من عاشق هستم یا اینکه وسواس دارم؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز روانشناسی پاسداران

من عاشق هستم یا اینکه وسواس دارم؟

فهرست مطالب

کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – “من نمی توانم از فکر کردن به او دست بردارم.” “من می خواهم همه چیز را در مورد او بدانم.” “وقتی با او هستم زمان متوقف می شود.” «فکر نمی‌کنم او بداند که من چقدر به او اهمیت می‌دهم.»

اگر این جملات را بشنوید به عشق فکر می کنید یا وسواس؟ گاهی اوقات، جدا کردن این دو می تواند چالش باشد. داشتن احساسات نسبت به کسی که به خوبی نمی شناسیم می تواند با وسواس دیوانه کننده ای که ما نسبت به آن شخص پرورش می دهیم و فرافکنی های ناسالمی که به او نسبت می دهیم همراه باشد.

در مورد وسواس

به طور کلی، وسواس یک وضعیت ذهنی کاملاً ناسالم است. وقتی وسواس با احساسات عاشقانه ای که تا حدودی شبیه عشق است اشتباه گرفته شود، خطرناک تر می شود.

اما وسواس حالتی ذهنی است که سعی می کند چیز مهمی در مورد خودمان به ما بگوید تا کیفیت زندگی مان را بهبود بخشد.

ایروین یالوم (Irvin Yalom) می‌گوید: “وسواس عشقی اغلب به عنوان یک عامل حواس پرتی عمل می کند و نگاه فرد را از افکار دردناک تر دور می کند.”

وسواس حواس پرتی است و بسیار خطرناک و خورنده است. این ما را از یک ارتباط صمیمانه واقعی با خود باز می دارد.

یعنی اگر شروع به وسواس در مورد کسی کردید، این شخص کمترین مشکل شما خواهد بود. در حقیقت، به احتمال زیاد این شخص حتی احساس نمی کند که شما به او اهمیت می دهید.

وسواس دارد شما را در محاصره قرار می دهد. در واقع، شخصی که ممکن است در مورد او وسواس داشته باشید اغلب یک غریبه، یک دوست دوردست یا یک همکار است. کسی که فقط چند بار ملاقاتش کردید و او را به خوبی نمی شناسید. این واقعیت که شما این شخص را به خوبی نمی شناسید باعث می شود که وسواس رشد کند. به لطف فقدان بررسی واقعیت ها، ذهن شما در پیش بینی های مربوط به زندگی این شخص ضعیف می شود. شما سناریوهای احتمالی در مورد مواجهه بعدی خود با او خواهید ساخت. هر اقدام یا عکس العملی از سوی آن شخص باعث می شود که قلب شما بی نظیر باشد. ناگهان ذهن شما درگیر افکار مزاحم می شود که کاملاً به شما تعلق ندارند، اما این افکار مزاحم ذهن شما را به خود مشغول می کنند.

مشغول نگه داشتن شما دستور کار پنهان هر وسواسی است. وسواس ها وجود دارند برای اینکه توجه شما را از بین ببرند تا به آنچه واقعاً اهمیت دارد اهمیت ندهید.

اما مراقب باشید، شادی ها و لذت هایی که در هنگام شوخی کردن و صحبت کردن با شخص مورد نظر پدیدار می‌شوند، اغلب فقط یک توهم هستند. آنچه به نظر می رسد نویدهای شادی و خوشبختی را به همراه دارد، ناقل از دست دادن خواب و شروع اضطراب خواهد بود. (پیشنهاد می‌شود مقاله 3 نشانه‌ای که می‌گوید “رابطه شما بر اساس تنهایی است نه عشق” رامطالعه کنید.)

چگونه می توانید متوجه شوید که عاشق هستید یا فقط وسواس دارید؟

برای پاسخ به این سوال مدتی به خود فرصت دهید. اگر احساس می‌کنید شخص مورد نظر فرد مناسبی برای شماست، تصمیم گیری در مورد اینکه با این احساسات مهم چه کار کنید می تواند مدتی زمان ببرد. قبل از گرفتن تصمیمات بزرگ، به خود اجازه دهید کمی فاصله بگیرید و سپس با خود بررسی کنید که آیا چیزی در زندگی شما گم شده است که احساسات وسواسی را توجیه می کند؟.

اغلب، تفاوت بین وسواس و احساسات سالم دوست داشتنی با رشد طبیعی خود به خود و بدون اضطراب مشخص می شود. وقتی طعمه وسواس ها می شوید، با انبوهی از اضطراب، حدس زدن های مضاعف و افکار درهم و برهم به فردی که احساس می کنید مورد علاقه شماست، مواجه می شوید. بنابراین، ممکن است به این شخص علاقه مند شوید و کمی نسبت به او احساس ناامنی کنید. با یک نگاه دقیق تر، ممکن است متوجه شوید که چیز زیادی در مورد این شخص نمی دانید. ممکن است متوجه شوید که زمان زیادی را با او سپری نکرده اید. شما در واقع نمی دانید دنیای او چگونه است.

با یک درون نگری عمیق تر، حتی ممکن است متوجه شوید که چندان به زندگی یا دنیای درونی او اهمیت نمی دهید. آنچه شما می خواهید، توجه او به شما است. شما می خواهید این شخص شما را ببیند، شما را بشناسد، به زندگی شما علاقه مند شود. شما مشتاقانه منتظر هستید که این شخص را بخشی از زندگی خود کنید. در واقع این شخصی که هوس همراهی او را دارید، خود شما هستید. (پیشنهاد می‌شود مقاله هوس عشق کردی؟ ابتدا رابطه خود را با خودتان بهبود بخشید را مطالعه کنید.)

وسواس را به زندگی خود دعوت کنید.

وسواس ها بسیار سرسخت هستند. در واقع، آنها نشان می دهند که چه تجربه دردناک و غم انگیزی در ته سینه شما وجود دارد که تصمیم گرفته اید از آن تجربه جدا شوید.

اگر سعی کنید با شفافیت به وسواس فکر کنید و از خود بپرسید “اگر تسلیم وسواسم شوم چه می شود؟” زنجیره ای فاجعه آمیز از وقایعی را که ممکن است رخ دهد را خواهید دید. ازدواج شما به طرز وحشتناکی از هم می پاشد، احترام خود را از دست می دهید، آنقدر بی نظم می شوید که در حرفه خود دچار مشکل می‌شوید و… .

وسواس می تواند به شما کمک کند تا تغییری را ایجاد کنید که خیلی از آن می ترسید. با این حال، وقتی پرده ها را برای تغییر کنار می‌کشید، زندگی شما چنان شلوغ و نامنظم خواهد شد که در نهایت درد خود را فراموش خواهید کرد.

اما درد را هرگز نمی توان فراموش کرد. می توان آن را سرکوب کرد، اما هرگز از روح پاک نمی شود، مگر اینکه کار واقعی را برای گوش دادن به آن انجام دهید.

در حالت ایده آل، کاری که می توانید برای مراقبت از خود انجام دهید این است که به خودتان زمان بدهید تا محدودیت های موقعیت خود را درک کنید. برای انجام این کار، باید در برابر وسوسه دادن به وسواس تمام وقت مقاومت کنید.

شما می توانید به وسواس توجه کنید، فقط تا جایی که به شما چیزی مشخص در مورد کاری که می خواهید انجام دهید بگوید. آیا مایل به بودن با طرف مقابل هستید؟ چه چیزی این برخورد را اینقدر خاص می کند؟ آیا می خواهید این شخص در مورد علایق شما بداند؟ آیا می خواهید این شخص به عمق افکار و خلاقیت شما اذعان کند؟ سپس همه اینها را به زندگی خود دعوت کنید. به علایق خود توجه کنید و سعی کنید زمان بیشتری را برای اختصاص دادن به آنها اختصاص دهید. (پیشنهاد می‌شود مقاله چرا افراد یکی پس از دیگری از عشق من دور می شوند؟ را مطالعه کنید.)

نتیجه گیری: وسواس ها سرسخت هستند.

وسواس ها سرسخت هستند. در واقع، آنها به شما نشان می دهند چه تجربه دردناک و غم انگیزی در ته سینه شما وجود دارد که تصمیم گرفته اید از آن تجارب جدا شوید. منبع درد به قدری دور و قطع می شود که برای برقراری ارتباط مجدد با آن منبع و رفع درد باید نقش یک محقق عاطفی را بازی کنید.

بنابراین، اگر به این فکر کنید که واقعاً نیازهایتان چیست و انتظار دارید چه چیزی را در شخص مورد نظر پیدا کنید، ممکن است عامل آسیب رسان که در جایی در درون شما پنهان شده است، دوباره به شما با افکار و احساساتش اعتماد کند.

شاید تنها کاری که می توانید انجام دهید این باشد که فقط گریه کنید و ماتم بگیرید. یا ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که شما نسبت به آن درد اقدام کنید و پیش بروید.

به طور کلی، بهترین توصیه این است که کمی برای خودتان وقت بگذارید تا یاد بگیرید چگونه با وسواس کنار بیایید و تصمیمی بگیرید که شامل خود واقعی شما باشد، نه کسی که تحت محاصره وسواس قرار دارد.

محمد امین مختاریان

مطالب مشابه:

5/5 - (1 امتیاز)
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها