراین خطرات مختلفی را شامل می شود، از جمله تسهیل تظاهر و فریب. با این وجود، یک دوره ارتباط صوتی با شریک زندگی آینده ممکن است اطلاعات عاشقانه ضروری را آشکار کند، که اغلب بعداً کشف می شود. علیرغم مزایای شناختی ارتباط صوتی، حرکت از عاشق شدن به برقراری یک رابطه عاشقانه پایدار مستلزم ورودی منحصر به فرد حواس های دیگر نیز می باشد. در حالی که در بسیاری از تجربیات عاشقانه، سر و صدا سمی و مزاحم است و سکوت طلایی، در تجربیات جنسی سروصدا اغلب طلایی و سکوت سمی است.
مطالب مرتبط: