چگونه با والدینی که از نظر عاطفی غافل هستند مرزبندی کنیم؟ - کلینیک روانشناسی آوان | مرکز روانشناسی پاسداران

چگونه با والدینی که از نظر عاطفی غافل هستند مرزبندی کنیم؟

فهرست مطالب

نکات کلیدی این مطلب:

  • اگر والدین به اندازه کافی به احساسات کودک خود توجه نکنند یا به آن واکنش نشان ندهند، می تواند باعث ایجاد احساسات پیچیده ناامیدی و سردرگمی برای کودک شود.
  • وقتی والدین واکنش کمتری به احساسات کودک خود نشان می‌دهند، به کودک کم پاسخ می‌دهند ویا آنچه را که برای کودک‌شان مهم است به خاطر نمی‌آورند، کودک اغلب احساس ناامیدی خواهد کرد.

کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – پس از کار با صدها نفر از افرادی که با غفلت عاطفی دوران کودکی بزرگ شده‌اند، دریچه‌ای منحصربه‌فرد به نحوه عملکرد آن در زندگی بزرگسالی و روابط افراد پیدا کردم.

اگر والدین شما در دوران کودکی شما قادر به ایجاد یک ارتباط عاطفی عمیق با شما نبودند (غفلت عاطفی)، احتمال اینکه آنها هنوز هم نتوانند چنین ارتباطی با شما برقرار کنند وجود دارد.

واقعیت غم انگیز این است که بزرگ شدن در خانواده‌ای که از نظر عاطفی بی‌توجه است و احساسات شما نادیده گرفته می شود، تأثیرات عمیقی بر احساس شما در زندگی بزرگسالی، انتخاب‌هایی که می‌کنید و برداشت‌های شما از خودتان دارد.

غفلت عاطفی که در دوران کودکی تجربه کردید، در طول دهه های زندگی با شما باقی می ماند. بر روابط شما سایه می اندازد و آنها را از توسعه و انعطاف پذیری که شایسته داشتن آن هستید باز می دارد.

اما یک رابطه وجود دارد که به طور منحصر به فردی تحت تأثیر غفلت عاطفی از دوران کودکی است. از روز اول زندگی شما به طور بی امان تحت تاثیر قرار می گیرد، حتی اگر بی سر و صدا باشد. این اولین و اصلی ترین رابطه شماست، رابطه با والدینتان.

چالش های رایج داشتن والدینی که از نظر عاطفی غافل هستند.

  • شما زندگی خود را با احساس ناامیدی عاطفی توسط والدین خود سپری کرده اید. این ناامیدی اعتماد و عشق کامل به آنها را برای شما سخت می کند. ممکن است همیشه کمبود احساسات مثبت خود را به گردن خود انداخته باشید ویا در مورد آن احساس گناه کرده باشید.
  • والدین شما کسانی هستند که شما را به دنیا آوردند و بزرگ کردند، پس آنها باید شما را بهتر بشناسند. اما از آنجایی که آنها در تمام این مدت احساسات شما را نادیده گرفته اند، عمیق ترین و شخصی ترین بیان شما را نادیده گرفته اند. بنابراین متأسفانه، آنها ممکن است واقعاً شما را به هیچ وجه عمیق یا معنی دار نشناسند و این دردناک است.
  • وقتی متوجه شدید که والدینتان از نظر عاطفی به شما بی توجهی کرده اند، قرار گرفتن در کنار آنها ممکن است سخت باشد. مثل این است که بارها و بارها به یک چاه برای آب بروید، اما متوجه شوید که هنوز خشک است. برای کنار آمدن با ناامیدی ممکن است سعی کنید خود را متقاعد کنید که دیگر عشق یا تایید آنها را نمی‌خواهید یا نیاز ندارید.

ممکن است با خود بگویید:

  • من از پدر و مادرم دست کشیدم. آنها اکنون برای من معنایی ندارند.
  • پدر و مادرم نمی توانند چیزی به من بدهند. من قطع امید کردم.
  • من دیگر اهمیتی نمی دهم.

چنین جملاتی در حالی که آنها را می گویید احساس خوبی دارند و ممکن است تا حدی درست باشند. اما مغز انسان ما طوری طراحی شده است که نیاز عاطفی داشته باشد و به دنبال ارتباط عاطفی از والدینمان باشد. این امر مستلزم آن است که فعالانه اقداماتی را برای مقابله و درمان خود انجام دهید.

3 قدم در رابطه با والدینی که از نظر عاطفی غافل هستند.

نیازهای عاطفی خود را نشانه ضعف تلقی نکنید. نیاز شما به ارتباط عاطفی و تایید والدین تنها نشانه یک چیز است: انسانیت شما. نه بد است و نه خوب؛ در سیستم عصبی شما ساخته شده است و هست.

بپذیرید که مهم نیست نسبت به والدینتان چه احساسی دارید، اشکالی ندارد. از آنجایی که نمی توانید احساسات خود را انتخاب کنید، اجازه ندارید خود را برای هر احساسی که دارید قضاوت کنید، مهم نیست که چه باشد. احساسات خود را همانطور که هستند بپذیرید، زیرا مدیریت هر احساسی با پذیرش آن شروع می شود.

به حالت محافظت از خود بروید. هیچ کس نمی خواهد فکر کند که باید از خود در برابر والدین خود محافظت کند، اما در این مورد، لازم است. نوع والدینی که دارید را در نظر بگیرید. به نظر می رسد آنها از عمد به شما صدمه می زنند؟ آیا آنها آنقدر درگیر نیازها و کارهای خود هستند که متوجه نیازهای شما نمی شوند؟ یا اینکه آنها به طور کلی از احساسات خود بی اطلاع هستند و بنابراین قادر به توجه یا پاسخگویی به احساسات شما نیستند؟ در نظر گرفتن نوع والدینی که دارید به شما کمک می کند تا حد و مرزهایی برای محافظت از خود ایجاد کنید.

نحوه تنظیم مرزهای حفاظتی

زمانی را که با والدین خود می گذرانید کنترل کنید. ممکن است لازم باشد الگوهای تماس های تلفنی و بازدیدهای خود را تغییر دهید و آنها را کوتاه تر یا ساختارمندتر نگه دارید. ممکن است لازم باشد به برخی از دعوت‌های آن‌ها «نه» بگویید، آنها را فقط در خانه خود ببینید یا در قلمرویی بی‌طرف ملاقات کنید. مدیریت برنامه ها را شروع کنید و این کار را بدون احساس گناه انجام دهید، زیرا اولین مسئولیت شما محافظت از خود است.

یک مرز داخلی ایجاد کنید. نسبت به آنچه از آنها انتظار دارید یا از آنها می خواهید بسیار بیشتر آگاه باشید. در صورت نیاز اطلاعات شخصی کمتری را با آنها به اشتراک بگذارید تا خود را کمتر آسیب پذیر کنید. توقعات خود را برای درک و حمایت عاطفی پایین بیاورید تا از چیزی که نمی توانند به شما بدهند ناامید نشوید.

صحبت با والدین خود را در مورد بی توجهی عاطفی در نظر بگیرید. برخی از والدین، به‌ویژه آنهایی که خوب فکر می‌کنند، اما احساسات را آنقدر درک نمی‌کنند که بتوانند در سطح احساسی به شما پاسخ دهند، حداقل سعی می‌کنند شما را درک کنند.

وقتی نیازها و احساسات خود را جدی می گیرید و شروع به ایجاد مرزهای خود می کنید، در واقع کار درستی را انجام می دهید. زیرا اولین مسئولیت شما در قبال خودتان است و این امر بیولوژیکی شما برای محافظت از خود است. بله، حتی اگر در خصوص پدر و مادر خودتان باشد.

محمد امین مختاریان

مطالب مرتبط:

به این محتوا امتیاز دهید
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها